ناشناس
| 
۱۸:۱۳ - ۱۳۹۷/۰۱/۱۰
پاسخ
یاد احمدی نژاد بخیر خرید تضمینی گندم را لغو کرده بود وقتی ما آب نداریم افزایش جمعیت یعنی چه؟ ديواري كوتاه تر از كشاورز بيچاره پيدا نكرديد . درو گندم در كشور شروع شده ولي هنوز نرخ امسال بعد ٦-٧ ماه إعلام نشده و تا حالا هزينه اش فقط براي كشاورز مونده و احتمالا مثل سال گذشته تا سال بعد پرداختش طول ميكشه ( صد رحمت به كارگر كه لااقل اسمش را ميارن و همدردي لفظي ميكنن ، شب عيد براي سال آينده اش جلسه ميذارن ، اجتماع و اعتراض ميكنن ) كشاورز بعد عمري كه حقش توسط دلال و بازار و دولت و سيلو ناديده گرفته و امسال يك نفر پيدا شد در كنار رئيس يكي از أصناف رسما دزد هم خطاب شد . اگه راست ميگيد حمايت عملي و البته مالي از طرحهاي نوين آبياري و كشتهاي كم مصرف و نوين بكنيد . آيا شهرها پذيراي روستاييان مهاجر ( كوچ تاريخي ) است
اگه راست ميگيد جلوي چاههاي غير مجاز ويلا ها و باغچه هاي ويلاسازان و مردم را بگيريد كه به خاطر چمن و گل زينتي و براي چند روز سالشون كلي آب هدر ميدهند يا اب دزدي ميكنن . براي نمونه همين دشت مشهد به طرف شمال خراسان ، چاههاي اب چند درصد مال كشاورزهاي واقعي و قديمي است چند درصد مال از ما بهترون
جمعیت بیشتر از امکانات و ظرفیت است راه چاره کنترل رشد جمعیت و کاهش سطح زیر کشت و کاشت محصولات مناسب با اقلیم کشور است با مدیریتی که داشتیم ایران را ویران کردیم ان را به نام قهر طبیعت نگذاریم هم مسئولین مقصر وهم مردم "کاری نداریم که چرا دو میلیون نفر شده‌اند، به نظر من اصفهان نباید بیشتر از ۵۰۰ هزار نفر جمعیت می‌داشت"اتفاقا باید کار داشته باشیم! اگر سیاست های کنترل جمعینی برای 1 دهه رها نشده بود الان ماکزیمم 60 میلیون نفر جمعیت داشتیم ولی الان از 81 میلیون نفر هم عبور کردیم و به زودی به 100 میلیون نفر میرسیم!
تمامی مواردی که ایشون میشمارن مربوط به ضعف سیستم هست، اما الان که کفگیر به ته دیگ خورده و آبی نمونده کی بود کی بود من نبودم! باز هم تقصیر رو گردن مردم میندازن!
جناب معاون شاید روزی که کار از کار بگذرد و کشاورزی ایران نابود بشه و منابع آبی کشور بطور کامل نابود بشه و حیات وحش ایران از حیوانات تهی بشه تصمیم بگیرند که باید زودتر به فکر استخدام متخصصینی بشود که کشاورزی و سیستم های آبیاری بکلی عوض شده و علمی بشه. کشاورزی علمی یعنی کشاورز بجای کاشت محصول ابخور بالا عوض کنند با محصولات کم آبش خور و محصولاتی مثل هندوانه و صیفی‌جات و برنج رو وارد کنند. باید جلوی حفر چاههای عمیق گرفته بشه باید صدها هزار تفنگ شکاری و مجوزهای داده شده جمع آوری بشه. باید جلوی خشک شدن تالاب ها گرفته بشه و با کاشت درختان مخصوص جلوی ریزگردها گرفته بشه. اگر جلوی رانت ها در این بخش ها گرفته نشه منتظر اعتراضات مردم خواهید بود و جمعیت روستایی ما تاوان سنگینی خواهند داد. مساحت مفید ایران تنها یازده درصد مساحت کل کشور است. در واقع تنها در یازده درصد مساحت ایران می توان سکونت داشت و بخش بزرگی از ایران بیابانی، بی آب و غیرقابل سکونت است. ایران بعد از انقلاب طرح های آمایش سرزمینی که پیش از انقلاب با پروژه هایی در نقاط گوناگون کشور شروع شده بود کنار گذاشت و سیاست های کنترل جمعیت را رها کرد. یکی از اشتباهات سیاست های داخلی اهمیت دادن به هر نوع زندگی روستایی بود. الان ما روستاهایی داریم که برق و گاز و تلفن دارند ولی با تانکر آب دریافت می کنند یارانه می گیرند و هیچ تولیدی ندارند و از بهداشت و آموزش و شغل هم برخوردار نیستند چون ایجاد درمانگاه یا مدرسه برای یک روستای صد نفره توجیه ندارد در حالی‌که سیاست درست، ایجاد شهرک در اطراف شهرهای بزرگ و ایجاد کلونی های صنعتی هست تا هم به مردم خدمات اجتماعی دهیم و هم تا حد ممکن از کشاورزی دوری کنیم چرا که ایران تقریبا مناسب کشاورزی نیست. ولی ایران باید جمعیت را کنترل کند چرا که آینده کشور اصلا جالب نیست با این وضعیت. بحران های اصلی که هنوز شروع نشده در نهایت ایران را ظرف دو دهه آینده گرفتار خواهد کرد که شروع آن با نشست زمین در تمام دشت های کشور و از بین رفتن آب های زیرزمینی هست هم اکنون عمق چاه های آب در برخی از نقاط به سیصد تا چهارصد متر رسیده است. آقای کلانتری راحت باشید همه چیز را بگویید که 1- افزایش جمعیت در دهه 50 اولین اشتباه بود
2- بعد از جنگ با شعار خودکفایی گندم که جنابعالی هم مسول بودید در دوره رفسنجانی و بعد خاتمی نهایت تلاش شد که کانل کشی آب و انتقال آب بخ زمین های دیم صورت پذیرد و بسیاری چه در حوزه انتقال و چه در تصاحب زمین های دیم از کشاورزان به مفت منافع زیادی به جیب زدند خودکفایی گندم را برخی از افراد با نفوذ که قصد تعامل با دنیا را نداشتند از همان موقع مطرح کردند تا به قول خود امنیت غذای کشور را تامین کنند و تاوان آن از سال 70 به این طرف افزایش زمین های زیر کشت به 5 برابر شده است.
3- لابی گری و مرکز گرایی و عدم توجه به قومیت های مرزی که سرمایه گذاری صنعتی را به مرکز کشور و شهرهایی مثل اصفهان و اراک و شیراز بردند زیرا به خیال مدیریت خود کشاورزی را مال شهرهای مرزی و صنعت را مال از انها بهتران میدانستند
4- عدم سرمایه گزاری و کارخانه سازی در مناطق محروم باعث مهاجرت به شهرهای بزرگ و بدتر از آن کشیدن به سمت کشاورزی از طریق حفر چاهها شد و جوانان مرزی را به سمت کشاورزی سوق دادیم چون نمیتوانستیم بیکاری را حل کنیم
5- و چندین دلایل دیگر هست اگر کشور میخواهد با این مشکل روبه رو شود نمیتواند در بهار بگوید باید کشت بهاره را حذف کنیم باید الان دستور عدم کشت صادر می شدو باز داریم از طریق بیهوش کردن درد را درمان میکنیم.
آن همه در باره آب و دریاچه ها و‌رودخانه ها و‌تالاب ها گفتند ولی مسئولان نشنیدند