برای نابودی برجام که ترامپ وعدهٔ خروج از آنرا داده بود ،دو آتیشه های داخلی با همراهی سعودیها ،و اماراتیها حدود پنجاه میلیارد دلار را از چرخهٔ اقتصاد کشور خارج نمودند ،و قریب هفت میلیون قطعه سکهٔطلا را از پشتوانهٔ پول ملی خارج کردند ،و برای فشار به مردم ، ارزاق عمومی مردم را بلحاظ بی ارزشی ریال ایران به کشورهای همسایه صادر کردند ؟ دولت روحانی که سهل است ، هیچ دولتی نمیتواند با این باند مافیایی که آقای قالیباف آنان را ۴٪ نام گذاری کردند ، ایستادگی کنند ؟ زر ،و زور ،و رسانهٔ مفتری در اختیار آنان است ؟،سفره های مردم اکنون به یکسوم سال ۹۶ کاهش یافته ؟
«در خبرها آمده که سه نفر از متهمان ماجرای سلطان کاغذ فرار کردند. ..... حالا این چیست که سلطان می سازد؟ این دلار 4200 تومانی است، رانت هاست، نبود شفافیت و... است مثل این که یک کامیون پول را وسط شهر خالی کنیم و هرکسی پول برداشت دستگیرش کنیم!» کاربری نوشته: «راست میگه. از بین بردن رانت راه اصلی خشکاندن ریشه هر گونه سلطان و سلطان سازی است».
چگونه است ارز نیمایی ۱۱۵۰۰ بوده منتهی ارز ۴۲۰۰ هم موجوده؟
چگونه است بازار با ارز نیمایی کنار امده؟
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۸/۰۶/۰۶
کجای کاری تا سال ۱۳۸۱ ارز ۷ تا تک تومانی وجود داشت باورت میشود؟
ارز رسمی و بازار ازاد ۸۰۰ تومان و ارز دولتی ۷ تومانی یعنی ۱۰۰۰درصد هم بیستر اختلاف قیمت . پس احتمالا ارز ۴۲۰۰ تا ۱۵ سال اینده خواهد بود نگران نباشید.
"چرا هنوز هم دولتیها به ادامه این سیاست اصرار دارند؟"
چون دولت تدبیر هستن و همه چیز را خوب خوب بلدن و امکان ندارد کار اشتباه بکنن و فقط این جماعت هستن که سواد دارند؛ علی برکه الله!
سلام
کار دولت درارز 4200 درست بود اگر اولا به کالاهای ضروری اختصاص پیدا می کرد وثانیا با چییزی شبیه کوپن بر روند آن نظارت می شد. ضمنا باید توجه کنیم که یکی از عوامل بسیار مهم گران شدن ارز هجوم عده زیادی از سودجویان وحتی مردم عادی برای خرید ارز بود در هر کشوری این اتفاق بیفتد نتیجه اش کاهش شدید ارزش پول ملی است بنده هم اقتصاد خوانده ام ولی باید قبول کنیم که بعضی از ما اقتصاد خوانده هاکور کورانه فرمولهای آمده از غرب را بدون تحلیل شرایط داخلی تجویز می کنیم. ویکسره دم دم از بازار آزاد می زنیم وتوجه نداریم که اگر بازار آزاد هم توجبه داشته باشد برای شرایط معمولی است نه برای جنگ اقتصادی. معنای اقتصاد آزاد در اینجا این است که اجازه بدید فرصت طلبان بورس بازی کنند وقیمت را عرضه وتقاضا تعیین کند این درست اما کدام عرضه وکدام تقاضا؟صادر کننده ارزش راعرضه نمی کند تا گرانتر بفروشد دولت کم عرضه می کندتا ارزش راازدست ندهدو...ولی از آن طرف همه می شوند تقاضا کننده ارز.آیا این فاصله عجیبی که بین عرضه وتقاضا ایجاد شده طبیعی است؟ واگر آنرا طبق نظر اقتصاددانان لیبرال به رسمیت بشناسیم می داتیدقیمت ارز کجا می رود درحالی قیمت واقعی ارز که توسط نهادهای بین المللی تعیین می شود زیر دوهزار تومان است (گزارش توسعه انسانی سازمان ملل براساس ppp) خوب نتیجه بازار آزاد ارز جه خواهدشد؟ کاهش شدید ارز ش پول ملی وگران شدن شدید قیمتها وفرو افتادن عده زیادی از مردم زیر خط فقر. وهچنین کاهش قیمت کالای ایرانی برای خارجیها و به ثمن بخس فروختن کالای ایرانی به خارجیهاوایجاد کمبود شدید وگرانی در داخل. البته معتقدین به به اقتصاد آزاد که همان اقتصاد سرمایه داری است می گویند اشکال ندارد هر کس نمی تواند نخرد آن کس که تقاضای موثر دارد یعنی پول دارد مهم است و.. تو حدیث مفصل بخوان از این مجمل نتیجه اقتصاد آزاد در شرایط جنگ اقتصادی افزایش بی رویه قیتها وفقر مردم.
