البته این همه کمک فقط قسمتی از کمکها می باشد و کمکی سراغ دارم که شاید بگویید کذب است ولی مدرکی برایتان ارسال می کنم که باور کنید در هر استانی چند روزنامه کثیرالانتشار ( ببخشید قلیل الانتشار ) مجوز دریافت کرده اند که از مبلغ ماهیانه یک میلیون تا پانصد میلیون تومان دریافت می کنند بنام روزنامه های محلی که فقط و فقط در تعداد 3 برگ منتشر می شوند زیرا انهم فقط در روزهایی که از شوراهای حل اختلاف و دادگاههای استان اگهی جهت درج ردر روزنامه داشته باشند و بابت هر اگهی بین 30 تا 100 هزار تومان دریافت می کنند و یکبرگ را به شعبه مخصوص اگهی دهنده و یک برگ هم جهت بایگانی و یکبرگ هم جهت تحویل به اداره ارشاد که بدانند این روزنامه واقعی می باشد ( البته نام اصلی آن چند روز نامه یا بهتر بگوییم که هر وقت اگهی بود روزنامه ) منتشر می شود ولی از درافت یارانه جهت خرید کاغذ و پودر و بیمه و مالیات وغیره استفاده بهیهنه می برند و با داشتن فقط یک کارمند که خود مدیر و خبرنگار ومدیر داخلی و در یک اتاق در مجتمعی کار می کنند
باورکنید خیلی ازاین وزارت خانه ها وسازمانها اگر جمع شوند هیچ اتفاقی نمی افتاد مثل همین وزارت ارشاد که دهها زیر مجموعه دارد که هیچ خروجی واستفادهی ندارند
جالبه!! اگه به عنوان برنامه ها نگاه کنین ۸۰ درصد عنوان برنامه هاشون یچیزه "حمایت از فعالیتهای فرهنگی دینی استانها"!
یعنی این همه موسسه که شاید بعضا نیروی کاری کمتر از انگشتان یکدست دارن میلیونها تومن پول میگیرن تا موازی کاری کنن که متاسفانه همان موازی کاری رو هم مشاهده نمیکنیم
دقیقا کدوم فعالیت فرهنگی هنری؟ کدوم فعالیت ترویج کتابخوانی؟؟
یه عده بلدن چطور پول در بیارن.