چیزی که برای من ثابت شده اینکه که توی این کشور باید مواظب باشی اتفاقی برات نیفته اگرافتاد دیگه افتاد.مثل اینکه میری کلانتری میگی دزد بهم زده میگن برو خداره شکرکن کیفتوبرده و نکشتتدیا کسب وکارهایی مثل کمپوست که پول مردم رو بردند و پس نمیدن.توی این مملکت فقط نباید برات اتفاقی بیفته چون فریادرسی نیست
بهترین مدیریت و بالاترین سطح تلاش و مجاهدات برای انتقال پیکر کشته شدگان صورت گیرد ولی متاسف میشوم وقتی میبینم که حتی بر مدیریت هم احساسات حاکم شده است تا عملا اثبات کنند که کوتاهی نکرده اند و در این مسیر احساسی، جان امدادگران و کوهنوردان متعددی، اگرچه خیلی حرفه ای هم که باشند به خطر افتاده است.
مبنای حرفه ای بودن کوهنوردان این است که بر مبنای آموزشهای رسمی فدراسیون یا تجارب خویش آموخته اند که کجا نباید ریسک کنند و حتی در چندمتری قله، از رسیدن به قله صرف نظر کنند ولی اکنون که کوهنوردی ایشان دستوری شده است و مدیریت و تصمیم به فردی نشسته در کنار بخاری سپرده شده است، جای نگرانی زیاد است، مخصوصا وقتی که شاهد هستیم که آنها نیز ایثار کرده و اجرای دستور را بر خواهش و تدبیر خویش مقدم قرار می دهند.
تابناک بهتر است در این زمینه فضاسازی عقلانی را در دستور کار خود قرار دهد
اگه سرعت ای تی آر به ۸۰۰ کیلومتر برسه ، ملخ های هواپیما کتده میشن و حتی ممکنه موتورها هم از بالها جدا بشن و بدنه دچار فروپاشی بشه چون این هواپیما برای این سرعت ساخته نشده . اما به هر حال برخورد یک هواپیما به کوه با سرعت ۳۰۰ کیلومتر هم میتونه باعث تکه تکه شدن بدن مسافرانش بشه
خدا رحمتشون کنه و از سر تقصیرات مقصران این واقعه هم نگذره
در چنین شرایط سخت آب و هوایی اولین کار برای ایجاد یک کمپ با تجهیزات کامل هست . حمل یک باکس و کانکس ایزوله نسبت به سرما در نزدیکترین و ایمن ترین جای کوه که مناسب امداد رسانی باشد . چون در عصر جدید توپ و مهمات جنگی با وزن بالا را توسط هیلی کوپتر حمل میکنند . در چنین شرایطی با داشتن باکس مجهز و تجهیزات نفرات امداد به نوبت تعویض شیفت میکنند . اگر چنین نباشد چند هفته طول میکشد