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۸/۰۶/۰۶
ان وقت اقای نظریه پرداز و طرفدار ارز ۴۲۰۰ حالا همه و مردم میتوانند
؟؟؟ چیزی بخرند که در اخر عرایض ات اوردی
بحث سر رانت ارز ۴۲۰۰ است و شکست خوردن ان بوده یکساله ارز بالای ۱۲۰۰۰ بوده حالا ذوق ۱فت ۱۰۰۰ تومانی چند وقت اخیر را می کنید؟
ارز نیمایی جا افتاده و کلی تعهدات ایجاد کرده اند طبق امارهای خود اقای همتی برو ببین چه مقدار ارز نیمایی فروخته اند
نادر
||
۱۶:۵۳ - ۱۳۹۸/۰۶/۰۶
مطلب درست و خوبی نوشته اید
منتهی به نظر من دولت نباید قیمت قطعی اعلام می کرد
و بهتر بود قیمت دولت هم هفته به هفته اعلام می شد
چون در این مقاله موضوع بحث جلوگیری از رانت و
فرصت طلبی اقتصادی است
چون که ظاهراً دولت و سیستم نظارتی از رساندن ارز به دست جامعه هدف اصلی و یا حتی تجار واقعی عاجز است و دولت از بستن دست تبهکاران هراسناک است.
الان با این نوسانات نرخ ها و از هم گسیختگی بازار به علت بالا رفتن غیر واقعی نرخ ارز میشود بهتر فهمید که درست ترین تصمیمی که دولت در تعیین نرخ ارز در همان مقطع میتوانست بگیرد همان نرخ 4200 تومانی بوده. مبنای آن هم بسیار ساده است سیاست دولت افزایش نرخ ارز همگام با تورم بوده که در سالهای 92 الی 96 دنبال میکرده است. نرخ ارز یک روند قابل پیش بینی را تا آن لحظه طی میکرده که از حدود 3000 تومان ابتدای دولت فعلی در سال 92 تا سال 96 به عدد حدود 3800 تومان رسیده بود و دولت با توجه به تورم حدود 12 درصدی آن وقت به عدد 4200 رسیده است. ضمن اینکه در واقع در همان تصمیم در جلسه نرخ را تک رقمی میکند و بخش قابل توجهی از ارز را که قبل از آن نرخ مبادله ای یا دولتی برای کالاهای اساسی بود و به قیمت 3200 تومان فروخته میشد و ارز آزاد در حدود 3800 تومان بود را افزایش داد لذا افزایش قیمت به 4200 تومان برای ارز مبادله ای حدود 30 درصد بوده است. دولت به عنوان فرمانده اقتصادی در آن مقطع عدد 4200 تومانی را کاملا درست انتخاب کرده و بعد از آن هم به ادعایش مبنی بر تخصیص ارز به مقدار کافی برای نیازهای ارزی کشور عمل کرده است. اگر مردم و فعالان اقتصادی به دولت اعتماد میکردند و یک صدا همان نرخ 4200 تومانی را میپذیرفتند و اجرا میکردند با توجه به شاخص های قدرتمند پایه های اقتصاد کشور و منابع موجود میشد کشور را با نرخ 4200 تومانی و با نوسانات محدودی در قیمت ها اداره و روند شروع شده رونق اقتصادی و تولید را حفظ کرد. ولی متاسفانه تحت تاثیر هجوم روانی که از چندین سال قبل با گسترش سریع شبکه های اجتماعی مبتنی برماهواره، اینترنت و موبایل در کشور بوجود آمده بود و مسئولین امر حضور جدی و موثری در این عرصه نداشتند باعث عدم پیروی از سیاست های فرمانده اقتصاد کشور یعنی دولت شد و کار را به این نوسانات غیرقابل باور و دلار 18000 تومانی کشید که بسیار دور از وضعیت واقعی اقتصاد کشور بود که تبعات آن تا سالها گریبانگیر کشور و اقتصاد آن خواهد بود. همین حالا هم نرخ 11000 تومانی ارز که شاخص قیمت گذاری سایر منابع