اینکه همه میدانند.اما اینکه چه کسی وچه وقت باید تفکر اول تخصص و عاشق ایران و خدمت گذاری جای خودش را به تملق وریاکاری بدهد را جایگزین کند و اجرا کند هنوز مشخص نیست یا هنوز به این نتیجه نرسیده است. تا نابودی همه چیز زمان زیادی نمانده است. آقایان مسئول.

دقیقا لیست اصلاح طلبا رو راس گفتی....هر کی آشنا تر و رفیق تر بود و پول بیشتری پرداخت کرد رفت تو مجلس و شورای شهر... این اصلاح طلباشونه...دیگه ببین اونوره چخبره!!!!
مملکت مُرد از بی تخصصی...

یکی از دوستان ما در یکی از خودروسازی ها پست بالایی گرفت بعد از مدتی برادرش که راننده تاکسی بود را بعنوان عضو هیات مدیره یکی از شرکت های قطعه ساز که تحت تابعه ایران خودرو منصوب نمود . یعنی بدون داشتن هیچ تخصصی به یکباره از شغل راننده تاکسی تبدیل شد عضو هیات مدیره شرکت قطعه ساز
البته این یک نمونه بود که گفتم اینقدر از این انتصابات رابطه ای زیاد است که نگو

بنویس، بنویس تابناک جان که وضع خرابه و باید این فشار رو خالی کنید.. دستتنونم باز گذاشتن ظاهرا

کسی که تخصص داشته باشه و در جای صحیح خودش به کار گرفته بشه و ببینه که داره به کشور خودش سود می رسونه، و خودش هم داره به ازای زحمت و دانشش بهره متناسب می گیره، حتی اگر در آغاز کار اون تعریف بدوی شما رو از تعهد هم نداشته باشه، تعهد رو بالاخره پیدا می کنه. چون می بینه ارزش داره و خیرش داره به دیگران می رسه به کارش و به محیطش علاقه مندتر میشه.
اما قطعا کسی که بی تخصص وارد یه کاری میشه بی تعهدترین فرده و همینها هستند که امروز در جامه رانتخورها و مفسدان اقتصادی این مملکت رو به ورطه نابودی کشوندن.

عالي بود تابناک، ريشه بسياري از مشکلات کشور در انواع گزينش هايي است که در آنها رويکرد اصلي، سنجش اعتقادات و ايدئولوژي افراد است. به خاطر دارم حدود 16سال پيش براي استخدام در يک شرکت خودرويي به واسطه يکي از مديران که بيرون از شرکت قبلا همکاري داشتيم معرفي شدم (لازم به ذکر است که بنده ژن خوب ندارم صرفا بر مبناي تحصيلات دانشگاه شريف و تجربه همکاري قبلي نه ارتباط فاميلي و ... دعوت به کار شدم!) . ايشان بعد از شروع کار از من خواستند که به صورت فرماليته به واحد حراست براي تکميل مراحل اداري گزينش مراجعه کنم. بنده ابتدا مخالفت کردم ولي با اصرار ايشان قبول کردم. بنده خدا مسئول گزينش شروع کرد به سوال هاي کليشه اي مثل اينکه آيا شما موسيقي گوش مي دهيد و چه نوع موسيقي؟ من هم به صراحت جواب دادم گفتم موسيقي فاخر گوش مي دهم چه شجريان باشد چه هايده! نماز جمعه نمي روم خانواده ام هم چادري نيستند و ... ايشان که جا خوردو بود از من پرسيد اصلا شما به خا اعتقاد داريد؟ گفتم ارتباطي بين کار تخصصي ام به عنوان مهندس و اين اعتقاد نمي بينم ولي حالا که پرسيديد شناخت خود از خدا را مي گويم و خلاصه يک بحث عرفاني خواشناسي راه انداختم که بنده خدا کلا گيج شد که اين ديگه چه معجوني است! خلاصه در پايان مصاحبه که رفيق ده بوديم گفت نظرت نسبت به ما چيست؟
گفتم به نظرم شما باب الکذب هستيد. تعجب کرد گفتم مثالي ميزنم شما در تهران بيش از يک ميليون کارمند گزينش شده داريد که بالاي 90 درصدشان احتمالا در جواب اينکه نماز جمعه مي رويد گفته اند بله و اسامي سه سخنران آخر رو هم گفته اند . اگر اينها راست گفته باشند بايد نماز جمعه تهران ميلوني باشد در حالي که ميدانيم حداکثر 10 هزار نفر در نمازجمعه شرکت مي کنند يعني شما باعث شديد که اکثريت قريب به اتفاق اين افراد با دروغ وارد سازمان ها شوند. حالا خود قضاوت کني

بهترین مقاله ماه های اخیر تابناک بود.

خيلي دير به فکر اين "پرنده پر در خون" افتاديد. واقعيت اينه که مسئولين هم ديگه اميدي به بهبود شرايط موجود ندارند. براي اثبات صحبتم کافيه يک بررسي کنيد ببينيد فرزندان بيشتر همين وزرا و نمايندگان و دولتمردان خارج از کشور رو براي زندگي برگزيدند.

الان داری می گی؟ اینا رو که گفتی ملت می دونه. واسه رفع این وضع چه پیشنهادی داری؟

حرف دل منو زدي که در نظرات گذاشتم.