اقلاً اولش حداكثر ٣٠٪-٤٠٪ سهام اجازه ميداديد بخرد، بعد رئيس هيئت مديره انتخاب شود و براى چند سال ثابت كند كه لياقت دارد، بعد اجازه خريد كليه سهام را دريافت ميكرد.
دید گاه در تمامی جایگاه ها در کشور ما این است که وسیله و ابزار، از تولید و بهره وری، مهمتر است.
فرض کنید بهترین ربات رنگ کاری خودرو در بیابانی افتاده باشد و کسی از آن استفاده نکند. این دستگاه چقدر می ارزد؟
حالا فرض کنید بهترین زمین در بهترین جای ایران افتاده باشد و کسی از آن استفاده نکند. این زمین چقدر می ارزد؟
دیدگاه قوانین به خصوص قوانین مالیاتی باید برای بکار انداختن این بلا استفاده ها باشد. اما دقیقا معکوس است. چگونه؟ اینگونه که تا وقتی ملکی و زمینی بلا استفاده است. مالیات هم ساکت است!! به محض اینکه فرد شروع به یک فعالیت اقتصادی کرد، سرمایه گذاشت، استخدام کرد، فکر کرد و... مالیات هم بیدار می شود و سهم خواهی می کند. این طرز نگاه کاملا در جهت عکس بهره وری و تولید است.
خوهش میکنم، کارشناس دعوت کنید، مصاحبه کنید و منتشر کنید.
ایکاش یک گروه دانشجوی رشته فوق لیسانس اقتصاد برای موضوع پایان نامه شون یک کار تحقیقی میکردند و از کل کارخانه هایی که قبل از انقلاب فعالیت میکردند و تولیداتی داشتند و تعداد کارگرانشان و توان اقتصادی شان در مقایسه با وضعیت همان کارخانه ها پس از انقلاب و وضعیت فعلی شان و تولیدشان و تعداد کارگرانشان و اوضاع اقتصادیشان یک کار تحقیقی می کردند تا مشخص گردد که آیا سیستم خصوصی به شکل قبل از انقلاب درست بوده و یا سیستم دولتی یا خصولتی مناسب تر است ؟
این کار تحقیقی حداقل برای کشور و مردم و جامعه کارگری و اقتصاد کشور و دولت و همه مفید است و خداوند هم به
این دانشجویان خیر و برکت خواهد داد
البته میتوانند خیلی راحت مثل خیلی ها از جلوی دانشگاه و از آگهی های روی دیوار بروند و یک دفاعیه آماده بخرند و تحویل دهند و مدرکشان را بگیرند !!!