اول ساز و کار مالیات رو درست می کردم یعنی سیستمی می چیدم که واقعا هر فرد مطابق با سود نه درآمد مالیات پرداخت کنه
دوم درامد از نفت و گاز و پتروشیمی رو تخصیص می دادم برای ایجاد زیر ساخت کشور و سرمایه گذاری برای تولید
سوم خصوصی سازی واقعی یعنی واگذاری به دولتی ها و شبه دولتی ها و افراد وابسته انجام نگیره
در بعضی از کشورهای دنیا مردم میتوانند بخشی از مالیاتشان را در موضوعات خاصی خودشان هزنه کنند . به این ترتیب مطمین میشوند که درآمدشان هدر نرفته است. در ایران مردم به دولتها اعتماد ندارند.
فکر کنید شرکتی ، یا فردی اجازه دارد از محل مالیات برآوردی اش مثلا مرکزی برای بیماران، به ویژه خردسالان صعبالعلاج تاسیس کند یا در تاسیس آن سهیم شود. مرکز هم پس از تاسیس نام آن شرکت را جز بنیانگذارن اعلام کند. این شرکت آیا با کمال میل این کار را انجام نمیدهد؟
فکر کنید سهامداران آن شرکت اهل یک شهر ستان یا روستا در نقطه ای از این کشور هستند . آیا اگر حق داشته باشد مالیاتش را برای آبادانی آن محل مصرف کند بهتر این کار را خواهد کرد یا این که تصور کند جیب وابستگان به قدرت را پر میکند؟
بهتر است محل هزینه ها را خود اشخاص تا حدود زیادی بتوانند انتخاب کنند. در این صورت خواهید دید که حتی پزشکان!! هم مالیات خواهند داد
وقتی افراد نالایق را در پست مدیر عامل و معاون و.... در سازمانها میگذاریم آنها هم همه دوستان و فامیلها را در سازمان دعوت میکنند(بدون هیچ فیلتری چون دیگه خصوصی شدند دیگه ...)درآمدزایی که نمیکنند هیچ, الحمدلله به جرم فساد بازداشت میشند و سازمان را با تلی از بدهی ترک میکنند.
بهترین راه برای اداره کشور این است که هرکسی کارش را خوب انجام دهد
ولی بعضی از مسولین ما و حتی کارمندان جزء میخواهند همه کاری انجام دهند ، در هر کاری دخالت کنند غیر از وظیفه اضلی خود
اخه من تولید کننده در قبال مالیات که میدم هیچ خدمتی از دولت نمیگیرم چرا مالیات بدم من باید بدونم مالیاتم خرج چی میشه تمام مردم دنیا گزارش میگرن از دولت که مردم پل مالیات شما کجاها خرج شد مثلا خرج واحدهای کوچک در حال تعطیل کردیم وام دادیم بهشون ایا دولت حمایت میکنه از تولید کننده که اون بخواد مالیات بده ایا شفافیت درامد مالیاتی هست که مالیات بدیم دست دولت و دولت هم خرج خود مملکت کنه یا خرج بیرون از کشور داره میشه
1-پول نفت رو میگیریم به دلار.
2- هزینه های ثابتمون مثل خرید تسلیحات و حمایت از مردم مظلوم و هزینه ژن های خوب رو ازش کم میکنیم.
3-مقدار ناچیزی دلار باقی میمونه و ما بدهی ریالی بسیار زیادی داریم. به کارمندها ، به بیمه ، بیمارستانها، پیمانکارها ، ارتشی ها و ... .
4-کمبود ریال رو با عوارض محیرالعقول مثل تمدید کارت ملی، عوارض خروج از کشور، عوارض عبور از خیابان، عوارض خرید موبایل، و مالیات بر همه چیز از جمله بر درآمد، بر ارث، بر خرید ساندویچ فلافل و ... جبران میکنیم
5-بازم ریال کم داریم.
6- قیمت دلار و تا سر حد فروپاشی جامعه بالا میبریم.
7- دو سه نفر رو به عنوان سلطان دلار دستگیر میکنیم ، گرونی رو میندازیم گردنشون.
8- یه ذره دلار رو ارزون میکنیم تا آبها از آسیاب بیفته.
9-بعد از 2 سال تکرار مراحل 1 تا 8.
تنها راه نجات اقتصاد و مملکت اینه که هر کسی بره تو تخصص خودش کار کنه
معلم بجای کلیه فروشی تو مدرسه تدریس کنه
مهندس بجای مسافر کشی تو اسنپ بره توکارخانجات کار کنه
دکتر بجای بیزینس بره واقعاً پزشکی کنه
و..
اقای روحانی بجای ریاست جمهوری بره تو مسجد روضه بخونه
دوم درامد از نفت و گاز و پتروشیمی رو تخصیص می دادم برای ایجاد زیر ساخت کشور و سرمایه گذاری برای تولید
سوم خصوصی سازی واقعی یعنی واگذاری به دولتی ها و شبه دولتی ها و افراد وابسته انجام نگیره