هیچ تغییری برای مسئولین به اندازه تغییر دیدگاه تاثیر گذار نیست اینکه بدونند اون صندلی که روش تکیه زدند فقط یک فقره اش خون 240 هزار شهید پاش ریخته شده , اگر به همین نکته مهم توجه کنیم شب ها از درد فقرا خواب مون نمی بره متاسفم ما دنیا پرستان چه ها که نکردیم با این انقلاب به دید سفره ای نگاه کردیم ...بخدا قسم که خدا چک سفید امضا به هیچ ملتی نداده تا دیر نشده همه ما بخصوص مسئولین بی مسئولیت باید به خودمون برگردیم ببینم درد و رنج رهبری و ملت رو بشنویم اعتراض هایی که بسیاری از اونها بحق هم هست ... تقصیر ن و امثال منه که آقامون بیش از 1000 سال آواره کوه و دشت و بیابانه ... لعنت به این دنیا پرستی و دنیا دوستی و بی بصیرتی
حضرت امام (ره)انسان بزرگ و فرهیخته ای بودند.در یک سخنرانی با اینکه آمریکا دشمن ماست صراحتا می گویند بروید از انتخابات آمریکا یاد بگیرید رقابت می کنند و فردای انتخابات متحد می شوند و کشورشان را می سازند.بنابراین باید دید جمهوری خواه و اصولگرا به معنی تندروی (واژه مصطلح جهانی ) چرا در توفیق اجرایی از هم فاصله دارند.در هر دو نقطه مشترک ملی گرایی و تند و تیز بودن هست ولی آفت اصولگرایی دفع می باشد.اصولگرایی در سالهای گذشته از فضای تدین و بازار و ملی گرایی و... در معنی اختصاصی به مفهومی مذهبی تحجرگرا نزد عوام تنزل کرد.حقیر درک خوبی از اصولگرایان و عقلا و انسانیت آنها در اشتغال و نقش محوریشان به خاطر دارم.نگاه جذبی آنها را فراموش نمی کنم.آن زمانها ما سه تیغ می کردیم و ادکلن زده و شلوار جین پوشیده در مجموعه های آنها چه سیاسی و په اقتصادی جذب شدیم و نمازخوان شدیم.بعدها نمازخوان و ادکلن زده و شلوار جین پوشیده توسط عده ای متحجر طرد شدیم.شاید باور نکنید حقیر که بر اساس سند میلیاردها تومان برای کشور ارز آوری از تخصص و تکنولوژی خود داشتم توسط نسل جدید مذهبی فاسد با تحریک نفوذی ها ترور سفید شدم و حال خیرم برای کشور دیگری هست.به نظر می رسد اصولگرایان چند چیز را از دست داده اند 1-اعتبار تجاری و بازار خود را 2-اعتبار اجتماعی تحت نفوذ و تاثیر جاسوسان آمریکا و اسراییل3-انسانهای مومن و تکنوکرات را در نتیجه بند 1و2 و ترور سفید متخصصان ایرانی در تمامی شرکتهای بزرگ 4 -حس اصولگرایی را اصولگرایی نه تنها تفکر هست بلکه یک حس و غیرت نیز می باشد.5-اصولگرایان باختن به موقع را نیز از دست دادند بر اساس نگرش تعالی مملکت گاهی اصولگرایان بسته به شرایط ملی باید امتیازاتی به اصلاح ظلبان و محافظه کاران می دادند تا تعادل برقرار گردد.اصولگرایان با توجه به تضعیف انسانهای صرفا دگم و تندرو را در خط مقدم قرار دادند و آنها انحصارطلب بودند و در زمان مناسب باخت نداشتند تا به برد بلند مدت برسند و رقابت کردن را به فرموده حضرت امام خیلی دیر یاد گرفتند.حقیر با اینکه فعال اقتصادی هستم به خاطر روحیه اصولگرایی و تکنوکراتی هیچگاه اصولگرایی خود را پنهان نکردم و نخواهم کرد ولی انصافا نابود شدیم هم از برون و هم از درون و در حد یک هاله فکری و سطحی در ذهن جامعه تنزل کردیم.انسان خوشبینی هستم ولی به نظر باز گردان اصولگرایان به حالت قبلی نیاز به سازماندهی و کار فراوران دارد و حداقل 15 سال طول می کشد.با سپاس
اصولگرایان با توجه به شاخص ها و شخصیت هایی که دارند هیچوقت مورد پسند ملت نخواهند بود. اگر بخواهند با شرایطی که در جامعه هست باید اصولگرایی خود را تغییر بدهند که در آنصورت اصلا اصولگرایی نخواهد بود
همه مردم می دانند که صولگرایی و اصلاح طلبی فقط یکسری اسامی هستند ،
موضوع ساده است ، بارها ثابت شده که حضور یا عدم حضور مردم تکلیف پیروزی اصولگرایان را تعیین می کند ، یعنی اگر حداد عادل در مجلس نهم با یک میلیون رای نفر اول بود ، در مجلس دهم با نهصدهزار رای سی و یکم شد ،
رای او ثابت بود اما مشارکت مردم در انتخابات ، رقیب وی را به پیروزی رساند ،
، تجربه تلخ دولت قبل هم نشان داد که یک دست بودن و سکوت دربرابر بی کفایتی ها ضرر بیشتری به مردم می زند ، پس هربار امیدوار به فردی خارج از دایره قدرت شوند به او رای می دهند اگر امید نداشته باشنددر انتخابات شرکت نمی کنند ، پس هر دو حالت ناشی از ناامیدی مردم به تغییر اوضاع است ، وگرنه کشوری با هشتاد میلیون جمعیت و اینهمه امکانات نباید در چنین ناتوانی و رکودی غرق باشد
از چهرهای تندرو و افراطی دست بکشند و فقط فکر نکن اون ها نگران مملکت و ایران هستند و اگر اون ها نباشند کار بیخ پیدا می کنه البته مشکل همه ما این هست که فکر می کنیم اگه نباشیم کار لنگ هست