اگر چه به شخصه دولت آقای روحانی را ضعیف میدانم ، اما بیشترین مشکلات اقتصادی را بحز تحریم ، رقابای ایشان بوجود آورده اند ؟همانهایی که اگر هزار میلیارد دلار را وارد بازار کنند ، طی یک هفته همهٔ آنرا جمع میکنند ،و از گردونهٔ گردش اقتصادی خارج منمایند ، پس چگونه میشود ازخارجبایکد شوی ،و از داخل مورد هجوم قرار بگیری ؟مشکل ایران بی قانونی است که عده ای خاص آنرا انجام میدهند ؟،
راه حل های کلیشه ای . آقای پیشنهاد دهنده حقوق بگیر های نجومی چه کسانی هستند ،فساد در بدنه دولت رو چه کسانی انجام می دهند ، هزینه های جاری بدون ثبت و درج رو چه کسانی انجام می دهند ،سفر های خارجی بدون توجیه رو چه کسانی می روند و ............
ندادن يارانه به بعضي از افراد جامه ( ثروتمندان ) يعني دو پارچگي نمودن جامعه البته آنها معمولا" هنرمندان ، كار آفرينان و زحمتكشان جامعه اند و از طرفي گرفتن ماليات اضافي، باعث بي انگيزگي براي آنها خواهد شد تا زمانيكه براي هنر هنرمند ،كار آفرين، پزشك ، توليد كننده و كشاورز با كارمند كه روزانه كمتر از 2 دقيقه كار ميكند تفاوت نباشد همين روز است و همين كاسه و بدتر هم مي شود
تازمانی که کارکنان دولت از آبدارچی اداره گرفته تا بروبالا شغل واختیارات خود را نه به عنوان کارمند و کارگزار بلکه ملک و دارایی شخصی میپندارند و از قدرت مقام ومیز در راه منافع شخصی استفاده میکنند و به هیچ کس جوابگو نیستند وضع همین است و بس ! بقیه مسایل به تبع این فساد ایجاد شده و بیشتر هم غامض ولاینحل میشود .
کاهش ارزش پول ملی دو جنبه دارد.
یکی کاهش ارزش پول در برابر ارز(دلار) -که در صورت وابسته نبودن به بیگانه- بد که نیست هیچ، خوب هم هست. زیرا باعث میشه صادرات بیشتر بشه و واردات(اجبارا) کم بشه و جامعه پیشرفت کنه. اگر کشوری وابسته به کشورهای دیگه باشه افزایش قیمت ارز روی آن اثر دارد ولی اگر در برطرف کردن نیازهای خود مستقل باشد، افزایش قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی در برابر آن براقتصادش خیلی تأثیر ندارد.
دوم کاهش ارزش پول ملی در داخل کشور(یعنی گرانی اجناس) است که باعث مشکلات فراوان در جامعه میشه. مگر ما در نیازهای ضروری کشور(مایحتاج ضروری و اساسی مردم) چقدر وابسته به یک کشور بیگاه هستیم که افزایش قیمت پول آن کشور(دلار) در اقتصاد و قیمت های محصولا داخلی اینقدر اثر داشته باشد؟!!!!. باید قیمت اجناس در داخل کشور کمتر بشه تا همه اقشار جامعه بتوانند راحت زندگی کنند.
یه چیز بدیهی و واضح است وقتی برای پرداخت اجاره مسکن (ودیعه مسکن) کمک می کنند یعنی گرانی اجاره مسکن اشکالی ندارد و کمک می کنند که قیمت آن بالا بماند.
وقتی به ساختمان ساز ها کمک می کنند یعنی نمی خواهند قیمت آن پایین بیاید و کمک می کنند که مصالح گران خریده شود و ساختمان گران ساخته شود. وقتی به اتومبیل سازها کمک می کنند، هم همین طور!!!!
