من در جوانی به سمت دیوانه مشهور شهر مان در آذربایجان هسته ی هلویی پرتاب کردم!
آن دیوانه با اجری بزرگ به دنبالم افتاد و فرار کنان فریاد میزدم : کمک کنید کمک کنید
کسانی که فهیمدند موضوع چیست من را به کناری کشیدند و گفتند مگر نمیدانی این مرد دیوانه هست؟
گفتم میدانستم ولی فکرش را نمیکردم چنین شود
پیری گفت جوان است و کم تجربه، یاد میگیرد
اقای روحانی یاد گیری شما شاید به بهای گزافی تمام شود کمی درایت داشته باشیم خوب است