اولا اصول گرایی و اصلاح طلبی ابتدا باید ساختارهای لازم برای تشکل حزبی را ایجاد کنند ثانیا اصول حزبی هر کدام از این دو حزب باید به گونه ای باشد که هر کدام طیفهای چپ و راست مردم را جذب نمایند. در این میان هر کدام از این احزاب باید متغیرهایی هم برای جذب طیفهای میانه جامعه داشته باشند که به صورت ایده آل به طور تناوبی در انتخاباتها توسط این احزاب به کار گرفته شوند. ثالثا در این میان از همه مهمتر این است که راس حکومت و موقعیتهای ثابت قدرت در حکومت چون شورای نگهبان از لحاظ فکری و رفتاری در میانه احزاب قرار بگیرد. بدیهی است نزدیک بودن راس حکومت و موقعیتهای ثابت قدرت به یک حزب مشخص، که منجر به تک صدایی در حکومت شده، سبب کاهش اقبال مردم به آن حزب خواهد شد.

نو اصول گرای قالیباف منظورش این هست که مردم بتوانند از مسولین انتقاد کنند ببخشید میخواهید مصادره به مطلوب کنید این شعار را هم اصلاح طلبان از اول انقلاب که گفتند مگر نمیدانید در همین تفکر نمیشود به افراد انتقاد کرد پس چرا کاندید میشود ؟ منظورت این هست که برویم شعار اصلاح طلبان را بگوییم که تفاوتها مشخص نباشد . این دیگر چه جوری هست

یادم هست بعد از انتخابات دوم خرداد و پیروزی خاتمی در مرحله دوم در مناظره ها وقتی طیف مقابل اصلاح طلبان را محافظه کار میخواندند که یادم هست شریعتمداری ناراحت میشد و گفت چرا به ما این حرف را میزنید و بعد به اصول گرا تغییر نام یافت لذا گفتمان اصول گرایان را ببینید اگر از هر کدام از شعا رهایی که دارند خارج شوند دیگر اسمش اصول گرای نیست اصلاح طلب میشود . یعنی هویت انها و روش انها تغییر میکند

بعد از پیروزی اصلاح طلبان در دوم خرداد و شکست رقیب یادم هست در شانزده سال پیش در مناظره ها در شبکه دو اولین بار اسم رقیب اصلاح طلبان را محافظه کار بکار برده شد که شریعتمداری گفت من این اسم را قبول ندارم بنابراین با تغییر به اصول گرایان شد . اما آنها با توجه به گفتمان و اندیشه سیاسی که دارند اگر به نو اصولگرای یعنی غلتیدن در اندیشه اصلاح طلبی هست پ س تفاوت در کجاست آیا گفتمان اصلاح طلبی در حال تغییر هست یا اصول گرای پی به اشتباهات گذشته خود پی برده و از ملت عقب افتاده هست

در سایت تابناک کاربر محترمی پشت سر هم میگوید درود بر احمدی نژاد ضد فساد و رانت . دوست عزیز دیگه دوره قاجار که نیست مردم در جهل زندگی کنند و هر حرفی را باور کنند تو واقعا تحقیق میدانی کردی که چنین مینویسی . یک سرچ کوچولو بکن ببین شرکت ها ی تولیدی با چه قرار دادی بنلم خصوصی سازی دودستی بدون عرضه در بورس تحویل سفارشی شد نمونه اش شرکت بزرگ نیرو که دولتی بود به طرف واگذارشد از دم قسط پرداخت کند اینقدر نگو ضد فساد و رانت

در تمامي انتخابات برگزار شده در جمهوري اسلامي از اولين كه رأي به جمهوري اسلامي ايران بوده تا اخرين كه انتخابات رييس جمهوري و شوراهاي شهر بوده شركت داشته ام. عده زيادي از مردم و حتي خواص معتقد هستند كه تا احزاب به درستي شكل نگيرند بگونه اي كه مردم به برنامه رأي بدهند و نه به يك فرد مستقل و يا وابسته ( متمايل) به جناحي خاص ، انتخاب درستي از سوي مردم نشده است. هميشه اين سؤال باقي است كه پس شركت گسترده مردم در انتخابات براي چيست؟ يدور از مصادره هاي به مطلوبي كه هميشه پس از انتخابات ميشود بايد ديد كاركرد همين نوع تبليغات جناحي و حمايتي فلان شخصيت از جريان و يا شخص خاص چگونه بر نتيجه انتخابات تأثير گذار است؟ به نظر من فارغ از رانت انتخاباتي انگونه كه اقاي وحيد جليلي گفته اند ، جناحها و جريانها و اشخاص فعال در عرصه انتخابات با ايجاد جو و شايعه پراكني و تهمتهاي ناروا كه در ايام انتخابات بازار گرمي دارد تنور انتخابات را داغ و نهايتاً توده هاي مردم كه عدد رأيشان سرنوشت ساز است و نه لزوماً نظر وشناختشان بهمان نسبت سرنوشت ساز تحت تأثير جو ايجاد شده برنده انتخابات را تعيين ميكنند. اين رويه غلطي است كه حكومت به معني عام ان بايد فكري به حال ان بكند تا دولت برامده از اراي مردم از پشتوانه نظري و كيفي لازمه هم برخوردار باشد.

یکی از دلیل هایی که اصلاح طلبان موفق تر هستن در کار های انتخاباتی برنامه هایی که اون ور ابیها و ماهواره ها ساپورتشون میکنه هروقت اصولگرایان توانستنداعتماد ماهواره ها روجورکنه تا شبکه هاشون ازشون حمایت کنه حتماموفق میشن
حالا که کاری که روحانی به سر مردم اورد 90درصد از احمدی نژاد بدتر بود

اصولگرایان ان زمان که سر قدرت بودند انقدر به مردم بی احترامی کردند که یگر حنای انها رنگی ندارد و مردم هیچ اعتمادی به انها نمی کنند . از قدیم گفتند توبه گرگ مرگ است

اصول گرا فکر نکنن ایران ارث پدری اینها هست و مردم غلام و کنیز اینهال هستن و باید هر چه بگن اون بشه .

کشور نیاز به احزاب دارد. احزاب سیاسی بر پایه اصول شکل می گیرند. اصول مشترک احزاب باید بر پایه منافع ملی و فرهنگ تاریخی بوده و به گونه ای تبیین گردند که مورد تأیید افکار عمومی قرار گیرد. اصول و متغیرهای متفاوت احزاب باید بر پایه مطالعات اجتماعی و با توجه طیف های مختلف مردم شکل بگیرد. و مهمتر از همه رهبری و موقعیت‌های ثابت قدرت چون شورای نگهبان باید میانه دار احزاب باشند و این میانه داری باید مورد تایید مردم باشد. اینگونه است که مشارکت سیاسی مردم به صورت حداکثری شکل می گیرد.