ایشون نصف و نیمی از قرآن را خوانده نصف دیگر را رها کرده است. رحمت الهی را دیده عذاب الهی را که در ایات متعدد قرآن آمده ندیده است. اگر می خواهی مرید و مشتری جمع کنی کافی است که به مذاق مریدان حرف بزنی.
پاسخ ها
ناشناس
||
۰۹:۵۳ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۴
منظورحاج آقااینه که همش مردم وازخدانترسونید.خدامهربونه وبایدازخوبیهاش هم گفت نه اینکه فقط ازعذاب الهی بگید.یعنی درک وفهمت دراین حده؟
آشنا
||
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۴
خوشا به سعادت شما که کل قران رو خوندی
سید
||
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۴
با سلام
ایشون به عذاب ها هم اشاره میکنن ولی طبق نطق صریح ایشون اگر عذاب ها رو بگیم چی میشه
ناشناس
||
۱۱:۵۶ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۴
برادر من چرا فکر میکنی همه باید چیزی بگن که به مذاق فقط شما خوش بیاد. تحمل حرف مخالفم داشته باشید لطفا.
ناشناس
||
۱۹:۱۲ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۴
سلام
خدایی که شما رو باش آشنا کردن ترسناکه چون منتظر بندش کاری کنه تا عذابش کنه.
همون بهتر که از رحمت خدا همش صحبت بشه تا دل مردم نرم بشه نسبت به همه دستورات خداوند.
ناشناس
||
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۷
اتفاقاً قسمت عذابش مشمول شما و امثال شماست که با غارت بیت المال ملت رو به خاک سیاه نشوندید. خدا لعنتتون کنه
ناشناس
||
۰۰:۵۵ - ۱۳۹۸/۰۱/۱۷
شما که نظر میدی فقط یه کلمه اش را درک کن واسه یه عالم کافیه
رستمی
||
۰۹:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۰
شهید مطهری(ره) در این باره میفرماید:
قرآن کریم همیشه درباره خود و پیغمبر میگوید: بشیر و نذیر. این بشیر و نذیر عبارهًْ اخری از این است که هم راه را نشان میدهد، هم چاه را. چون اگر فقط بخواهد راه را نشان بدهد و چاه را نشان ندهد، ممکن است کسی راه را ببیند، ولی چون چاه را نمیبیند و غافل از آن است، خیال میکند که در راه دارد میرود، به چاه میافتد. اگر فقط چاه را نشان بدهد، یک کار منفی است. این چاه است، از آنجا نرو، خوب کجا بروم؟ مثبت و منفی با یکدیگر باید توأم بشود. این راه، از اینجا برو، این چاه، از اینجا نرو. این راه را برو، آن بیراهه را نرو. اگر بگوید این راه است، ولی خطر را نشان ندهد، کافی نیست. همین طور اگر خطر را نشان بدهد، ولی نگوید راه این است، بگوید: این خطر، از اینجا نرو. انسان میگوید: از کجا بروم؟ این است که قرآن کریم همیشه میگوید: که راهنما و چاهنماست. بنابراین ما تعبیر کلمه راهنما که میکنیم، باید چاه نما هم بگوییم. چون قرآن کریم به دلیل اینکه بشیر و نذیر است، هم راه را مینمایاند و هم چاه را.
راه است و چاه و دیده بینا و آفتاب - تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش چندین چراغ دارد و بیراهه میرود- بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش و مردم بیش از مقداری که به راهنمایی احتیاج دارند، به چاهنمایی احتیاج دارند، و لذا قرآن کریم بیش از مقداری که به بشیر بودن تکیه میکند، به نذیر بودن تکیه میکند، چون راه را انسان به حسب فطرت هم میرود. در درجه اول چاه را باید نشان داد، خطر را باید اعلام کرد. (آشنایی با قرآن، ج 10، ص 164). قرآن کریم در دو سوره صفت منذر را برای پیامبر گرامی اسلام(ص) به تنهایی به عنوان حصر آورده است، یکجا در سوره رعد آیه 7 میفرماید: «انما انت منذر» جز این نیست که تو (ایپیامبر) تنها منذر و ترساننده هستی. و در جای دیگر در سوره ص آیه 65 میفرماید: «قل: انما انا منذر (ای پیامبر) بگو: جز این نیست که من تنها منذر هستم. این در حالی است که صفت مبشر برای پیامبر گرامی اسلام(ص) هیچگاه به صورت عبارت حصری نیامده است، یعنی انما انت مبشر در قرآن کریم ذکر نشده است.
البته بشیر و نذیر در کنار یکدیگر و توأمان در قالب عبارت حصری آمده است اما برای نذیر و منذر هم جداگانه با عبارت حصری بیان شده است، نه برای بشیر و مبشر و این حکایت از این دارد که جامعه بیشتر از بشارت نیاز به انذار دارد و خطرات و آفات مسیر تکاملی انسان را باید بیشتر مورد تذکر و تأکید قرار داد تا انسان از مسیر هدایت الهی غافل نشود و طی طریق در مسیر حرکت الهی را همواره حفظ کند.
