تجربیات طولانی مدت ما نشان میدهد، در کشور ما، "گفتن و دستور دادن" با "اجرا کردن" بسیار متفاوت است نمونه بارز آن قانون اساسی کشور است، آن بخشهائی از قانون اساسی که بنفع هئیت حاکمه بویژه قدر قدرتان آن است نه تنها همه آن اجرا میشود بلکه فراقانونی نیر میشود اما آن بخش هائی که بنفع حق و حقوق مردم است یا کم سو است، یا ناقص یا دگرگون اجرا میشود یا اصلاً اجرا نمیشود.
یه قطره از دریا، ماجرای سپنتا نیکنام است.
یه پارچ از دریا، تعیین میزان حقوق و دریافتی کارگران و کارمندان نسبت به هر آنچه که خریدنی است که در واقع نه تنها تعیین میزان قدرت خرید کارگران و کارمندان که بلکه در اصل تعیین میزان رونق اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و غیره احاد جامعه است.
اساساً تعیین قدرت خرید جامعه رابطه مستقیم با میزان رونق و رفاه یا فلاکت عمومی جامعه از مُزد بگیر گرفته تا تولید کننده دارد لذا آن کسانی که در ایران میزان قدرت خرید مزدبگیران را تعیین کرده اند عمدا و هدفمندخاک فقر و در نتیجه انواع و اقسام گرفتاریها، محرومیت ها و بیچارگی ها را بر روح و روان و زندگی مردم و تولید کننده گان کالا و خدمات پاشیده اند
تجربیات طولانی مدت ما نشان میدهد، در کشور ما، "گفتن و دستور دادن" با "اجرا کردن" بسیار متفاوت است نمونه بارز آن قانون اساسی کشور است، آن بخشهائی از قانون اساسی که بنفع هئیت حاکمه بویژه قدر قدرتان آن است نه تنها همه آن اجرا میشود بلکه فراقانونی نیر میشود اما آن بخش هائی که بنفع حق و حقوق مردم است یا کم سو است، یا ناقص یا دگرگون اجرا میشود یا اصلاً اجرا نمیشود.
یه قطره از دریا، ماجرای سپنتا نیکنام است.
یه پارچ از دریا، تعیین میزان حقوق و دریافتی کارگران و کارمندان نسبت به هر آنچه که خریدنی است که در واقع نه تنها تعیین میزان قدرت خرید کارگران و کارمندان که بلکه در اصل تعیین میزان رونق اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و غیره احاد جامعه است.
اساساً تعیین قدرت خرید جامعه رابطه مستقیم با میزان رونق و رفاه یا فلاکت عمومی جامعه از مُزد بگیر گرفته تا تولید کننده دارد لذا آن کسانی که در ایران میزان قدرت خرید مزدبگیران را تعیین کرده اند عمدا و هدفمندخاک فقر و در نتیجه انواع و اقسام گرفتاریها، محرومیت ها و بیچارگی ها را بر روح و روان و زندگی مردم و تولید کننده گان کالا و خدمات پاشیده اند