من بعنوان هموطن آقای ازغدی تقاضا دارم که بی زحمت چند تا از کارهای عمرانی در دل روستاها و شهرها را ببینند بعد در مورد کار انقلابی و جهادی نطر بدهند کسی با کار خوب و گحکم و با برنامه مشکلی ندخرد اما نقطقه اختلاف من که کمی تجربه کار عملی در امور برق صنعتی را دارم این هست که ایکاش ایشان کارهای که انجام میگیرد از نزدیک ببینند این حرف ایشان این هست که مثل جبهه جنگعمل شود ولی اشتباه میکنند اینجا بحث از تلاش جهت عمرانی و آبادانی و ایجاد ساختار با قوام و استحکام هست برادر جان این چه مقایسه ای هست . در اوایل انقلاب بیشتر راهای روستای با بودجه و زحمت احداث شد ولی سیب جاده روستاییان چنان زیاد هست که در اصطلاح استلن ما به آن لقب بز راه دا ه اند یعنی ارزش آسفالت کردن هم نیست . چرا نمیگویید کار باید دست کاردان باشد چرا شماها در همان کار فرهنگی فقط نیستید ودر مورد همه چیز نظر میدهید اشکال از نظر شما در پیرامون همه مسایل هست
حجاریان استدلال های عجیبی میکند حتی نیاز به استدلال ندارد مردم گرسنه به خیابان میریزند مردم سیر و راحت در خانه استراحت میکنند شما منتظر توده های فقیر باشید وعده ما همه کوچه ها و خیابان های ایران البته قبلا گفته باشیم تف به گور پدر پهلوی و منافقین و آمریکا و آل سعود ما فقط برای نان می جنگیم این تنها چیزیست که ارزش مردن دارد
نظر اینجانب ورود افرادهایی که سران فتنه بوده به عرشه سیاست خوب نیستند. بنده همچنین با نظر سردار نقدی را تایید میکنم گرچه نمیدانم نظر ایشان چیست.
لازم است به تذکر که بگویم باتوجه به تحولات بسیار مثبت هفته های اخیر ما در شاهراه رشد اقتصادی قرارگرفته ایم و بزودی دلار به قیمت 1560 الی 1567 ریال میرسد. الان خود فرانسه درحال انقلاب هستند و بیداری اسلامی بزودی تمام اروپا میگیرد. امریکا هم که نصفش در آتش قضب الهی سوخت و نصف باقی مانده هم حرفی برای گفتن ندارد و منزوی تر شد. اسراعیل هم که شکست خورد و.نتانیانهو بازداشت میشود
پس دنیا باید توسط ما مدیریت شود. و امروز بیش از هر رئیس اصلاحات به یک مدیر جهادی و شجاع مثل دکتر احمدی نجاد نیاز داریم که تجربه مدیریت بر عالم را دارند.
جاى تعجب و حيرت است كه اقاي زنگنه بعنوان وزير مادام العمر نفت با اينهمه اشتباه در تصميم گيرى ها چه در رابطه با قيمت نفت در جلسات اوپك چه در انعقاد قرارداد هاى بدون تضمين با توتال و شركت هاى اروپايى ديگر باز هم با همان اعتماد بنفس مبادرت به اظهار نظر و نوشتن نسخه ميكنند، انگار نه انگار كه اتفاقى افتاده باشد. چرا براى عقد قرارداد بى سرانجام با توتال، با انهمه توپ و تشر عذر شركتهاى چينى را خواستند كه امروز مجبور شوند با سرافكندگى شرايط سخت تر همان شركتها را براى تجديد قرار داد بپذيرند.ايا كسى جز ايشان بايد مسوليت خسارت چند سال تاخير در تكميل پروژه هاى پارس جنوبى با توهم حضور توتال و بى اعتنائى به تذكر بموقع منتقدين را بپذيرد و با عذرخواهى از ملت نجيب و صبور ايران صندلى وزارت را رها كند؟