من مرد هستم. مدتها جنگیدم. تمام مدت جنگ هم دیده بان بودم و همیشه تو عمق خاک دشمن عملیات شناسایی و تخریب اجرا میکردم. نمیدونم چند نفر با شلیک مستقیم من و چند نفر با انفجار گلوله های توپ ناشی از هدایت آتش من کشته شدند ولی این گزارش را که خوندم نفسم بالا نمیومد از شدت پلشتی
نقش اصلی های داستان تعدادشون زیاده و فهمیدن داستان رو سخت می کنه
ظاهرا اینقدر تو زندان میمونن تا همدیگه رو از بین ببرند و آخری هم که میمونه میشه مسئول کتابخانه زندان