پایانی بسیار مزخرف. وقتی مدتی پای تلویزیون نشستی و ماجرای سریالی را تعقیب کردی پایانی اینچنینی شما را به این نتیجه میرساند که غیر از رییس صدا و سیما بقیه ملت بوق تشریف دارند. بعد میفرمایند چرا مردم پای ماهواره مینشینند و مزخرفات انطرفیها را تماشا میکنند!
نادر و افسانه قربانی یک عشق شدند و تا آخر خود و فرزندانشان سوختند . اما در هر حال پایان بسیار بدی داشت هرگز فکر نکنید انسان یا کاملا بد است یا کاملا خوب این تعریف فیلم هندی از انسانهاست بلکه انسانها خوبی و بدی را توامان دارند ارغوان گلوله خورده دارد میمیرد و مادرش بجای او نگران لیز خوردن شوهرش است امیر پسر افسانه دارد کشته میشود و و افسانه .... نمی دانم بازی بسیار بد و بدون روح مهین ترابی عامل این موضوع است یا نویسنده و کارگردان چنین صنحنه هایی را آفریدن اند در هر حال فیلم مزخرفی بود . این بازیگران برای این مزخرفات عجب پولهایی می گیرند . برای دستگیری یک مواد فروش بنا به ادعای فیلم چندین نفر به آتش کشیده میشوند
سریال دل دادکان یک سریال نبود . یک عذاب روحی بود . در خیلی از صحنه ها آنقدر آماتور کار شده بود که از یک انسان بدون مطالعه در امور فیلم نیز بعید بود . نمی دانم کار گردان نما شا چی را چی فرض کرده بود
میتونست به هزاران سناریو پایان بپذیره ...جوری که هم پایان دلخواه بیننده باشه و هم مورد نظر صدا و سیما ..... به هر شکل فوق العاده مضخرف تمام شد ... نه تصویری از روبرو شدن ارغوان با مادر واقعیش با علم به واقعیت نه عروسی نه امیر و مادر واقعیش ..خلاصه منتظر صحنه های زیبا بودیم و مضخرف دیدیم .... بیخود تقصیر این و اون نندازید.
به هر حال خییلی بد تموم شد قسمت آخرش ویدئو کلیپ بود