رفتار مردم که خیلی اشتباه بود من از قبل کیف فرار زلزله درست کرده بودم که شامل پتو و بالش و لباس و کفش و کلیه وسایل ضروری بود چون موقع زلزله معطلی برای لباس پوشیدن مساوی است با مرگ برای همین بعد از اتمام زلزله ظرف ده ثانیه از ساختمون خارج شدم و رفتم تویکوچه و بعد از پنج دقیقه دیدم تازه همسایه ها با لباس شیک و مهمونی دارن از خونه هاشون خارج میشن! و متاسفانه دیدم یکی یکی درب پارکینگها باز میشد و در چشم بر هم زدنی کوچه قفل شد و همه ماشین آوردن برن بیرون در صورتی که باید در مرحله اول همه پیاده به سمت خیابون فرار میکردن . در مرحله بعدی اگر زلزله هفت ریشتر یا بیشتر باشد بردن خودرو به هیچ دردی نخواهد خورد چون خیابان ها با ریختن دیوار بسته هست و خودرو تنها وبال گردن افراد خواهد شد .
در مورد مسئولین دیگه جایی برای نظر دادن وجود نداره چون همه دیدن هیچ امکاناتی وجود نداشت ما رفتیم پارک شهر داخل پارک مردم داشتن از سرما میلرزیدن همه سردرگم بودن کجا برن برای همین جنوب شهر سمت پارک شهر چون هیچ فضای باز اتوبانی وجود نداشت اکثرا برای فرار از سرما داخل خودرو بودن و چون کنار خیابان ها یکدست بافت فرسوده چند طبقه بود مجبور بودن فقط رانندگی کنن و به قول معروف دور دور کنن اگر فقط یک فضای باز در هر محله سنگلج بود شاهد قفل شدن خیابون ها نبودیم از ساعت چهار صبح تازه گشت های پلیس رو اطراف پارکشهر دیدم که یعنی چهار ساعت بعد کارشونو شروع کردن! افرادی که در بحران دست اندر کارن باید به وسیله تلفن ماهواره ای در پایگاه هاشون با خانوادشون در ارتباط باشن که اگر اینچنین شد نخوان برن اول به خانوادشون سر بزنن و بتونن تماس بگیرن تا زودتر به داد مردم برسن. یک موضوع مهم هم وضعیت اداره برق بود که وقتی رفتیم توی کوچه به دلیل وجود تیر برق ها و سیم های فشار قوی بالا سرمون فقط دعا میکردیم کابل ها رو سرمون نیوفته یا تیرهای چوبی نشکنه بیوفته رومون. در اولین قدم باید نهادها فضای باز برای بحران در محلات ایجاد کنن و ساختمانهای بلند بر خیابان رو بازسازی و مقاوم کنن که مردم بتونن توی خیابان احساس امنیت کنن بعد هم فقط باید هر ماه آموزش از طریق رسانه ها داده بشه که مردم بدونن برای فرار باید جونشون در اولویت باشه بعد لباس و وسایل دیگه و اینهارو باید جایی در دسترس بزارن بعد میتونن برن توکوچه لباس بپوشن
متاسفانه همه نمره مردودی گرفتن و صدا و سیما هم باعث اضطراب و تهییج بیشتر مردم شد.
عکس العمل مردم و مسوولین بیشتر شبیه فیلمهای هالیوودی و فرار از آتشفشان و یا سیل رو تداعی میکرد. در صورتیکه نحوه مواجهه با زلزله متفاوت است ولی متاسفانه آموزش لازم را هیچ کس ندیده است
باید به مردم گفت زلزله قیامت سخت تر است پس کمی از خدا بترسید
هر گناهی که آدمی مرتکب میشه این گناه به صورت یک انرژی منفی به زمین منتقل میشه و در اثر انباشت این انرژی ها زمین چاره ای جز تخلیه آنها ندارد و در حقیقت این مردمند که به خود ظلم می کنند
ولی از آنجایی که مردم تابع دین ملوک خود هستند نمی توان همه تقصیر را به گردن آنها انداخت بنابراین مسولان باید از خودشان شروع کنند تا مردم هم کم کم اصلاح شوند
درمورد عملکرد صدا و سیما به هیچ دردی نمیخوره چون وقتی مردم فرار میکنن دسترسی ندارن به صدا و سیما و بهترین کار این بود که از طریق نیروی انتظامی در محلات و خیابان ها اطلاع رسانی شود . و بهتر از اون اینه که به مردم بگن کجا فرار کنید و برید و مردم سرگردان نشن یکی میرفت شمال شهر یکی میرفت جنوب یه عده داشتن میرفتن سمت کرج چون اصلا نمیدونستن مرکز زلزله اون طرفه . باید سریع اعلام کنن اونایی که میخوان از شهر خارج بشن مثلا برن به سمت اینخروجی ها و از این مسیر ها برن
بطور كلي بايد گفت هيچ يك از طرفين ماجرا آمادگي كامل و يا قابل قبول ندارند و اين هم به عوامل زيادي برميگردد.
