کتاب" اختلاس نکنید را در سه جلد می نوشتم "و به هر خانواده اهدا می کردم.
کتاب "بازنشستگی هم چیز خوبی است "را در دو جلد می نوشتم و به هر خانواده اهدا می کردم.
کتاب "مرگ برای همسایه هم خوب نیست "را در سه جلد می نوشتم و به هر خانواده اهدا می کردم.
کتاب"هنر مدیریت با تخصص "را در یک جلد می نوشتم و رایگان به هرخانواده اهدا می کردم.
Cd"ببین چه بر سر محیط زیست آوردیم" را رایگان در ب هر خانه ای رایگان اهدا می کردم.
نرم افزار"بازی نخر نخر تا ارزان بشه"را تولید ودر کافه بازار رایگان قرار می دادم.
کتاب"من هم می توانم نماینده مجلس خوبی باشم"را می نوشتم و به هر نماینده مجلس به همراه یک نسخه صوتی تقدیم می کردم.
مقاله"استعفا می دهم پس من هستم"را با واریز پول به حساب روزنامه ها کثیر الانتشار هر پنج شنبه چاپ می کردم .
این بودجه اگر دست من بود با هزار تومنش یک بلیط مترو میخریدم و یه سری به محله های شوش و مولوی میزدم و یک روزم رو اونجا میگذروندم. اونوقت اگر آدم سالمی بودم متوجه میشدم خیلی از مشکلات فرهنگی ما ریشه در اعتیاد و عدم رغبت به ازدواج است.
برای مساله اول یک کمپ بزرگ درست میکردم خارج از شهر و همه معتادهایی که برای بار اول بازداشت میشدن مجبور به سپری کردن یکسال اونجا میشدن. به هر کدوم از اونا آموزشهای فنی طی دو ماه داده میشد مثل نجاری جوشکاری تراشکاری و.... وبعد از دو ماه برای تامین هزینه های خودشون از قبیل اسکان و غذا مجبور به کار برای مدت باقی مانده 10 ماه میشدند. اگر بعد از یکسال کسی دوباره به سمت اعتیاد رفت برای بار دوم مجبور به گذراندن 2 سال در مرکز و کار رایگان در قبال اسکان و غذا میشدند. این طور هیچ کس ترغیب به مواد پیدا نمیکرد و بعد از آزادی در یک رشته خاص حرفه ای شده و آماده به کار خواهد شد.
اما برای مساله مهم تر یعنی ازدواج هرچند چند نسل از ازدواج دیر هنگام ضربه های شدیدی خوردند. به جای اختصاص بودجه های هنگفت به سینما که اثر عملی اون در مقابل حجم شدید فرهنگ بیگانه خیلی کمتر از بنیان محکم خانواده است بودجه صرف تسهیل ازدواج و پروژه های با استفاده از جوانان متاهل می نمودم تا فرهنگ ایرانی اسلامی ما که ازدواج و خانواده سالم نقش به سزایی در آن دارد تقویت بسزایی داشته باشد.
«تا چه وقت باید برنامه ریزی برای بودجه کل کشور بر مبنای تعارف و رودربایستی صورت بگیرد؟ تا چه زمان میتوان شاهد متورم شدن دستگاههای غیرمفید و توصیهای بود که از بودجه تغذیه میکنند؟ تا چه وقت باید مردم شاهد خاصه خرجیها در تخصیص بودجه باشند؟ آقای رئیسجمهور تا کجا میتوان اظهارنظرهای برژنسکی مآبانه بعضی از مشاورانتان را تحمل کرد که بودجه میلیاردی میگیرند و مثل بعضی دستگاههای به اصطلاح فرهنگی حوزه و خارج حوزه فقط کارمند و حقوق بگیران آویزان اضافه میکنند؟ سازمان برنامه و بودجه به یک مدیر شجاع نیاز دارد تا بودجه از انحصارهای تحمیلی کنونی آزاد شود و به مصرف واقعی برسد.»