سلام تا زمانی یک عده خاص در دستگاه مدیریت کشور بازی گرفته می شوند عموم مردم و متخصصین و نخبگان اقتصاد بکار گرفته نمی شوند. اقتصاد همین هست . کاری نمی شود کرد.
کاش این جمله ،ماهرگزمذاکره نمی کنیم ،برزبان کسی جاری نمی شد زیرا آثار روانی آن ،ملت رابه این تکاپوی خریدن وانبارکردن وادار کرد. با سلام پیشنهادی دارم برای ارزان شدن کالا همیشه عرضه بیشتر از تقاضا کارایی دارد ولی در شرایط فعلی هرچه عرضه شود تقاضا وجود دارد برای مقابله با گرانی سکه پیشنهاد میکنم که اعلام کنند هر کس طلا خانگی ویا اب شده را با سکه در بانک معاوضه کنن دولت ارزش افزوده واجرت سکه هم محاسبه کند این عمل باعث افت قیمت سکه میشه وهم طلایی فروخته نمیشه مزایایی هم دارد و بازار کار ساخته خوب میشه و تولید جان میگیره دلالی کم میشه به نظرتون هنوز نهاد یا شخص دردمندی هست که بفهمه کارگر و کارمند، چی میکشه ؟اصلا کسی هست که فکر کنه باید حرکتی انجام بده؟
آیا فریاد رسی هست ؟
به خداقسم كه نسخه شفابخش همه دردها و آلام را ميتوان از كتاب آسماني مان قرآن به دست آوريم . مهم است كه چگونه تشخيص دهيم و راه حلهاي اساسي و كاربردي را براي مرتفع كردن مشكلات كشور ارائه نماييم . مسئولين قضايي كشور مان بايستي به اين مهم دست يابند كه افرادي را كه بستر دزدي را فراهم ميكنند گناهشان به مراتب سنگين تر از آن دزدي اسن كه دست به دزدي و غارت زده است . متاسفانه برخي آدمها در سمتهاي كليدي كشور بستر دزدي را براي دزديدن فراهم ميكنند . انها را دريابيد .
اگر از نظر مردم موضوع را نگاه كنيم ، همانطوركه در متن نيز امد تجربه سال ٩١ هنوز در اذهان باقي مانده است و به مصداق انكه انسان عاقل از يك سوراخ دو بار گزيده نميشود، ملت به دنبال حفظ سرمايه خود هرچند به طور انفرادي كم ولي سر جمع ان زياد و تأثير گذار است، ميباشند. بحث از موعظه و پند و آندرز و انذار و غيره هم گذشته. واقعيات ميداني چيز ديگري را به مردم اموزش داده و همچنان بازاموزي نيز ميكند. اعتماد و ابرو قطره ، قطره به دست ميايد و طي ساليان ولي با يك اشتباه از دست ميرود. اين اتفاقي است كه مردم را نسبت به دولت به طور عام ( نظام حاكميتي ) دلسرد و بي اعتماد كرده و به طريق اولي ابرويي براي دولت نمانده كه بخواهد از ان براي روزهاي مبادا كه اين ايام يكي از ان روزها است ، مايه اي بگذارد.
چندين و چند بار در چنين بحرانهايي ، تني چند را به عنوان مفسدان اقتصادي گرفته و به عنوان عوامل ايجاد بحران و إخلال در نظام اقتصادي با كوس و كرنا محاكمه و بعضاً احكام سنگين نيز داده اند؟ ايا باز در زماني كه شرايط فراهم شده و با مصداقي جديد بحران اقتصادي ديگري بوجود نيامده؟ قوه قضاييه براي اجراي وظائف ذاتي خود احتياج به تبليغ و نمايش و غيره ندارد. به اين نحو عمل كردن حداقل دو عيب مشهود دارد اول اينكه گويا اين قوه فقط در مواقع خاص به وظيفه خود عمل ميكند ( مبارزه با فساد) و دوم اينكه گويا اين قوه ميخواهد انتقام مردم را از زالوصفتان اقتصادي بستاند.
بخشي از همين مردم به اندازه وسعشان همانطوركه كه در متن امده در تشديد شرايط مقصر و مسئول بوده اند و تجربه نشان داه كه بازهم خواهند بود. صفت مردم نما نيز نميچسبد. انچه مهم است اين است كه چه بلايي سر مردم امده كه اين چنين عمل ميكنند و در هر شرايطي منافع شخصي را بر منافع كشوري ارجح ميدانند.
وقتی کالایی با ارز دولتی وارد و از طرف دیگر همان کالا و یا با تغییر اندک صادر میشود، اوج بی برنامگی مسئولان نمایان میشود که پس از کلی انتقاد تازه متوجه میشوند. اگر میخواهید اقتصاد درست بشه اقتصاد گدایی از مردم بره کنار اقتصاد خیر توجه به مردم جاگزین بشه تا دزدی هست آش همین آشه و کاسه همین کاسه
اگر در سال 91 ارزش پول یک سوم شده و در سال 97 هم یک سوم، در این صورت با یک عمل ساده ریاضی ارزش پول کشور به "یک نهم" نسبت به سال 90 کاهش پیدا کرده است، یعنی قدرت خرید مردم "یک نهم" شده است. لطفا تصحیح فرمایید.