استدلال روزنامه کیهان درباره عدم استقبال خانمها از تماشای بازی ایران و کامبوج چندان دقیق نیست. اولا این نخستین باری بود که رسما (هرچند به صورت محدود) به خانمها اجازه داده شد که برای تماشای یک بازی فوتبال بلیت تهیه کنند. قطعا بسیاری از خانمهای فوتبال دوست کشورمان به همین دلیل دچار تردید بوده اند و صبر کرده اند که این مسئله به اصطلاح جا بیفتد تا در بازی های آینده برای تماشای مسابقات به استادیوم بروند. دوما همه میدانستند که این بازی، بازی جذابی نخواهد بود. مثلا اگر بازی بین ایران و کره جنوبی یا ژاپن یا بحرین برگزار میشد، بدون شک حتی چند برابر این مقدار بلیت نیز برای خانمها کافی نبود. سوما اصولا بحث بر سر استقبال یا عدم استقبال خانمها از فوتبال نیست، بحث بر سر تیتر عجیب روزنامه کیهان و مقایسه غیرمنصفانه و بی دلیل طیفهای مختلف جامعه است.
اگر یک روزنامه دیگر مشابه همین تیتر روزنامه کیهان را، منتها طبق دیدگاه خود منتشر میکرد و مثلا خانمهای حاضر در استادیوم را روشنفکر و مدرن و باسواد و آن چهل پنجاه نفری را که در مخالفت با حضور خانمها در استادیوم تجمع کرده بودند متحجر و امل معرفی میکرد، عکس العمل روزنامه کیهان چه بود؟ روزنامه کیهان در کل کار بدی نکرده و نظرش را درمورد دو گروه مختلف با سلیقه های مختلف در جامعه ایرانی بیان کرده که قطعا در فضای باز رسانه ای بدون مشکل است. اما مسئله اینجاست که این فضای باز رسانه ای معمولا مختص جریانات خودی است، و در همین فضای باز رسانه ای ایران است که سریالی مانند گاندو ساخته میشود!!!