اینکه بچه فلان مقام کجاست و چه می کند یک بحث است، اینکه مقامات بصورت شفاف دارای خود و خانواده را معرفی کنند بحث جدا؟! مثل همان آقای که گفت بچه من چوپان است، بگوید آیا چوچان استخدام یک گله دار است و یا خود گله بزرگ و صنعتی گاو دارد؟! این دوتا فرقش میلیاردها تومان است. یا آن دیگری می گوید بچه اش قراردادی پاره وقت با فلان نهاد کار می کند، بگوید دقیقا چه می کند و برای هر ساعت چقدر می گیرد؟! کار کارشناسی ساعتی 20 هزار تومان و یا کار آقازاده ای ساعت 10 میلیون تومان؟!
باید ما رعیت بریم بمیریم از این وضعیت که آقازاده بیکارند و ما فکری برای حال اونا نکردیم.خاک بر سر ما.توی قیامت چه جوابی داریم بدیم به این اربابان و ارباب زادگان.خدایا زودتر ما رو بکش تا بیش از این شرمنده اربابانمان نشیم.
اگر اوضاع اقتصادی همینطوری ادامه پیدا کنه، بنده هم 4 تا گوسفند میخرم و میزنم به صحرا، والا اعصاب مردم در شهر داغونه، از بی فرهنگی در رانندگی و همسایگی .... تا اوضاع اقتصادی افتضاح...
راست میگن من خودم چند تاشونو دیدم با پورشه و بنز اس 500مسافرکشی میکنند و از روی نداری بزور میخوان دخترخانمهای کنارخیابون راسوار کنن فقط بخاطر کرایهپلیس هم میبینه بنده خدا آقازادست و ازروی ناچاری دست به اینکار زده بیخیال از کنارشون رد میشه.آقازادگی این دردسرها راهم داره دیگه..
متاسفانه عدم صداقت در این دهه ها گذشته از طرف مسئولین، باید گفت حرفشان را باور نمیکنم. موافق ادامه تحصیل در خارج کشورهستم. ولی با فرصت برابر و با امتحان اعزام عادلانه! و اینکه کسی بتواند با توان مالی خودش برود هم مشکلی نیست ولی بخوبی از این نیروی تحصیل کرده در داخل بتوان در راستای دانش فنی و ارتقای صنایع بهره برد. مالزی از ظرفیت های خالی دانشگاههای کشورهای صنعتی بخوبی بهره برد و با اعزام دنشجو مالزی مدرن و توسعه یافته را بوجود آوردند. ما هدفمند حرکت نمیکنیم به همین خاطرسردرگمیم! و فرصتهای زیادی از دست داده ایم.