آخه یک چیزی بگین ادم بتونه باور کنه.چجوری میشه این همه ارز و از کشور خارج کرد مگر به همین راحتیه .مثلا با چمدون خارج می کردن؟ که باید پرسید کی بهشون کمک می کرده

باز هم تفسیرها و تحلیل های توطیه محور!!!!بااین تفسیرها هیچی تغییرنمیکنه واقعیت اینه که ارزش پول ملی پایینه ورود ارز به کشور کم و خروج برای واردات بیشتره ولذا با باتوم و کتک و قفل کردن ۴ تاصرافی درست نمیشه ...گیریم اینها همه توطیه باشد چرا بانک مرکزی با سرازیر کردن دلار تا حدی که قیمت به کف منطقی برسه این دلالها را نابود نمیکنه .... خوب معلومه نمیتونه چون عملا دلار و ارزی در اختیار نداره و میخواد با زور قیمت را کنترل کنه ... درتمام دنیا عرضه و تقاضا تعیین کننده است و نه بخشنامه و دستور ....

منم که دلم سوخت چندر غازی رو که جهت خرید مسکن پس انداز کرده بودم تبدیل به دلار نکردم حالا مثل دوره قبل باید ضرر این کاهش ریال رو بدم .

..قیمت واقعی دلار چیزی در حدود 1300 تومان است در سال 2005 قیمت یک عدد بطری اب معدنی یک و نیم لیتری (غیر از برندهای خارجی) در امارات 1 درهم و قیمت یک دبه شیر تولید داخل امارات دو لیتری 9 درهم بود که درهم در ان زمان چیزی در حدود 255 تومان بود...به عبارتی یک دلار میشد 255 * 3.75 درهم که برابر بود با چیزی حدود 950 تومان ..حال در سال 2018 قیمت همان بطری یک و نیم لیتری اب معدنی 1.25 درهم (با احتساب مالیات 5 درصد) است و قیمت یک دبه شیر تولید داخلی دو لیتری 11 درهم (با احتساب مالیات 5 درصد)است..حال با قیمت تقریبی درهم 1327 تومان قیمت دلار میشود چیزی در حدود 4800 تومان...خب پس ملاحظه میکنید که کالا در امارات فقط چیزی حدود 20 درصد گرانتر شده است در حالی که قیمت درهم چیزی در حدود 6 برابر گرانتر شده است..حالا چرا امارات را مثال زدم چون عمده قیمت نرخ دلار از طریق صرافی های امارات تعیین میشود و اقتصاد امارات به لحاظ مالی دقیقا با نوسانات دلار در جهان حرکت میکند چون وابسته به دلار امریکاست...پس مشکل افزایش قیمت دلار در ایران چیست؟
1- عدم ورود ارز توسط شرکت های داخلی پتروشیمی و نفتی و نگهداری در حساب های دبی به علت ترس از بالارفتن قیمت ارز در ایران و عدم توانایی خرید برای سفارشات خارجی..
2- عدم چرخش ارز در بانک های ایران به علت تحریم بانکی..در نتیجه بانک های خارجی تمایلی به دادن وام و یا اعتبار خارجی به بانک های ایران ندارند..
3- عدم ثبات سرمایه در ایران به علت ریسک پر خطر به خاطر مسائل سیاسی..
4- عدم ورود ارز مسافری بخاطر خروج بیشتر ارز به سمت کشور ترکیه و تایلند و مالزی و امارات..
5-ورود رانت های اقتصادی ارزی در دولت وسایر ارگانها..بصورتی که هر نهاد و سازمان برای خودش و با قوانین خودش با گردش ارزی برخورد میکند..که نتیجه ان افرادی مانند بابک زنجانی هستند..
6- بروز اختلاس های بزرگ متعدد در سیستم مالی بانک ها که جبران ان برای بانک ها بسیار سخت است..
7- وجود اقتصاد دستوری و عدم شفافیت اقتصادی در نهاد های نظامی و موسسات مالی
8- عدم وجود صنایع مادر و تولید کننده مهم مانند خوردورسازان معتبر و صنایع سازنده هواپیما و صنایع کشتی سازی ووصنایع پزشکی و کشاورزی مکانیزه...دامداری کانیزه در حد رقابت با برندهای جهان.....
9- دولت به عنوان بدهکار بزرگ بانکی..که توانایی تسویه حساب با بانک ها را ندارد..
10- تحلیل رفتن پشتوانه های با ارزش بانکی مانند طلا و ارز های خارجی...(نبود ارز کافی به عنوان پشتوانه مالی)
11- ضعیف بودن ریال ایران به علت نداشتن قدرت اقتصادی در دنیاو فقط صادرکننده نفت و محصولات نفت و وارد کننده عمده از دسته بیل و تشتک گرفته تا قطعات هواپیما......
در نهایت قیمت واقعی دلار همان در حدود 1300 تومان است..فقط کافیست تحریم های جهانی واقعا از بانک های ایران رفع شود و اقتصاد بتواند بصورت ازاد گردش سرمایه داشته باشد....برجام فقط خطر حمله به ایران را کم کرد ولی در مسایل اقتصادی فشار بسیار زیادی همچنان باقیست که بسیار خطرناک است و متاسفانه خود دولت فعلی و سابق (اقای احمدی نژاد) بجای درک درست مسایل اقتصادی فقط به حاشیه ها توجه کردند و بنزین بر اتش دلار و سکه ریختند...موفق باشید..