ای کاش به قطعه سازها و کارخانه های تولید مواد اولیه کمک می کردند تا قیمت تمام شده تولیداتشان پایین بیاید و در نتیجه قیمت ماشین و مسکن هم پایین بیاید (سقف قیمتی برای همه اجناس با توجه به قیمت تمام شده به خصوص مسکن و اتومبیل تعیین شود).
(#جک تلخ) قیمت کالا براساس عرضه و تقاضا!!!!!! وقتی قیمت مسکن و اتومبیل و طلا و ... گران شده برای کشاورز و فروشنده و بقیه مردم هم نمی صرفه که قیمت محصولات خود را پایین بیاورند و با وجود فراوانی محصولات کشاورزی و حتی خراب شدن آنها باز هم قیمت ها پایین نمی آید.
اگر دولت به جای دخالت در تولید اتومبیل و بعضی محصولات خاص، تولید را برای همه آزاد می گذاشت(و انحصار را برمیداشت) و نظارت و دقت و سخت گیری بر محصولات هر کارخانه می کرد،- سختگیری و نظارت و مقررات بیشتر سازمان استاندارد و مجوزهای سختگیرانه نه برای تولید بلکه برای پخش محصولات در بازار- هم رقابت سالم در قیمت و کیفیت ایجاد می شد و هم تعادل قیمت ها و هم تنوع (خلاقیت) و پیشرفت و خودکفایی تولیدات صورت می گرفت.
ای کاش همانگونه که برای خرید اتومبیل محدودیت تعیین کردند(ونداشتن وسیله نقلیه را برای خرید شرط کردند) برای مسکن نیز محدودیت (5 مسکن وآپارتمان) تعیین می کردند. زیرا محدودیت زمین نیز مهم است ونمی توان زمین تولید کرد!!!!!! و نیز اگر برای خرید طلا و اتومبیل و مسکن سختگیری شود، انگیزه رفتن سرمایه ها به سمت تولید بیشتر می شود.
وقتی به جای کمک به تولید کننده داخلی ارز به واردکننده ها داده می شود یعنی تولید داخل مهم نیست!!!!! باید حداقل 2برابر مبلغی که برای واردات هزینه می شود برای تولید محصول در داخل هزینه شود. باید دولت به مشاغل مولد و پایه ( مثل کشاورزی و تولید قطعات و مواد اولیه) کمک کند تا قیمت این مواد پایین بیاید و انگیزه بخش خصوصی برای اولید محصولات ثانویه(صنایع وابسته و ماشین آلات) بیشتر شود.
ارتباط با کشورهای جهان در اقتصاد بسیار اهمیت دارد اما مشکل اصلی ایران داخل ایران است وتا زمانی وتا زمانی که بخش اقتصادی خصوصی سازی نشود وحمایت دولت والبته والبته هم حمایت هم کنترل نمودن مگر می شود بدون صادرات اقتصاد یک کشور را خوب کرد ما از هر نوع کارخانه هم مادر می خواهیم و هم مثلا چند کارخانه لوازم خانگی داریم ۳۰۰ کارخانه همه این سیصد کارخانه اگر ۵ کارخانه بزرگ و صد ها کارگاه کوچک بود ما هم کارخانه چون سامسونگ داشتیم اما تا در یک کشور هیچ شغل وکار وکوششی چون دلالی نباشد و بنده جلوی کارخانه داری که سیصد کارگر داشت و دونفر را که در دوربین دیده بود وقت کارخانه امدن نه خودشان کار می کنند و هر یک ساعت هم یکی از کارگران را بیکار می کند اخراج شدند وقتی کارگر ها گفتند ما برای بیمه فقط اینجا میایم والله یک زمین ۹۰متری خریدیم ده برابر سالی که برای تو وامسال تو کار کنیم استفاده کردیم این زشت نیست این بد نیست این ننگ است که واقعیت هم هست و روزی برسد که جز دلال در این ملک نماند اما نه چیزی نه پولی نه کسی بماند که باز دلالی کنیم
