من پنج سال پیش به این موضوع رسیده بودم ولی از اونجاییکه مردم در این مملکت کاره ای نیستند و فقط سر صندوق مردم رو لازم دارن بنابراین این بحران هر روز عمیق تر می شود. یه مشکل دیگه هم اینکه تا وقتی نگاه مسئولان در کوچکترین مسایل اقتصادی اجتماعی فرهنگی آموزشی و حتی تحقیقاتی "نگاه امنیتی" باشه هیچ تغییر مثبتی در این مملکت به وجود نمی آید.
مقاله جالبی بود. واقعا همینطوره با شعار دادن که مملکت اداره نمیشه. باید متخصص بود تا بتوان یک کار را درست انجام داد. همه مدیران دولتی ما تقریبا در عرض چند سال با اینهمه مشغله کاری که داشتند دکترا هم گرفتند. فکر میکنند با گرفتن این مدارک الکی یک نفر متخصص میشه. در حالی که در همه دنیا یک متخصص اولا در رشته خودش از دانشگاههای خوب و به سختی مدرک گرفته و ثانیا سالها تجربه کرده تا به یک سطح تخصصی رسیده و ثالثا هیچوقت دست از تحقیق و جستجو و یادگیری تجربه های جدید در حوزه خودش بر نداشته. توی هیچکدوم از مدیران ما این خصوصیات وجود نداره.
تابناک عزیز !!! هم ما و هم شما می دانیم اقتصاد ایران بیش از آنکه تابع اصول اقتصادی باشد تابع اصول سیاسی است . زمانی که اقتصاد در خدمت سیاست های فردی و منافع جناحی قرار گیرد و منافع ملی در آن لحاظ نشود ، کارشناسانی که با عدد و رقم و فرمول سر و کار دارند از بودجه نویسی علمی عاجز می مانند !!! یک نگاه به پروژه هایی که راکد مانده یا صرفه اقتصادی ندارد و تنها برای رای آوردن و تبلیغ این و آن و جلوگیری از سوال و استیضاح فلان وزیر و فلان دولت بودجه گرفته بفرمایید متوجه می شوید . واقعا چه انتظاراتی دارید !!! طرف وام گرفته و بر نمی گرداند چوبش را بانک ها و به تبع آن مردم می خورند حال بروید کارشناسان خارجی را بیاورید و ببینید می توانند در این اقتصاد کاری کنند یا خیر !!! سابقه آن هم مورگان شوستر آمریکایی است که اوایل خدمتش در ایران به این و آن بند می کرد و مطالبه حذف رانت و پرداخت مالیات مقامات بالا را می کرد و بعد از آن چنان ایرانی !!! شد که دست هر چه ایرانی بود را از پشت بست !!!
بودجه نویسی در ایران خیلی راحت است و همه می توانند انجام دهند.
اکثر ردیف های بودجه را 10 الی 15 درصد افزایش می دهیم و برای اینکه خیلی تابلو نشود چند ردیف را به صورت تصادفی بیشتر از عرف کاهش یا فزایش میدهیم. بعد به عنوان بودجه عملیاتی تقدیم مجلس می کنیم.
به همین راحتی.
مقاله فوق العاده ای بود...مرسی
این راه حلی کاملا درست و منطقی است
فقط مشکل اینه که مسئولان وقت خوندن این مطالبو ندارن تا بهش عمل کنن
همش در کنگره ها ، سمینارها...شرکت میکنن
ما نمیتوانیم اصل پیشرفت اقتصادی بسیاری از کشورهای جهان بوده است. برای مثال کشور هند چند دهه پیش به این نتیجه رسید که نمیتوانند در یک سری صنایع پیشرفت کنند، پس اکثر تلاش خود را متوجه تعداد محدودی صنعت کردند (مخصوصا صنایع الکترونیک، سخت افزار و داروسازی) و الان به یکی از قدرتهای اقتصادی جهان تبدیل شده اند به طوری که درصد زیادی از مواد اولیه داروهای تولیدی در آمریکا از هند وارد میشود.
هر وقت شعار را کنار بگذارید و بفهمید که نمیتوانیم خودرو سازی داشته باشیم، نمیتوانیم تئوری اقتصادی بدهیم و... آنوقت تازه مسیر پیشرفت آغاز شده
من سی ساله این پیشنهاد شما را فریاد می زنم.نه تنها بودجه نویسی خیلی جاهای دیگر باید اقرار کنیم بلد نیستیم من خانه ساختم از مهندس خوب استفاده نکردم حالا باید خرابش کنم یعنی ناچارم.ما حتی قانون نویسی هم بلد نیستیم قانون نوشتیم از هفت خان رستم گذشته حالا متنش طوریه که راحت دورش میزنن وبرداشت های مختلف حرف هم می زنی می گن ما ابرقرتها را به زیر کشیدیم اینها را بلد نیستیم