رفتار عمومی مردم را در شب زلزله چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من رفتار مردم طبيعي بود و بر اساس آموزشهائي كه نديدهاند هر آنچه كه فكر ميكردند درست است را انجام دادند، عدهي زيادي سوار بر ماشينها اول به پمپ بنزينها هجوم بردند براي اينكه واقعا نميدانستند تا كي بايد داخل خودروها باشند و شب را به صبح كردند كه مورد تقدير مسئولين هم بود.
به واکنش مسئولان چه نمرهای میدهید؟آگاهی بخشی عمومی به مردم در برابر زلزله چقدر موثر بوده؟
مسئولين هم مثل مردم تنها كاري كه از دستشان برميآمد برگزاري جلسه بحران و انجام مصاحبههاي آقاي نجار كه استوانه صبر و بردباري هستند. اين چيزي بود كه ما ديديم احتمالاً پشت پرده تلاشهايي داشتند كه قابل تقدير است. از اصفهان هم خبر داشتم كه ستاد بحران در آنجا هم تشكيل شده و دوستان اصفهاني بر اساس قراري كه از قبل داشتند كه اصفهان معين تهران باشد، خودشان را آماده ميكردند و جاي تشكر دارد.
صداوسیما در آرام کردن مردم موفق بود؟
اطلاع رساني صدا و سيما خوب بود و بلافاصله خبر داد و با كارشناسان صحبت كرد و توصيههاي خوبي هم داشت.
بايد قبول كنيم كه بضاعت همهي ما در برابر حوادث و بحرانهاي اينچنين بيش از اين نيست و در همين حال دعا كنيم كه خدا خودش اين شر و از اين مردم دور كنه انشاالله... ما نه مسئولين و نه مردم مرد پيشبيني و آيندهنگري و برنامهريزي بلند مدت نيستيم تقصير خودمون هم نيست از قديم همينطوري بوديم وقتي كه بزرگانمون ميفرمودند «چو فردا شود فكر فردا كنيم»!
از تبریز اخبار مریوط به زلزله تهران را پی گیری می کردم. به مردم نمره خوبی نمی دهم. مردمی که حتی در شرایط عادی دست پاچه و هراسان هستند، در مواقع اضطراری طبیعتا با تصمیم ها و عکس العمل های حساب نشده نه تنها قدرت رویارویی با بحران را ندارند بلکه خودشان هم مساله ساز می شوند. اگر بیاموزیم که با بردباری و کمی فکر کردن به مقابله با بحران برویم و از عکس العمل های شتاب زده بپرهیزیم حتما بهتر با بحران مقابله خواهیم کرد.
من از لحظه خواندن خبر زلزله در تهران تلویزیون را روشن کردم و عملکردو عکس العمل های توام با آرامش مجریان و همچنین اظهار نظر کارشناسان و مسولان به نظرم خیلی خوب بود و می توانست باعث آرامش شهروندان باشد. اگر قبل از وقوع بلایای طبیعی، نحوه مقابله با بلایای طبیعی به شهروندان آموزش داده شود قطعا نتیجه بهتری گرفته خواهد شد.
در مورد مسئولین دیگه جایی برای نظر دادن وجود نداره چون همه دیدن هیچ امکاناتی وجود نداشت ما رفتیم پارک شهر داخل پارک مردم داشتن از سرما میلرزیدن همه سردرگم بودن کجا برن برای همین جنوب شهر سمت پارک شهر چون هیچ فضای باز اتوبانی وجود نداشت اکثرا برای فرار از سرما داخل خودرو بودن و چون کنار خیابان ها یکدست بافت فرسوده چند طبقه بود مجبور بودن فقط رانندگی کنن و به قول معروف دور دور کنن اگر فقط یک فضای باز در هر محله سنگلج بود شاهد قفل شدن خیابون ها نبودیم از ساعت چهار صبح تازه گشت های پلیس رو اطراف پارکشهر دیدم که یعنی چهار ساعت بعد کارشونو شروع کردن! افرادی که در بحران دست اندر کارن باید به وسیله تلفن ماهواره ای در پایگاه هاشون با خانوادشون در ارتباط باشن که اگر اینچنین شد نخوان برن اول به خانوادشون سر بزنن و بتونن تماس بگیرن تا زودتر به داد مردم برسن. یک موضوع مهم هم وضعیت اداره برق بود که وقتی رفتیم توی کوچه به دلیل وجود تیر برق ها و سیم های فشار قوی بالا سرمون فقط دعا میکردیم کابل ها رو سرمون نیوفته یا تیرهای چوبی نشکنه بیوفته رومون. در اولین قدم باید نهادها فضای باز برای بحران در محلات ایجاد کنن و ساختمانهای بلند بر خیابان رو بازسازی و مقاوم کنن که مردم بتونن توی خیابان احساس امنیت کنن بعد هم فقط باید هر ماه آموزش از طریق رسانه ها داده بشه که مردم بدونن برای فرار باید جونشون در اولویت باشه بعد لباس و وسایل دیگه و اینهارو باید جایی در دسترس بزارن بعد میتونن برن توکوچه لباس بپوشن