تمدید مهلت پزشکان برای ثبت نام کارتخوان: برای چی تمدید، یعنی اینها قشر روشن فکر جامعه هستند. حاضر نسیتند به دلیل درآمدهای نجومی مالیات بدهند (کجا از ایران بهتر) چند سال است که استفاده از کارت خوان عرف شده؟ سبزی فروش، نانوایی، سروسیهای بهداشتی عمومی، دست فروشان خیابان هم دستگاه کارت خوان دارند. یعنی چه پزشکان حاضر نیستند به قانون تمکین کنند. تقربیاً تمامی صنف پزشکی دستگاه کارت خوان دارند فقط میگویند خراب است یا قطع است. یکی از مضرترین آفات اقتصادی کشور همین درآمد نجومی پزشکان است که به هیچ مقامی پاسخگو نیستند. دلیل اینکه پزشکان حاضر نیستند به خارج ایران مهاجرت کنند؟
1- هر پزشکی با هر سابق و سوادی که دارد در صورت مهاجرت به خارج، چنانچه مدرکش تایید کشور مقصد برسد باید دو سال دیگر در کشورهای غربی درس بخواند.
2- در کشورهای غربی مراکز درمانی وجود دارد، مثل ایران هر پزشکی نمیتواند برای خودش مطب برقرار کند. یعنی پزشکان حقوق بگیرند. شما بندرت مطب خصوصی میبینید.
3- در هیچ جای دنیای این پزشکان نمیتوانند درآمدی که در ایران دارند را داشته باشند، تحت هیچ شرایطی. اگر هم بتوانند (بر فرض مثال) چنان مالیاتی از گُرده شان میکشند، که طرف پشیمان میشود.
4- در ایران مثل نقل و نبات مدرک دکتر، متخصص، فوق تخصص ... میدهند در خارج بدین گونه نیست. ضمنا بیمار تا معرفی پزشک عمومی را نداشته باشد، هیچ متخصص به او نوبت نمیدهد، یعنی بعد از معرف پزشک عمومی اگر اورژانسی نباشد معمولا باید بیش از دو ماه در نوبت باشد و اگر نیاز باشد که بیمار باید مرتب به متخصص مراجعه کند، باید (باید) سه ماه به سه ماه از پزشک عمومی معرفی نامه را به روز کند در غیر این صورت او پذیرش نمیشود.
5- رسم بر این است که بیماری که در سالن انتظار نشسته، پزشک عمومی شخصاً به سالن بیاید و بیماری که نوبتش است را به اتاق معاینه دعوت کند (در ایران هیچ دکتری حاضر نیسته که چنین خفیف شود).
6- دکتر برای هر بیمار وقت میگذارد و مثل ایران نیست که اگر بیماری کمی کارش را طول بکشد، منشی (با هماهنگی قبلی با پزشک) نفر بعد را به اتاق بفرستد یعنی وقت شما تمام است. یا دو بیمار همزمان در اتاق باشند
7- دکترها باید (باید) اطلاعات بیمار را در سیستم رایانه شان وارد کنند. در ایران دکترها نه برای زاین کار وقت میگذارند و خیلی از آنها نمیتوانند با رایانه کار کنند. باید پزشک تزریق را انجام دهد و اگر خودش این کار را انجام ندهد باید زمان تزریق حضور داشته باشد.
8- تازه های اینها در صورتی در خارج از ایران قابل تحقق است که پزشک به زبان آن کشور آشنایی داشته باشد.
9- خیالتان راحت باشد که 99% درصد از پزشکان صاحب درآمد در ایران حاضر نیستند یا شرایط کار در خارج را ندارند (یعنی نمیتوانند در آنجا کار کنند). تازه اینهای بخشی از موارد تخصصی است. پزشکان در خارج اصلا جایگاه فاخر دکتر ایرانی را ندارند و فخرشان خریدار ندارد، یعنی قابل احترامند ولی فخر فروشی ممنوع.
سلام
تذکر چند نکته:
1-عزیزان می دانند که اگر تقاضاهای کاذب از رده خارج شود قیمت ارز کمتر از 6000 تومان است.
2- همه تلاش می کنند قیمت ارز بالا نگه داشته شود نه پایین.والا چرا باید قیمت صرافیهای بانکی بیشتر از بازار آزاد باشد.
