هر دولتی که سر کار بیاید یک سری تغییرات در سطح مدیریت کلان می دهد در حالی که بدنه مدیریت اجرایی به لختی و بخورو بخواب عادت کرده است. و به این سادگی قابل اصلاح نیست. و مردم هم این را پذیرفته اند چون درصد بالایی خودشان هم بر سر سفره گسترده دولت نشسته اند.
۵ سانت برف آمد پایتخت تعطیل برق نصف تهران قطع و تمام مدارس و حتی دانشگاهها تعطیل و دو فرودکاه بین المللی پایتخت تعطیل شد.
به علاوه تمام راههای دسترسی به پایتخت از غرب شمال و جنوب و شرق هم بسته شد!
ولی این برف یه کاسه ای زیر نیم کاشه هستش توده بارشی تازه نفس منطقه ی مثل کردستان و اذربایجان 5سانت میباره بعد تو تهران و قم نیم متر احتمال فراوان ابرهارو اونجا باروری کردن
مردم به این وضع عادت کرده اند، برف و بارانی که آمدن و نیامدنش بلاست، البته نیامدن باعث خشکسالی و آمدن ده ها مشکل فراتر از خشکسالی.
و مدیرانی که در آن واحد تصمیم میگیرند، یعنی در روز برفی ۷ صبح اعلام میکنند که ساعت کار دو ساعت با تاخیر شروع میشود، غافل از اینکه کارگران و کارمندان در روز برفی باید ۵ صبح بیرون بزنند تا حداقل سرپایی جایی در مترو برای خود دست و پا کنند.
و در آخر کوچه و خیابان های فرعی پایتخت که هنوز برف روبی نشده و عملا خودروهای شخصی هم تا چند روز قادر به بیرون آمدن نخواهند بود و مردم باید از وسایل نقلیه عمومی فلج و زمینگیر استفاده نمایند که خود باعث کم شدن آستانه تحمل مردم خواهد شد .
کاش مدیران شهری فکری فکر مردم بودند.