باز برنامه ماستمالي شروع شد آقا نايب افاضه كلام نمودند حرفي نذارند بزنند پاي خارجي ميان مي كشند بجاي اينكه از دخالت در كشورهاي ديگر دست بكشيد ومثل چين بچسبيد بداخل ودست دزدهاي با چراغ را قطع كنيد هي آذرس عوضي خارج را بدهيد

من فكر ميكنم كه انتخاب منصفانه ترين راه براى مملكت دارى اينست كه اولا بعد از سالها عملكرد و با توجه به كارنامه در دست ، حداقل به اين نتيجه برسيم كه شايد بزرگترين مشگل كلى مملكت ، بها ندادن كافى به شايسته سالارى و لزوم دورى از برخوردهاى جناح ها است.

فقط اینرا متوجه شدم که ارزش حقوق ماهانه من مستمری بگیر 25 الی 30 ذر صد از ارزش افتاد انهاییکه عنوان مدیررا یک میکشن نباید قبل از اینکه امثال جمشید بسم اله و....در بازار ارز تاثیر بگذارند با وضع قانون جلوی سوئ استفاده این متخصصان اقتصادی را بگیرند مگراینکه ویا حتما به این افزایش رضایت داشته اند

چه باور کنیم و چه نکنیم عدم توانایی دولت محترم در کنترل بازار ارز امری واقعیست. در طی حداقل بیست سال گذشته همیشه ثابت شده دخالت دولتها در بازار ارز و برخورد قهرآمیز نه تنها مشکلی را حل نکرده بلکه به جو روانی موضوع نیز دامن زده است.
گرایش عموم مردم برای تبدیل پول به ارز ، ناشی از عدم اعتمادشان به کنترل بازار چه ارزی و چه ریالی میباشد. تجربه عموم مردم در سیستم معیوب بانکداری و پایین آمدن ارزش ریال واقعیتی است که نمیتوان با جبر و زور از آن جلوگیری کرد.
در ماههای اخیر ورود صرافی های بانکی به بازار ارز نیز به این رشد دامن زد که قدر مسلم مسئولین به آن وقوف کامل داشته اند!
زمانی که مردم احساس کنند راهی برای سرمایه گذاری مطمئن وجود ندارد رو به بازار ارز و سکه میاورند. تجربه بورس در سالهای اخیر که باعث از بین رفتن بخشی از سرمایه ها شده و متاسفانه با تبلیغات دروغین و بالابردن مصنوعی شاخص سهام در یکسال گذشته ، گواه این امر میباشد که این بازار هم قابل اعتماد نبوده و تعطیلی بسیاری از مراکز تولیدی و سودآور نبودن آنها نیز مردم را به سوی ارز و سکه سوق داده است.
دستکاری کردن آمارها چه از سوی بانک مرکزی باشد و چه مرکز آمار و چه مسئولین دولتی پیامدی اینچنین را باید برآورد میکردند. چون مردم در جامعه زندگی میکنند و با گرانی آمیخته شده و تجربه شان بیشتر از سیاست گزاران اقتصادی میباشد!
بیان دخالت کشورهای خارجی و دخالت استکبار و ... سیاست نخ نمایی شده که نه تنها این دوستان به آن باور ندارند بلکه به نوعی شانه خالی کردن از مسئولیت های خود است. مسئولیتهایی که در حد و اندازه مسئولین اقتصادی نبوده و لباسی که به زور بر تن برود با کوچکترین انحنا پاره خواهد شد!

بخش عمده اى بانك مركزى ودولت مقصرهستندبدلايل زير:
اختصاص ارز بانرخ سنابه مصرف كنندگان واقعى وپيگيرى بصورت رندم كه بعد مثلا يكماه دلار راچكار كردند؟
فروش اوراق ارزى درهمان ابتداى افزايش قيمت ارز، نه وقتى كه به ٥٠٠٠ تومان رسيد كه به نظرميرسه دولت تمايل به افزايش قيمت داشت ولى اوضاع ازدستش در رفت
علاوه براين عدم توجيه درموردوضعيت حادمنطقه اى ايران وتجديدنظر در برخى سياستها وكاهش تنشهاو نيز كاهش سخت گيرى درمورد توريستهاى خارجى كه واقعا ايران بصورت يك استثنا درميان كشورهاى اسلامى است وموجب شده عملا ارزآورى درصنعت توريست غيرزيارتى نداشته باشيم، درسته دولت دربسيارى مواردقدرتى نداره ولى مى تونه بصورت جدى مذاكره كنه و درصورت بى فايده بودن بهتره استعفابده نه اينكه منفعل عمل بكند

ارز برای خارج از کشوره دیگه تو داخل چه کاربردی داره خریداران اصلی مردم نیستند دلالان که خود عمال دولت هستند باعث این اتفاق می شود