اينكه دولت به مفهوم عام ان يعني مجموعه افراد، ارگان، سازمان و غيره كه در اداره كشور نقش دارند، در اداره كشور ضعيف و يا حتي بسيار ضعيف بوده اند شكي نيست . همچنين اينكه تغييرات در كابينه و تيم همكاران رييس جمهوري نيز ضعيف هستن هم شكي نيست اما اينكه با تغيير اين عده از همكاران نزديك اجرايي كشور رييس جمهوري ( بخوانيد وزرا ) اوضاع حد اقل از لحاظ معيشتي درست شود جاي ترديد بسيار جدي است. امروزه معيشت مردم تعريف بسيار متفاوتي از صد سال و يا حتي چند دهه گذشته دارد. منهاي خواستهاي معنوي مردم كه به لطف وسائل ارتباط جمعي گسترده روز بروز با ساير جوامع نزديكتر و همگراتر شده اند، معيشت مادي مردم نيز تعريف گسترده تري پيدا كرده و جنبه هاي نمود ان اقلاً بيشتري را شامل ميشود. امروزه فقط نان و پنير و گوشت و حبوب و لباس و امثالهم و حتي سرپناه تمامي خواست آحاد جامعه به عنوان تعريف جديد از معيشت نيست. نگاهي به امار استفاده از خطوط تلفن همراه به خوبي نشان دهنده اين است كه گوشي تلفن همراه جزئي از نياز معيشتي مردم است. همچنين است اتومبيل و دستگاه تلويزيون و راديو و غيره. حفظ ارزش مايملك مردم نيز انچنان كه به عهده خودشان گذاشته شده است بخشي از نياز معيشتي انهاست. بنابراين غفلت در اين مورد كه وظيفه مسولان بوده نيز نياز به تأمين أرز و سكه به عنوان بخشي از نياز معيشتي مردم را واجب و ضروري كرده است. ايا براستي با تغيير چند وزير كه تبعات ان با توجه به سوابق مضار زيادي براي كشور داشته، چاره كار است؟ اصولاً اشخاص بهتري كه حاضر به قبول مسئوليت بكنند وجود دارند؟ پاسخ به اين دست سؤالها اگر نگوييم منفي است قطعاً پاسخ سر راستي هم ندارد. تغييرات در منش و روش كشورداري بايد از جايي اغاز شود كه كه البته شامل كابينه هم بشود ولي منحصر به ان راه به جايي نبرده و نخواهد برد.
اينكه دولت به مفهوم عام ان يعني مجموعه افراد، ارگان، سازمان و غيره كه در اداره كشور نقش دارند، در اداره كشور ضعيف و يا حتي بسيار ضعيف بوده اند شكي نيست . همچنين اينكه تغييرات در كابينه و تيم همكاران رييس جمهوري نيز ضعيف هستن هم شكي نيست اما اينكه با تغيير اين عده از همكاران نزديك اجرايي كشور رييس جمهوري ( بخوانيد وزرا ) اوضاع حد اقل از لحاظ معيشتي درست شود جاي ترديد بسيار جدي است. امروزه معيشت مردم تعريف بسيار متفاوتي از صد سال و يا حتي چند دهه گذشته دارد. منهاي خواستهاي معنوي مردم كه به لطف وسائل ارتباط جمعي گسترده روز بروز با ساير جوامع نزديكتر و همگراتر شده اند، معيشت مادي مردم نيز تعريف گسترده تري پيدا كرده و جنبه هاي نمود ان اقلاً بيشتري را شامل ميشود. امروزه فقط نان و پنير و گوشت و حبوب و لباس و امثالهم و حتي سرپناه تمامي خواست آحاد جامعه به عنوان تعريف جديد از معيشت نيست. نگاهي به امار استفاده از خطوط تلفن همراه به خوبي نشان دهنده اين است كه گوشي تلفن همراه جزئي از نياز معيشتي مردم است. همچنين است اتومبيل و دستگاه تلويزيون و راديو و غيره. حفظ ارزش مايملك مردم نيز انچنان كه به عهده خودشان گذاشته شده است بخشي از نياز معيشتي انهاست. بنابراين غفلت در اين مورد كه وظيفه مسولین بوده نيز نياز به تأمين أرز و سكه به عنوان بخشي از نياز معيشتي مردم را واجب و ضروري كرده است. ايا براستي با تغيير چند وزير كه تبعات ان با توجه به سوابق مضار زيادي براي كشور داشته، چاره كار است؟ اصولاً اشخاص بهتري كه حاضر به قبول مسئوليت بكنند وجود دارند؟ پاسخ به اين دست سؤالها اگر نگوييم منفي است قطعاً پاسخ سر راستي هم ندارد. تغييرات در منش و روش بايد از جايي اغاز شود كه كه البته شامل كابينه هم بشود ولي منحصر به ان راه به جايي نبرده و نخواهد برد.