برای قضاوت کردن اول باید در شرایط اون شخص قرار بگیرید و در روزمره اون زندگی کنید بعد تصمیم بگیرید.
شاید خیلی از ماها که داریم درباره وقاحت کار اون زن نظر میدیم در شرایط مشابه کار دون شآن تری انجام میدادیم.
قاضی نیستیم پس قضاوت نکنیم چون نتیجه چیزی جر قساوت نمیشه
وقتی حکم به این مسخرگی باشه ( 99 ضربه شلاق !!!) معلومه که زنه جری شده و پر رو گفته میخواهم با مردی که رابطه داشته ازدواج کنه !!!
خیلی حکم سست و مشخره ای بوده . زنا محصنه انجام شده . یعنی آن مرد باید اعدام میشد و این زن نیز حکمی در همان حد سنگین که دیگه کسی به بهانه کم توجهی همسر این گزک را نداشته باشد تا خیانت کندو زنای محسنه بکند !!!!!
از همون اول باید جدا میشد بدون اینکه شکایت کنه. از نظر من شکایت کردن اوج سرخوردگیه و معنیش اینه که داره میسوزه.
درسته که حس میکنه زندگیشو باخته ولی مثل این میمونه که چشمی عفونت کرده باشه و باید تخلیه بشه، یقینا خیلی عزیزه ولی دیگه چه فایده داره؟ باید قبل از عفونت کردن به چمش میرسید
دوستان مرد خواستار بازگشت زن شده چون زن مهریه را اجرا گذاشته.
وگرنه کسی عاشق چشم و ابروی چنین زنی نیست.
به شلاق محکوم شده چون ۴ شاهد عادل نبوده اند که چیز دیگری به غیر از ارتباط نامشروع ثابت شود.
اما در هر صورت مرد بیچاره موظف است مهریه را بپردازد
99 ضربه شلاق ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زنه خیانت کرده و مدت ها با یکی دیگه حشر و نشر داشت و به ریش شوهرش میخندید. هزینه این خیانت 99 ضربه شلاقه؟؟؟
باید این زن و اون مرد متجاوز رو تبعید کرد به شهرهای دورافتاده.اینجوری باشههر کسی ممکنه به بهانه ای هوس خیانت بکنه.
عاقبت مردی که به زنش توجه نمیکنه همین باید باشه اون زن احتیاج ب محبت و توجه داره. کسانی ک منطقی حرف میزنن بنظرم منطق از احساس جداست و احساس قوی تر از منطق نمیشه انکارش کرد