کشور شده است مانع چشمگیری بر سر راه رونق اقتصاد است و گردش مناسب اقتصادی با قیمت های فعلی امری بعید است. با افزایش غیر واقعی قیمت ها ارزش تاثیرگذار نقدینگی در دست فعالان اقتصادی به کمتر از یک سوم کاهش پیدا کرده و این به معنی یک سوم شدن حجم معاملات و داد وستد های اقتصادی خواهد بود و گردش پول بسیار کند میشود. همین الان هر فعال اقتصادی در حوزه فعالیت خودش این را به راحتی میبیند که حتی با کاهش اندکی در قیمت ها و افزایش قدرت خرید تعداد معاملات افزایش میابد. حتی قیمت دلار 3000 تا 3800 تومانی سالهای 92 تا 96 هم نتوانست رکود را به رونق چشمگیری تبدیل کند الان دلار 11000 هزار تومان که کاملا مشخص است چنین تغییری ایجاد نخواهد کرد. دو گزینه در پیش روی اقتصاد ایران متصور است یا اینکه بتواند تاثیر قیمت ها را از نوسانات ارزی جدا کرده و نیازهای ارزی را با قیمت های واقعی برای هر بخش تامین کند و سرعت و حجم مبادلات اقتصادی را بالا ببرد و قیمت های رشد یافته را تعدیل کند و یا اینکه منتظر بماند تا گردش کند اقتصادی کم کم خودش را به نرخ های افزایش یافته هماهنگ کرده و تعادل مجددی میان بخش های مختلف اقتصادی برقرار شود یعنی همه بخش های اقتصاد اعم از تولید، خدمات و دستمزدها بر اساس دلار 11000 تومانی به قدرت خرید معادل سالهای 96 و ماقبل آن یا حتی به سالهای 90 و ماقبل آن برگردد. البته گزینه دوم فرآیندی بسیار طولانی و طبیعی خواهد بود که به شرط عدم وقوع شوک های جدید بیش از یک دهه به طول می انجامد. ولی عزم ملی در کاهش قیمت ها و اعتماد به فرماندهی اقتصادی میتواند در لحظه حرکت به سمت رونق اقتصادی را شدت بخشیده و در یک زمان کوتاه با بازگشت اقتصاد به مسیر تعادل زمینه را برای یک رشد اقتصادی چشمگیر در کمتر از یک دهه برآورده کند.
استفاده از قلت اطلاعات مردم در بورس !؟
با افزايش قيمت نفت ، سهام شركتهاي انرژي محور افزايش مي يافت .
با افزايش قيمت دلار نيز سهام شركت هاي انرژي محور به شدت رشد مي كرد.
در چهارم آبان ٩٧ كه بورس ريخت ، ريختن بورس واكنشي بود به دلار كه وارد كانال ده هزار تومان شده بود و قيمت نفت كه به شدت نزولي شده بود .
اكنون اتفاقي مشابه رخ داده است قيمت نفت حداقلي شده و دلار نيز نزولي شده اما تا لحظه تهيه اين تحليل بورس واكنشي نشان نداده است .
سرمايه هاي سرگردان به سمت ارز ، مسكن و كالا حركتي ندارد اما به سمت بورس روان است .
بورس حبابي شده و نسبت به ريزش دلار و قيمت نفت واكنش نشان مي دهد و فقط زمان مطرح است .
بيچاره مردمي كه سهام را هر روز گران تر مي خرند و فردا نيز گران تر ميشود اما اين دامي است كه اساس دارايي شان را هدف گرفته است از قلت اطلاعات مردم دارد استفاده ميشود .
جوجه ها را آخر پائيز مي شمارند .
واقعا با این خدمات شایانی که دولت به مردم کرده باید هم جهانگیری بگوید : مردم باید قدر دان دولت باشند .
البته منظور آن کسانی هستند که پس از دریافت ارز 4200 قدر دانی نکرده اند .
بنده پیشنهاد میدهم ایشان مراتب قدر دانی را بجا آورند .