آقای برادر اسحاق جان باید قبل از این اتفاقات به داد خانواده ها رسید نوش دارو پس از مرگ سهراب چه فایده . بیایید کوله بری را به عنوان شغل تعریف کنید. یادتان هست پیک موتوری در تهران بعنوان شغل شناخته نمی شد و بعدا پس از مشکلات فراوان به عنوان شغل شناخته شد. برای کوله بر ها قوانین مشخصی تعریف کنید مثلا چند نوبت در روز یا هفته می توانند جنس بیاورند و اجناس ممنوع را نیز مشخص کنید .
خیلی ساده تا این چنین شاهد غم و اندوه فراوان مردم سرزمین مان نباشیم .
آقای جهانگیری این روزها می گویند اعتراض و نقد آزاد است ، پس
اعتراض ما به شما مسئولین است که ظاهرا قرار بود خادم ملت باشید ، اما الان ............ .
آقای جهانگیری به گمانم پارسال نیز کولبران مظلوم نیز در سرما یخ زدند ، سال قبل از آن نیز ، سال قبل تر نیز و ...
مردم از مسئولین تاثر و تسلیت و همدردی را نمی خواهند ، کار می خواهند ، نان شب می خواهند ، رفاه و آسایش می خواهند.
همانگونه که برای آقازاده ها (ژن های خوب) است .
مردی که سوار بر بالن در حال حرکت بود که ناگهان به یاد آورد قرار مهمی دارد،
ارتفاعش را کم کرد و از مردی که روی زمین بود پرسید:
"ببخشید آقا، من قرار مهمّی دارم،
ممکنه به من بگویید کجا هستم تا ببینم به موقع به قرارم میرسم یا نه؟"
مرد روی زمین:
"بله، شما در ارتفاع حدودا ۶ متری در طول جغرافیایی ۸۷ درجه و ۲۴ دقیقه و ۱۸ ثانیه و عرض جغرافیایی ۳۷ درجه و ۲۱ دقیقه و ۴۱ ثانیه هستید!
مرد بالن سوار : شما باید مهندس باشید!؟
مرد روی زمین : بله ، از کجا فهمیدید؟
مرد بالن سوار : چون اطلاعاتی که شما به من دادید اگر چه کاملا ً دقیق بود،اما به درد من نمی خورد و من هنوز نمی دانم کجا هستم و به موقع به قرارم می رسم یا نه؟
مرد روی زمین : شما باید مدیر باشید؟!
مرد بالن سوار : بله، از کجا فهمیدید؟
مرد روی زمین : چون شما نمی دانید کجا هستید و به کجا می خواهید بروید، قولی داده اید و نمی دانید چگونه به آن عمل کنید و انتظار دارید مسئولیت آن را دیگران بپذیرند.
اطلاعات دقیق هم به دردتان نمیخورد!