3- نرخ واقعی ارز همانن قیمت براساس شاخص برابری قدرت خرید است که توسط سازمان ملل وبانک جهانی محاسبه شده ودر مقایسه اقتصاد کشورها مورد استفاده قرار می گیرد.ودرگزارش توسعه انسانیسازنان ملل هم برای محاسبه درامد سرانه از آن استفاده می شود وهم اکنون زیر دوهزار تومان است.
4-بحث پزشکی هم از یک سو به جوحاکم بر جامعه بستگی دارد که گفته میشود برو پزشکی بخوان چون توش پوله واز دیگر سو به سیستم آموزشی که بدون توجه به باورهای دانش آموز صرفا به دلبل رتبه بالا در پزشکی پذیرفته میشود در حالیکه در بعضی از کشورهای پیشرفته مانند انگلستان دانشجوی متقاضی علاوه بر سطح علمی باید دلیل قابل قبولی برای انتخاب این رشتا بیاورد متقاضی باید private state ment بنویسد ودر آنجا دلیل خودرا بیاورد.برای رشته پزشکی باید طرف ثابت کند که انگیزه اش انسانی است دبرای خدمت به بیناران این رشته رابرگزیده است. وباید گذشته ا ش این مطلب رانشان دهد.مثلا باید چند ماه داوطلبانه ددر یک بیمارستات کار کرده باشد. واگر مصاحبه کننده ها به این نتیجه برسند که هدفش مادی است حتی اگر بالا ترین رتبه راهم داشته باشداورا نمی پذیرند. چراکه شغل شریف پزشکی یک کاسبی وتجارت نیست.
1- هر پزشکی با هر سابق و سوادی که دارد در صورت مهاجرت به خارج، چنانچه مدرکش تایید کشور مقصد برسد باید دو سال دیگر در کشورهای غربی درس بخواند.
2- در کشورهای غربی مراکز درمانی وجود دارد، مثل ایران هر پزشکی نمیتواند برای خودش مطب برقرار کند. یعنی پزشکان حقوق بگیرند. شما بندرت مطب خصوصی میبینید.
3- در هیچ جای دنیای این پزشکان نمیتوانند درآمدی که در ایران دارند را داشته باشند، تحت هیچ شرایطی. اگر هم بتوانند (بر فرض مثال) چنان مالیاتی از گُرده شان میکشند، که طرف پشیمان میشود.
4- در ایران مثل نقل و نبات مدرک دکتر، متخصص، فوق تخصص ... میدهند در خارج بدین گونه نیست. ضمنا بیمار تا معرفی پزشک عمومی را نداشته باشد، هیچ متخصص به او نوبت نمیدهد، یعنی بعد از معرف پزشک عمومی اگر اورژانسی نباشد معمولا باید بیش از دو ماه در نوبت باشد و اگر نیاز باشد که بیمار باید مرتب به متخصص مراجعه کند، باید (باید) سه ماه به سه ماه از پزشک عمومی معرفی نامه را به روز کند در غیر این صورت او پذیرش نمیشود.
5- رسم بر این است که بیماری که در سالن انتظار نشسته، پزشک عمومی شخصاً به سالن بیاید و بیماری که نوبتش است را به اتاق معاینه دعوت کند (در ایران هیچ دکتری حاضر نیسته که چنین خفیف شود).
6- دکتر برای هر بیمار وقت میگذارد و مثل ایران نیست که اگر بیماری کمی کارش را طول بکشد، منشی (با هماهنگی قبلی با پزشک) نفر بعد را به اتاق بفرستد یعنی وقت شما تمام است. یا دو بیمار همزمان در اتاق باشند
7- دکترها باید (باید) اطلاعات بیمار را در سیستم رایانه شان وارد کنند. در ایران دکترها نه برای زاین کار وقت میگذارند و خیلی از آنها نمیتوانند با رایانه کار کنند. باید پزشک تزریق را انجام دهد و اگر خودش این کار را انجام ندهد باید زمان تزریق حضور داشته باشد.
8- تازه های اینها در صورتی در خارج از ایران قابل تحقق است که پزشک به زبان آن کشور آشنایی داشته باشد.
9- خیالتان راحت باشد که 99% درصد از پزشکان صاحب درآمد در ایران حاضر نیستند یا شرایط کار در خارج را ندارند (یعنی نمیتوانند در آنجا کار کنند). تازه اینهای بخشی از موارد تخصصی است. پزشکان در خارج اصلا جایگاه فاخر دکتر ایرانی را ندارند و فخرشان خریدار ندارد، یعنی قابل احترامند ولی فخر فروشی ممنوع.