خدایی بنده هم دانشجوی دکتری دانشگاه ازاد هستم و حداکثر کاری که در طول هفته میرسم انجام بدم تدریس هستش اونم همش 8 واحد درسی... فقط موندم ملت چطور هم کار می کنند هم دکتری میگیرند هم زن میگیرند و .... شما برای رساله دکتری هم که باید حداقل 2 مقاله در مجلات معتبر چاپ کنی که واقعا زمان بر هست.
به نام خدا
یک ضرب المثل در غرب کشور ذر این خصوص گفتنی است: اگر بزرگان آب بر زمین بریزند، کوچکترها آن را با پا پخش میکنند.
بنده قریب سی سال از عمر خود را بعنوان دانشجو تا استاد در محیط دانشگاه سپری کرده ام، در رشته ی خود سه بار رتبه ی اول تا سوم کنکور را کسب نموده و به بیان ساده تر با علم و دانش خود را ثابت نمودم. به مدت سه سال (1379 تا 1381) در دانشگاه آزاد واحدها تویسرکان و همدان هم سابقه تدریس دارم. متاسفانه جو وحشتناکی دال بر خریدنی بودن نمره و استاد در آن زمان بر دانشگاه آزاد سایه افکند و به مرور تمام ارکان دانشگاهی کشور را در بر گرفت. بنده شخصا" هدف وحشتناک ترین شکل این جریان قرار گرفتم. پس از اثبات تقلب دانشجوی پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، پدر آین خانم دانشجو که از مدیران مرکز بهداشت استان بود با بنده تماس گرفت و مجوز کلینیک ترک اعتیاد را بعنوان رشوه در قبال نادیده گرفتن تقلب دخترش را مطرح کرد!
اندکی تامل و تفکر نشان میدهد که فساد به جزء جدایی ناپذیری از جامعه ی ما تبدیل شده است، به گونه ای که پدر دارد آن را به دختری که قرار است طبیب جانها و ذوانهای آینده باشد آموزش میدهد.
پرداختن به آین موضوع سرآغاز درمان تمام نابسامانی های ایران امروز ماست.
واقعیت امر این است . همین حالا (قسم می خورم ) دوستی دارم که به جای پدرش در امتحان بزرگسالان دبیرستان امتحان می دهد و می گوید چند نفر دیگر هم هستند که این کار را می کنند می گوید عکس کارت حضور در جلسه را نیز خود مسئول آموزشگاه پدرش عوض می کند تامراقبین سر جلسه به آن شک نکنند
متاًسفانه تقلب در بین مسؤولین بیداد می کنه من کسی رو میشناسم که برادرش بجای خودش رفت سر جلسه کنکور بعدش داندانپزشکی هم قبول شد و در دوره قالیباف شهردار یکی از مناطق تهران بود و عجیبتر اینکه از خانواده شهدا و جانبازان هم بود.
متاسفانه وقتی خیلی از مسوولین از همین دست مدارک گرفتن همت و جدیتی در برخورد با این چیزها رو ندارن.
هر کی میخواد درس بخونه اون وقت باید اینکار رو بکنه که هم وقت داره هم ذهنش بهتر کار میکنه بخصوصص برای ائنهایی که خیلی کار دارن. طرف مدیر تمام وقت هست! زن و بچه هم داره حالا دانشجوی تمام وقت دانشگاه هم هست هم کلاس باید بره هم امتحان هم پروژه و هم پایان نامه... خدا به خیر بگذرونه از این نوع دانشهای کسب شده!!!!!!!!!!!!!!
ظاهرا موردی است که "از پرده برون افتاده" وایشان بدشانس بودن وگرنه مورد منحصر به فردی به نظر نمی رسد!
ضمنا دانشگاه آزاد هم مقصر است چون نبایست اجازه خروج متقلب را می داد و خدم و حشم موجود دستگیرش می کردند. علاوه بر آن همین صورتجلسه هم ساختگی به نظر می رسد: از پنج فرد مذکور یکی امضا نکرده، سه تا امضای دیگر هم یکسان به نظر میرسد.
حلاف اندر خلاف!