1- سخت گیریهای بی منطق خانواده دختر در خصوص اینکه خواستگار حتمن باید چنین باشد وچنان
2- تقاضاهای بی منطق خانواده دختر در انجام هزینه های سنگین عروسی وخصوصا تهیه مسکن انچنانی
3- تقاضای مهریه های نجومی توسط خانواده دختر
4- عدم هیچگونه حمایتی از طرف دختر وخانواده او
5- عدم تهیه جهیزیه وخرید یک مشت اجناس بنجول توسط خانواده دختر
6 تقبل تمامی بار زندگی از قبل از اغاز زندگی مشترک تا زمان مرگ که بطور مطلق بر دوش
مرد است
با توجه به مواردی که فوقا عرض شد ازدواج در ایران بیشتر یک رویاست تا حقی از حقوق انسانها که خدا برای انها مقرر نموده البته اقازاده ها و دانه درشتها از این موضوع مستثنی هستن
اول اینکه ازدواج دغده خانواده ها هست اما این مسئولین نه؛ اتفاقا تنها کسایی که دغدغه ملت رو ندارن همین عزیزان مسئوله
دوم اینکه اولین و اصلی ترین دلیل کاهش ازدواج، مسائل اقتصادیه؛
سوم اینکه دختر خانما درسته که زمان حال با زمان پدر مادرای ما فرق کرده اما خواهشا واقع بین و منطقی باشید؛ خیلی مادی گرا نباشید لطفا
باور کنید اینی که میگم عین حقیقته؛ تا این سن (34 سالگی) با تمام وجود سعی کردم خودمو از هر نظر پاک و سالم نگه دارم که خداروشکر همینطورم بوده. ولی انگار ارزش هایی مثل درستی، صداقت، اخلاق و کلا ارزش های غیرمادی دیگه کمترجایگاهی تو مقوله ازدواج داره. تو این چندماه گذشته به چندنفر که پیشنهاد دادم گفتم آقا خیرسرم دانشجوی دکتری دانشگاه تهرانم، کنارشم دارم تدریس میکنم، از هرنظر که شما بگید من مورد تاییدم (چه گذشته ام چه حال ) فقط درآمد فعلیم کمه اما جوابشون کاملا منو دلسرد کرد.
طوری که بخودم میگم ای پسر اشتباه کردی راه درستو رفتی......
امثال من و خیلی ناامیدتر تا بخوای تو کوی دانشگاه وجود داره
با این مهریه ها و با این همه گرانی و البته بیکاری اگر از پدر پول کلفتی به فرزندان نرسد و یا اینکه از آقا زاده ها نباشد ازدواج کردن رسیدن به آرامش نیست شروع بدبختی است