پشت پرده تلاش ها برای استانی شدن انتخاب ها
1-مستقل ها هزینه شرکت در انتخابات را نداشته باشند
2- وابستگان به سرمایه دارها همیشه رأی بیاورند
3- رأی کشو مانند تهران بشود تَکرار و به خاطر عدم شناخت همه ناراضی باشند.
به این روزنامه نگاران .و نویسندگان سایت های خبری بفرمائید که سیقه با صبغه فرق می کند. انچه در روزنامه ها سبقه نوشته می شود باید صبغه نوشته شود صبغه یک واژه عربی است به معنای رنگ ولی سبقه هم که یک واژه عربی دیگر است به معنای زمینه قبلی است. لذا مثلا روزنامه ابتگار که نوشته سبقه ی سیاسی باید مینوشت صبغه ی سیاسی یعنی رنگ و بوی سیاسی
آیا خود زنی واز ریشه زنی بیش از این میتوان دید؟
آری نولیبرالیسم و لیبرالیسم!
این را برزگران جنوب ایران بخوبی مطلعند که ملخ های دریایی که اکنون میتواند مصنوعا به جنوب ایران کوچ داده شده باشند، چگونه حتی یک برگ باقی نمیگذارند و همه را به قحطی وحشتناکی میکشانند که در تاریخ معرفند.
کانزیسم بعداز جنگ جهانی و تنظیم بازار بدست دولت و برادر تنی خود نولیبرالیسم+گلوبالیزاسیون هردو متقابلا بیکدیگر پاس داده و میدان را برای بازی دیگری آماده میسازند!
این امر در اروپا و آمریکا بارها و بارها پراتیک(عمل) داشته است. دسته اول پس از جنگی مهیب میاید و پس از چندی مردم را تنبل وخوشگذران دانسته(هلموت کهل) وکلیه بنگاه های تولیدی مالی را خصوصی سازی مینماید، سپس دسته دیگری می آید(آنجلامرکل) و میگوید بانکها پایه هستند و ۵۰۰ میلیارد یورو چندین بار بدانها پول از مالیات مردم هدیه میکند و دوباره کنسرنهای متعلق به بانکها را بازهم با هزینه سنگینی خریده وبنام دولت «دوباره روانه» تولید میکند. منتها همه افراد اعم ازکارگران و کارمندان را اخراج و سپس با شرایط نوینی که ۵۰٪ کمتراز پیشا آن میباشد دوباره اکثر آن افراد را استخدام میکند.
با کمی تفکر می توان فهمید پرداخت یارانه چه گرفتاری های زیادی برای مردم بوجود آورد. ادم ها را با یارانه گول زدن ملتی که تاریخ نخواند همیشه گرفتار است. البته تاریخ ایران.
بانکها باید با سپرده های مردم کار کنند و سود به سپرده گذاران پرداخت کنند
مگه دولت یا بانک مرکزی این سود ها را پرداخت می کنند که باید حساب افزایش نقدینگی گذاشت ؟
چرا یارانه بازنشسته فرهنگی را قطع کرده اید ؟ این بی عدالتی است که ثروتمندان یارانه بگیرند ولی بازنشسته فرهنگی با حقوق زیر سه میلیون را قطع کنید ... دولت ثروتمندان
1-مستقل ها هزینه شرکت در انتخابات را نداشته باشند
2- وابستگان به سرمایه دارها همیشه رأی بیاورند
3- رأی کشو مانند تهران بشود تَکرار و به خاطر عدم شناخت همه ناراضی باشند.