همه کارها تو ایران شده دلالی وسوداگری،ثروت وآسایش شده سهم کسانی که نمی دوند وزحمت نمیکشندچندروز پیش سیرخشک تند درجه یک اوردم میدان تره بارتهران حق العمل و...که کم کردن صافی هزار تومان ازم خریدن جالب بود توحجره بغلی که یه متر فاصله نداشت کیلو فروش ۱۳۰۰۰میدادن!
امروز نیز عده معدودی خس و خاشاک که تعدادشان خیلی کم است ناامید شده اند و میگوید باید با امریکا مذاکره بشود.
اما بیشتر ملت ما امروزه بسیجی است و روشن. بسیجی می داند امریکا بزودی نابود است. بسیجی ایمان دارد که تحریم ها هیچ تاثیری بر اقتصاد ندارد و ما بیشتر از قبل پیشرفت میکند.
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۶:۵۸ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۲
خدا ایشالله از خواب بیدارتون کنه و هر چند امکانش ساده نیست
آره دویست ملیون دلار بدن تا به نام دریاچه ارومیه و به کام دیگران باشه. این حضرات یه جمع و ضرب ساده کنن ببینن دویست ملیون دلار چند تا صفر داره بعد درخواست بدن. آب ها رو پیش پیش برخی خوردن حالا از کیسه ملت طلب می کنن.
اگه پولی باید به احیا تخصیص یابد جهت دریاچه هامون و سیستانی های بی نوای بی زبون بیچاره که دویست روز سال به عنوان شهر و منطقه اول جهانی در حوزه ریزگرد و الودگی ان باید به ا ون ها برسه. درجه بعد هم به خوزستان . تو این مملکت هر کی طلبکار نباشه کلاهش پس معرکس رقمو هم باید درشت بگی مثل برادران نماینده حوزه ارومیه تا به نقطه جوش دادن برسه.
«سیدمهدی صدرالساداتی» در مورد غذا خوری مجلس نوشته بود: «ـ دیروز در مجلس شورای اسلامی ناهار دعوت بودم، هنوز نماز عصر را نخوانده بودم که وارد سالن غذاخوری شدم و میزها تقریباً پر بود و هنوز باورم نمیشود که ناهار مجلس سلف سرویس با چند نوع کباب، خورشت[خورش]، جوجه، کشک بادمجان (که ظاهراً دیر رسیده بودم و تقریباً تمام شده بود)، چند نوع سالاد، دلستر، دوغ و میوه باشد!»
در جلسات کمیسیون مجلس هم پذیرایی خوبی از نمایندگان انجام میشود. وقتی در صحن هستند هم مورد پذیرایی قرار میگیرند با شیر و کیک.
خوب، آیا وقت آن نرسیده است که نمایندگان محترم مجلس که به خوبی از شرایط کشور و وضعیت بحرانی آن آگاه هستند، دست به صرفه جویی بزنند؟ نمیشود یک مدل غذا بخورند یا از خانه غذا بیاورند؟ نمیشود در جلسات کمیسیونها به خوردن چایی اکتفا کنند؟ نمیشود ساخت و سازهای مجلس را متوقف کنند؟ میشود، همانطور که بسیاری از مردم سبک زندگی خود را تغییر دادهاند و مثلا مصرف گوشت و مرغ را در زندگی خود کم کردهاند. دیگر آجیل نمیخورند و یا خیلی به سراغ میوه و لبنیات نمیروند.
والا من هر کجا که رفتم فرزندان و فک و فامیل مدیران شرکت یا صاحبان شرکت از انواع و اقسام مواهب اقتصادی برخوردار بوده اند و این موضوع توسط همه بصورت یک امر بدیهی شناخته شده است و بازار تملق گویی این آقازاده ها و فک و فامیل داغ بوده !
جالب اینه در بعضی موارد با چشم خودم دیده ام که مرد مسن با بیست و چند سال سابقه تملق پسر 20 ساله ی مدیر را می گفت و تصمیم های غلط او را بی چون و چرا اجرا می کرد
ازش پرسیدم که شما با این سابقه می دونی این کار اشتباهه چرا انجام می دی ؟
گفت چند سال دیگه بازنشست می شم نمی خوام زیرآبم بخوره !
آقازاده سالاری یه درده پذیرفتن برتری آقازاده ها و سر خم کردن در برابرشون یه درد ریشه دار بزرگ
جناب آیت اله رشاد. بحث اقلیت و یا اکثریت در میان نیست بیشتر سوء استفاده و حجم رانتی است که این آقا زاده ها و همچنین خود نفرات برخوردارند مطرح است چرا باید چنین میدانی در اختیار این افراد باشد و اینکه چگونه است این افراد اصلا کنترل نمی شوند در صورتی که کوچکترین اعتراض موجب دستگیری اعتراض کننده خواهد شد. ضعف را پیدا کنید که شامل اقلیت و اکثریت می شود واگرنه همه اینها بهانه است.