سال 68 دانشجوی دانشگاه صنعتی بودم.توی یکی از روزنامه ها(احتمالا کیهان بود) مطلبی کوچکی در گوشه یک صفحه روزنامه در گلایه یه دانشجوی رتبه اولی تخصص چشم نوشته بود که گفته بود آرزوی بچه گی من چشم پزشک شدن بود و الان که در آزمون قبول شدم پذیرش نمکنند و درخواست کمک کرده بود. اتفاقا این مطلب را برای یکی از دوستان که دندانپزشک بود تعریف کردم.ایشان گفتند من این شخص را می شناسم و ضمن تایید مطلب گفت که رییس دانشگاهی که قبول شده بود به این شخص گفته بود که سهمیه دانشگاه 10 دانشجوی تخصص چشم داریم و یازده نفر سفارش شده دارم و نگرانی من نفر یازدهم است نه شما..........این موضوع و امثال چنین موضوعات را سال های سال مسئولین می دانستند و همچنین فسادها را و همه ساکت.
تا کی می خواین از عنوان آقازاده برای اینها استفاده کنید
انقدر گفتین خود این افراد فاسد هم باورون شده ایشون آقازادن و ما رعیت.
تو ادبیاتتون دقت کنید لطفا