در دوران احمدی نژاد طبق گزارش دیوان محاسبات حدود دویست میلیارد دلار سربه نیست شد که میتوانست ایران را از کره جنوبی که چهل و چند سال پیش حسرت ما را میخورد هم جلوتر ببره و دیگر شاهد این صحنه های دلخراش که هموطنانمان ناخواسته دچار آن شده اند نباشیم.
قانون قدیمی است و نارسایی های زیادی دارد.
مثلا کسی که چند تا گوسفند دزدیده با حکم قاضی قطع عضو میشه اما فلان فردی که چندین برابر این مبلغ را اختلاس کرده است ؛ چون هتک حرز نکرده شامل قطع عضو نمی شود.
خود قطع عضو یک معلول را به جامعه اضافه می کند و به کشور و خانواده اش هزینه های زیادی تحمیل می کندو این شخص ناتوان تر از همیشه برای امرار معاش خواهد بود.در دنیا صورت خوشی ندارد و در برابر چند صد برابر اختلاس و سو استفاده از قدرت و اعتماد حکم سنگینی است.بعضا یک اختلاسگر پس از چند سال حبس آزاد میشود.و نمونه های زیادند.اما هم اکنون این احکام صادر میشوند.
در حوزه ی زنان ؛ قانون خودش ضد حقوق زنان وضد حقوق بشر ؛ تنظیم شده است. نارسایی های آن بسیار زیادند و در همین حد که هست هم در عمل نمی تواند حقوق زنان را احقاق کند. ناتوانایی اصل صریح قانون در عمل آسیبهای جدی را متوجه زنان جامعه کرده است.
در حوزه زنان مشکلات آنقدر زیادند و نارسایی های قانون در عمل آنقدر زیادند که قابلیت ذکر در یک کامنت را ندارد و معمولا مسایل زنان مسایل ممنوعه هستند و حتی نمایندگان همین مردم به صراحت بیان می کنند که حتی صحبت کردن درمورد مسائل زنان ؛ خط قرمز هستند و قادر به صحبت و پیگیری آن نیستند و در عمل محدود میشوند
انجمن های زنان و زنان صاحب نظر هم برای فعالیت با محدودیت ها و موانع شدیدی روبرو هستند بنده به شخصه به دلیل حمایت از حقوق زنان تحت فشارهای بسیار جدی قرار گرفتم.
قوانین ما نیاز به بازنگری جدی دارند و در نارسایی های آن در عمل باید حل شود .
وقتی قانون در عمل نارسایی داشته باشد ؛ جرم اتفاق می افتد. وقتی از جرم نتوان پیشگیری کرد و مجرم مجازات نشود مجرمان برای جرمهای بعدی جسورتر می شوند.
در عمل خیلی جاها از قانون برای دور زدن قانون استفاده می کنند این یعنی قوانین کارآمد به روز و پاسخگو نیستند و نیاز به بازنگری دارند.
قانون باید برای همه یکسان باشد. در عمل اینگونه نیست و به قول دوستمان مثل تار عنکبوت عمل می کند.
وقتی احزاب در کشور فعالیت قانونی دارند ؛ پس نباید احکام جناحی صادر شود و در زمانهای مختلف مراجعه به قانون نتایج متفاوت داشته باشد.در همه حال قانون باید حق را احقاق کند مجرم را مجازات و از وقوع جرم پیشگیری کند اما در عمل اینگونه نیست و گاهی اعضا و حامیان یک جناح دشمن فرض می شوند و قانون مثل یک دشمن با افراد جناح مقابل برخورد می کند ؛ حق مظلوم را نمی تواند بگیرد حتی اگر به قتل برسد هم دشمن و خائن فرض میشود.
قانون باید بتواند در عمل نیز پاسخگویی لازم و کافی را داشته باشد.اما نارسایی دارد.
این موضوع راه حل داره .یک نهاد اجتماعی تاسیس بشود و یک دهم درصد از درآمد قاچاق بعضی ارگانها به حساب این موسسه ریخته بشود تا دز د یا خلافکار جبری محترم قبل از تصمیم به ارتکاب جرم به این موسسه مراجعه نموده و شرمنده جامعه نشود .
پسر من یک شب سرد زمستونی با سر زمین خورد. تمام سر و صورتش کبود و خونین شد و من پول نداشتم ببرم اش دکتر. من اون شب تا صبح خودمو لعنت کردم. چهره ی چندش آور فقر رو با تمام وجودم لمس کردم. من اگر جای قاضی پرونده باشم بجایش از این ملت نجیب و شریف تا سرحد ممکن دلجویی میکنم. هزاران خوانواده در اثر بیکاری مرد خونه از هم پاشیده.