در زمانیکه مردم در انتخابات شرکت نکنند امکان پیروزی اصول گرایان است تازه این انتخابات نیست بیشتر انتصابات است و رییس جمهور و مجلس نمیوانند خواسته های اساسی مردم را اجرا کنند و یک اقلیتی همیشه حاکم هستند .

هرکس به عظمت و اقتدار ایران و ایرانی اعتقاد داره لیاقت شرکت در انتخابات و قبول مسولیت رو داره و اگه غیر از این باشه خائن به مملکت و مردمه .نگرش حزبی باعث گسترش فساد در سطح مسولین و مدیران میشه چون فقط به این فکر میکنن که مدیر ، هم حزبی باشه و به شایستگی اش فکر نمی کنن.
چه شد روحانی بالا اومد؟بر اثر یه دروغ بزرگ. ادعا کردند اگر اصولگراها پیروز شوند در پیاده رو ها هم بین زن و مرد دیوار میکشند.الان هم بعد از انتخابات هنوز دروغ های فراوانی میگه .گریه بیماران پس از صورتحساب بیمارستان رو همه دیدیم.واقعا چی باعث میشه این حرفا رو به زبون بیاره .این شبیه حرفای احمدی نژاده در مورد هاله نور و...
خلاصه برادر و خواهر عزیز تو بحث انتخابات به حزب و گروه نگاه نکنید و به سلامت و سابقه کاندیدا نگاه کنید. خدا به خادمین به ملت، عزت و به خائنین و اشرافی گراهای بی درد ،ذلت و به شما سعادت و طول عمر با عزت بده.

ناتوانی در کلیت وجود دارد و بحث اصلاح طلب و اصولگرا نیست اما اصولگراها بر خلاف انتظار از عنوانشان در شعار و توهین و دروغ پردازی قوی تر هستند اما راهکار مشخصی برای حل مشکلات ندارند . اصلاح طلبان در موفقیت اقتصادی تجربه داشته اند و آن هم دوران دولت اصلاحات و همچنین در توسعه سیاسی. اصولگراها خیلی علاقه ای ندارند مردم نسبت به حقوقشان آگاه باشند و شفافیت را دوست ندارند . اگر انتخاب نشوند حتما جزء انتصاب ها هستند و لذا همواره در قدرت هستند اما اصلاح طلبان فقط با رای مردم در مجموعه حاکمیت هستند در غیر این صورت به مشاغل غیر حاکمیتی مشغول اند. در هر حال با توجه به اینکه در این کشور مسئولیت پذیری و تعهد و وجدان جایگاهی ندارد و در خصوص ان پاسخگویی وجود ندارد لذا هر دو طرف عاشق انتخاب شدن و عاشق انتصاب شدن هستند . در انتخاب و انتصاب هم دروغ و هم چاپلوسی وجود دارد. اگر کشور ما به گونه ای بود که از شعار زدگی فاصله داشت و اگر مسئول موظف به پاسخگویی بود و بایت اجرایی نشدن شعارش حکم سنگین بود شاید الان شاهد این همه بهم ریختگی نبودیم. فردی که با رسیدن به یک پست امکان پارتی بازی و زد و بند برایش فراهم شده و بابت هیچ کاری همه امکانات در اختیارش قرار می گیرد مسلما نمی خواهد پستش را از دست بدهد و برایش خواهد جنگید. امروزه در این کشور به تعداد انگشتان دست مدیر نداریم که تمام وقت بدنیال امیال خودش نباشد. متاسفانه راه هم باز است . در انگلستان وزیر خارجه کشور را به جهت عملی نشدن یکی از شعارها در زمان انتخاب شدنش را به دست قانون می سپارند اما در کشور ما هرگونه ناکامی و ناکارآمدی را توجیه کرده تمام بیت اتلمالی را به غارت می برند اما کسی از او پاسخ نمی خواهد. هرگز از خودتان سوال کردید که چرا یک فرد با حقوق و درآمد بالا در بخش غیر دولتی مانند فوق تخصص یا وکلا و ... چرا در پی حضور در شورای شهر یا نمایندگی مجلس یا دولت و... هستند به جرات می توان گفت برای خدمت نیست بلکه برای بدست آوردن مزیت های مورد نظر از سفر های خارجی تا وام های کلان تا نفوذ به مراکز اقتصادی و بانکی و برای پارتی بازی است. امار انحلال شورای شهرها طی همین سال ها را مروری کنید تا متوجه این مهم بشوید. وقتی رای شورا به شهردار منوط به استفاده از امکانات شهرداری و بکارگیری افراد فامیل در امور شهرداری و زد و بند با پیمانکاران و زمین خواری است پس نتیجه می گیریم که عضو شورا شدن خیلی بهتر از کسب تخصصی فرد است.
اگر در کشور حساب کشی وجود داشته باشد و مسئولیت پذیری تعریف شده دارای ضمانت اجرایی باشد هر ادم ناتوان و خبیثی با نام خدمت دنبال سوء استفاده نخواهد بود

فقط به فکر جیب خودشان هستند . دعوا سر لحاف ملا ست .

مدیران کل براساس گرایش های سیاسی انتخاب می شوند ولذا متاسفانه مدیر کل اداره کل ما فقط به میزش فکر می کند و بس . مشت نمونه خروار است .

آقای میرزایی مردم ديگه فریب شعارهای اصلاح طلبان واصولگراها رانمیخوران،به عمل کاربرآید...

از دید بنده : اصول گرا و یا اصلاح طلب هیچدام در پی منافع مردم نیستند و فقط دروغ به خورد ملت می دهند .

تو اين مملكت فقط فقط فقط يك حزب وجود دارد و اون حزب منفعت طلبه والسلام

بیچاره اصلاح طلبها و طرفداران شون گیر کردن بین اصولگرایان تندرو و ضد انقلاب و آمریکای زورگو .
یعنی انصاف هم خوب چیزیه .

چرا فهم این مسئله اینفدر برای سیستم مشکل است و پافشاری بی نتیجه ای روی ادامه روند اصولگرا و اصلاحطلب میشود. در حالیکه ایران نیازمند موقعیت جدیدیست که هیچیک از چهره های ازموده شده در سالهای اخیر در روند تحول آن دخیل نباشند. ما نیاز به بروز رسانی داریم!