ناشناس
||
۱۸:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۳
دوستان عزیز در اسلام هم از رحمت خدا گفته میشه هم عذاب.شماهایی که اطلاع ندارید معلومه که یا پای منبر ننشستید یا پا منبر امثال حسن اقامیری نشستین.
حالا چى ميشد در كنار اين همه نذير يه بشير هم تريبونى داشت و از رحمانيت خدا فقط حرف ميزد؟ چرا جلوى صحبت ديگران رو ميگيريم؟
پاسخ ها
آشنا
||
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۴
ترس ارمان جان ترس
ناشناس
||
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۴
مساله این نبود که فقط بشیر رحمت باشد
ناشناس
||
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۴
اگر چیزی از خودش درنیاره میتونه حرف بزنه ولی باید با مستندات قرآن حرف بزنه
ناشناس
||
۲۲:۱۶ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۴
نشد دیگه داداش ... فقط کسی که از ما تعریف کنه و برامون سینه چاک کنه اجازه داره حرف بزنه
حقگو
||
۲۲:۳۳ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۴
مساله این نیست که آقامیری از رحمانیت خدا حرف میزد بلکه مساله این هست که آیات مربوط به جهنم را مسخره می کرد و دروغ می خواند!!!! با لباس روحانیت و تمسخر قرآن
ایشون به عذاب ها هم اشاره میکنن ولی طبق نطق صریح ایشون اگر عذاب ها رو بگیم چی میشه
خدایی که شما رو باش آشنا کردن ترسناکه چون منتظر بندش کاری کنه تا عذابش کنه.
همون بهتر که از رحمت خدا همش صحبت بشه تا دل مردم نرم بشه نسبت به همه دستورات خداوند.
قرآن کریم همیشه درباره خود و پیغمبر میگوید: بشیر و نذیر. این بشیر و نذیر عبارهًْ اخری از این است که هم راه را نشان میدهد، هم چاه را. چون اگر فقط بخواهد راه را نشان بدهد و چاه را نشان ندهد، ممکن است کسی راه را ببیند، ولی چون چاه را نمیبیند و غافل از آن است، خیال میکند که در راه دارد میرود، به چاه میافتد. اگر فقط چاه را نشان بدهد، یک کار منفی است. این چاه است، از آنجا نرو، خوب کجا بروم؟ مثبت و منفی با یکدیگر باید توأم بشود. این راه، از اینجا برو، این چاه، از اینجا نرو. این راه را برو، آن بیراهه را نرو. اگر بگوید این راه است، ولی خطر را نشان ندهد، کافی نیست. همین طور اگر خطر را نشان بدهد، ولی نگوید راه این است، بگوید: این خطر، از اینجا نرو. انسان میگوید: از کجا بروم؟ این است که قرآن کریم همیشه میگوید: که راهنما و چاهنماست. بنابراین ما تعبیر کلمه راهنما که میکنیم، باید چاه نما هم بگوییم. چون قرآن کریم به دلیل اینکه بشیر و نذیر است، هم راه را مینمایاند و هم چاه را.
راه است و چاه و دیده بینا و آفتاب - تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش چندین چراغ دارد و بیراهه میرود- بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش و مردم بیش از مقداری که به راهنمایی احتیاج دارند، به چاهنمایی احتیاج دارند، و لذا قرآن کریم بیش از مقداری که به بشیر بودن تکیه میکند، به نذیر بودن تکیه میکند، چون راه را انسان به حسب فطرت هم میرود. در درجه اول چاه را باید نشان داد، خطر را باید اعلام کرد. (آشنایی با قرآن، ج 10، ص 164). قرآن کریم در دو سوره صفت منذر را برای پیامبر گرامی اسلام(ص) به تنهایی به عنوان حصر آورده است، یکجا در سوره رعد آیه 7 میفرماید: «انما انت منذر» جز این نیست که تو (ایپیامبر) تنها منذر و ترساننده هستی. و در جای دیگر در سوره ص آیه 65 میفرماید: «قل: انما انا منذر (ای پیامبر) بگو: جز این نیست که من تنها منذر هستم. این در حالی است که صفت مبشر برای پیامبر گرامی اسلام(ص) هیچگاه به صورت عبارت حصری نیامده است، یعنی انما انت مبشر در قرآن کریم ذکر نشده است.
البته بشیر و نذیر در کنار یکدیگر و توأمان در قالب عبارت حصری آمده است اما برای نذیر و منذر هم جداگانه با عبارت حصری بیان شده است، نه برای بشیر و مبشر و این حکایت از این دارد که جامعه بیشتر از بشارت نیاز به انذار دارد و خطرات و آفات مسیر تکاملی انسان را باید بیشتر مورد تذکر و تأکید قرار داد تا انسان از مسیر هدایت الهی غافل نشود و طی طریق در مسیر حرکت الهی را همواره حفظ کند.