متاسفانه سیستم آموزش و پرورش ما همه ارزش ها را به جای کار مفید به انجام تحصیلات غیرمفید داده. نتیجه آنکه همه دانش آموزان می خواهند دانشگاهی شوند و آموزش عالی هم بدون نظارت اشتباه آموزش و پرورش را تکمیل کرده و افرادی را در مقاطع تکمیلی گرفته که حداقل های سواد دانشگاهی را هم ندارند. نتیجه می شود این بازار سیاه علمی.
کلا همه چیزمان به هم میاید.
کی الان از این پایان نامه ها بیشترین سود رو میبره. تنها کسی که از این سیستم پایان نامه ای سود میبره اعضا هیات علمی !! دانشگاه ها هستند. من به شما میگم. یک پایان نامه ارشد 6 واحد معادل 6 میلیون تومن و یک پایان نامه دکتری تخصصی 20 واحد معادل 20 میلیون تومن در دانشگاه های علوم پزشکی کشور که من خبر موثق دارم برای اساتید به اصطلاح راهنما که فقط اسمشان در پایان نامه هست و دیگر هیچ کاری نمیکنند درامد داره و به عنوان امتیاز هم برای ارتقا آنها محاسبه میشود. منبع این پول پرداختی هم بیت المال هست که در غالب بودجه پژوهشی به دانشگاه ها داده میشه در حالی که هیچ بازدهی نداره. در حالی که تمام کار پژوهشی و هزینه ها را دانشجویان بیچاره میپردازند. کی بیشترین ضرر رو میکنه دانشجویان بیچاره و درختان .
اي بابا. چقدر ساده ايد شما. در سال 79 که من از پايان نامه خود در يکي از دانشکده هاي مکانيک دفاع مي کردم دوستي داشتم که اتفاقا شاگرد اول دوره ما بود. قبل از عيد او را ديدم گفتم چه خبر از پايان نامه ات. گفت موضوعي که تعريف کرده ام به بن بست خورده است. روز 16 يا 17 (اولين روز بعد از تعطيلات) که او را ديدم گفتم چه شد گفت تايپ کرده ام و آماده دفاع هستم و چند روز بعد هم دفاع کرد. سر جلسه دفاعش هم تقريبا تمام ارکان دانشکده و بسياري از اساتيد آمده بودند. جالب اينجا است که استاد راهنماي اصلي و يکي از داوران نيامده بودند و بعدا که فهميديم چه شده مشخص شده چرا نيامده اند. جالبتر اينجاست که خود اين دوست من چند سوال به من داد که به صورت نمادين در جلسه و موقع پرسش و پاسخ از او بپرسم و وقتي نوبت دانشجويان رسيد و من سوالم را پرسيدم اساتيد حاضر در جلسه به شدت به من برگشتند که شما اشتباه مي کنيد و ديگر ادامه ندهيد بعد هم همه داوران فرم نمره را به استاد راهنماي دوم که دقيقا قبل از دفاع به تز اضافه شده بود، دادند و گفتند خودت از طرف ما هر نمره اي که صلاح مي داني وارد کن و فرمها را سفيد امضا کردند و استاد راهنماي دوم هم نمره 20 داد. بعدا پيگيري کرديم ديديم اين پايان نامه دقيقا کپي يکي ديگر از پايان نامه ها است که 10 سال پيش دفاع شده بود و فقط نتيجه يک جستجوي اينترنتي که حاوي کار علمي مشخصي هم نبود به پايان نامه جديد اضافه شده بود. بعد هم آن دانشجو را به عنوان دانشجوي رتبه اول به سازمان ملل براي کار در شتاب دهنده اي که اسمش الان يادم نيست معرفي کردند و بدون اينکه سربازي رفته باشد و با وديعه اي که دولت براي او گذاشته بود به فرانسه اعزام کردند و او هم ديگر برنگشت. ما هم البته موضوع را به معاونت پژوهشي دانشکده اعلام کرديم ولي تنها جوابي که شنيديم اين بود" بررسي مي کنم اگر حرف شما درست بود حتما اقدام ميکنم" البته حتما حرف ما درست نبوده وگرنه ايشان بررسي کرده و اقدام هم کرده است.
سلام
وقتی من دانشجو نمیخوام پایان نامه بردارم و دانشگاه با افتخار میاد و اعلام میکنه که ما دوره آموزش محور رو لغو کردیم و دانشجو باییییید پایان نامه برداره و برای دانشگاه فقط و فقط پول مهم هستش ، دانشجو هم مجبور میشه بره بده پایان نامه رو بیرون براش بنویسن و این موارد پیش بیاد.
البته باید از دانشگاه بخصوص ازاد برای اینکه (شعار)کار و تولید ملی رو برای با این حرکتش (یعنی لغو دوره آموزش محور برای تولید پایان نامه کشکی) تو امسال متوقف نکرده تقدیر و تشکر کرد.
من موردی را سراغ دارم که یک استاد، مقاله حاضر و آمده یک دانشجوی دکتری را به فردی از اقوامش داده بود و سفارش کرده بود تا با تنها عوض کردن نام گیاه، مقاله را به اسم خود ثبت کند. اتفاقا این استاد محترم!!!، دانشمند پرآوازه!!! ای هم بود که با شکایتها و پیگیریهای دانشجو سرانجام از طرف کمیته حقیقت یاب وزارت علوم محکوم هم شد
البته متاسفانه این موضوع تبدیل به یک اپیدمی شده است اما مستندات ارائه شده در اینجا به عنوان مشابهت چند منبع و آن هم در فصل مبانی نظری، چندان قابل استناد برای نشان دادن یک دزدی علمی نیست. اگر فصول بعدی که عملا بیان کننده کار اصلی محقق است، مشابهت داشته باشند میتواند این ادعا را تقویت کند.
تا زمانی تحصیل در یک رشته ۱_ نه براساس علاقه که به اجبار سیستم گزینشی فرسوده ۲_ صرف گرفتن مدرک ۳_ برای تاخیر در رفتن به سربازی و ورود به بازار کار با آینده نا معلوم (که چه عرض کنم برای فرار از نامیده شدن به عنوان فرد" بیکار") صورت می گیرد، توقع بیشتری نمیتوان داشت. البته باید به همه اینها تنبلی نهادینه شده در ذات ما ایرانی ها و راحت طلبی رو هم اضافه کرد
کلا همه چیزمان به هم میاید.