اگر چه هر حرکتی در جهت به رسمیت شناخته شدن اسرائیل تلخ و ناگوار است ولی پایین افتادن پرده نفاق و شناخته شدن چهره واقعی کشورهایی که داعیه کشورهای اسلامی را دارند و لی از پشت به مسلمانان خنجر می زنند شیرین و گوارا است. ما این برملاشدن چهره خبیث آل سعود این فرزندان واقعی ابوجهل و ابولهب را به فال نیک گرفته انشاءالله هرچه زودتر این جرثومه فساد برچیده شده و ملتهای مسلمان شیرینی رهایی از آنها را بچشند.
انشاءالله صبح پیروزی نزدیک است.
به نام خدا
واقعیت جامعه ی ما این است که بسیاری از موضعگیری های سیاسی - اجنماعی و حتی اقتصادی فعالان جامعه ی ما شکل "موروثی مشمول مرور زمان" بخود گرفته است.
از جمله ی این موارد میتوان به برخورد با حجاب، موسیقی و حتی سیاست خارجی هم اشاره کرد.
منظور بنده از "مشمول مرور زمان" یعنی اینکه بنا و اساس عقلی رفتارها را فراموش کرده ایم و صرفا" طوطی وار تکرار میکنیم......
کسانی که سیاست خارجی سالهای اول بعد از انقلاب را بخاطر دارند، در کنار اسرائیل روابط ایران با آفریقای جنوبی تحت حکومت آپارتاید نیز منع بود. یعنی رفتار فاشیستی حکومتها اساس منع رابطه ی سیاسی ما بود. اگر رفتار هر حکومت و یا فرد مسلمانی خارج از اصول اسلام بر تقوی بعنوان مرز تمایز و تفکیک انسانها است، پس در حد کلان نیز قابل دفاع است.
لذا تا زمانی که عقاید فرقه ی صهیون از ملت یهود در اسرائیل حاکم باشد هر انسانی که مدعی مبرا بودن از فاشیست است باید در عمل نیز برائت خود از چنین رفتاری را به اثبات رساند، خصوصا" که این رفتار در حد کلان در جریان باشد.
منظور بنده از این نوشته در جواب عزیزی است که علت موضعگیری ما را در رفتار اعراب می جویند. آیا اگر ملت فلسطین غیر مسلمان و تنها در انسانیت با ما شریک بودند میتوانستیم رفتار عادی با حکومتی داشتیم که اساس ایدئولوژیک رفتار سیاسی آن برگرفته از فرقه ای است که آیین یهود را تنها از طریق رابطه ی خونی قابل انتقال میدانست و سایر انسانها را در حد حیواناتی در کالبد انسان و در خدمت صهیونیست تعریف میکرد؟!
اگر تمام انسانهای روی زمین روابط حسنه ای با چنین دولتی را پذیرفته و به آن نیز ببالند بنده به تنهایی ترجیح میدهم برائت خویش از چنین تفکر ی را فریاد بزنم.
پاسخ ها
ناشناس
||
۰۲:۰۰ - ۱۳۹۶/۱۰/۰۷
احسنت
برادر بدون تنها نیستی،روح آزادی بخشی در ما هنوز بیدار است
مرگ بر اسرائیل