حادثه که هر لحظه ممکنه رخ بده. ولی خیلی جاها و خیلی دانشگاها و ارگان های دیگه هستن که امکاناتشون به درد نمیخوره و هیچ نظارتی هم نیست. بعد که اتفاق میفته همه به فکر چاره میافتن. البته ما ایرانی ها عادت داریم به نوشدارو بعد از مرگ سهراب. و از اون طرف هم این اخلاق رو نداریم که معذرت خواهی بکنیم و بگیم مسئولیتش به عهده من هست. اگر رییس دانشگاه مسوول نیست کی مسئوله. مشخص هست که یک خودرو سالم هست یا نیست. این که دیگه کار سختی نیست. یکبار سوار شی میفهمی خراب هست یا نه
نمیتوان آرزو کرد که ایکاش اهل منزل دکتر ولایتی و دیگر مسولان در آن اتوبوس بودند تا عمق فاجعه را با بندبند وجودشان حس می کردند اما می توان آرزو کرد که روزی بشود که به روزی ملت ایران از دست مسولین بی مسولیت، همان کسانی که بعد از وقوع هر حادثه به فکر رفع مشکل می افتند خلاص شود و در منزل و بازار و خیابان و مدرسه و دانشگاه احساس امنیت کند پسر همسایه پس از 7 سال کودکی و 22 سال تحصیل در سال آخر دوره دکتری در سن 29 سالگی از بین رفت کاش بفهمیم که اینها سرمایه های معنوی اند هم برای خودشان و خانواده اشان و هم برای جامعه شان ....قدرشان را بدانیم