۵۰میلیون پول که ارزش آن کمتر از دو هزار دلار است چنین پولی که هیچ ارزشی ندارد از یک جوان ایرانی باسواد وکم سواد ارزشمند تر است این جوان برده ای بیش نیست این جوان اگر چیزی برایش مانده از غیرت یک ایرنی است اما تا چه اندازه می تواند تحمل کند خداوند خود فرموده است به اندازه ومیزان ظلم وستم وگناه مجازات می کنم و هر چه ظلم وگناه بزرگتر عذاب آن هم بزرگتر است
هفتاد درصد مشکلات جامعه از افزايش بيش از حد جمعيت والودگي جوي نشعت گرفته است.براي درک مشکلاتي که افزايش جمعيت براي جامعه بوجود اورده بيان چند نکته لازم است ;
1-علت بوجود امدن بيماري هاي واگير مثل سارس.مرس.انفلانزاي پرندگان و کرونا افزايش جمعيت است زيرا انسانها هميشه با حيوانات تماس داشته اند و مردم چين بيش از دو هزار سال است که سوپ خفاش ميخورند.در ووهان هم هيچ ازمايشي بر روي ويروس انجام نميشده .وتنها چيزي که اضافه شده جمعيت انسان و دام است
2 - الودگي هوا مشکل کلانشهر نيست مشکل باغات و صيفي کاري کشوراست.زيرا علت گرما و سرماي شديد و همينطور سيلاب هاي اخير الودگي هوا است نه غبار هاي خورشيدي.در ازمايشگاه براي تشکيل ابر مصنوعي دود و بخار اب را به درون يک محفضه شيشه اي تضريق ميکنند دود بخار اب را متراکم و قابل روعيت ميکند.جو زمين هم يک محفضه بزرگ است الودگي هوا ابر ها را متراکم ميکند و باعث بروز سيلاب ميشود از طرف ديگر وضيفه اصلي بخار اب موجود در جو زمين تعديل اب و هوا است . ابر ها و بخار اب متراکم شده گرماي بيشتري را به خود جذب ميکنند وباعث گرماي بيش از حد در يک منطقه و سرماي بيش از حد در منطقه مجاور ميشود
هفتاد درصد ديمه کاري بادام کشور در ده سال اخير از گرماي شديد تابستان خشکيده اند و درختان زردالو.گردو.گيلاس و سيب هم هر سال بهار باسرماي ناگهاني مواجه شده و بار دهي درستي ندارند . صيفي کاري در محيط باز هم به يک کار بيفايده تبديل شده و با هجوم گرما و حشرات بار دهي درستي ندارد.دراين وضعيت انتظار داريد قيمت ميوه کم باشد
3- برخي از مسعولان معتقدند که سود نفت براي جامعه ضروري است اما اين افراد بايد ميزان سود نفت را با خسارت هايي که سيلاب ونامتعادل شدن دما به کشور وارد کرده است را مقايسه کنند ان موقع متوجه ميشوند که سود جويي از نفت ديوانگي است
4- مواد خام موجود در پوسته زمين ديگر جوابگوي صنعت گسترده بشر نيست و علت اصلي گراني محصولات صنعتي از قابلمه تا خودرو گراني مواد خام است که ان هم در واقع از افزايش جمعيت شايع شده است
5-اثر منفي کاهش جمعيت وپير شدن جامعه بر اقتصاد بسيار کمتر از اثر کاهش منابع معدني و طبيعي بر ان است.درضمن منظور از منابع طبيعي چراگاه ازاد براي دام است.در دور افتاده ترين نقاط هم ديگر گياه دارويي پيدا نميشود وتنها چيزي که ميبينيد رد پا و مدفوع دام است.با گراني علوفه انتظار ارزان بودن گوشت يک انتظار بيجا است
6- کاهش يک جانبه جمعيت ايران علاوه بر اين که در رفع الودگي جو زمين تقريبا بي تاثير است باعث کاهش قواي نظامي ايران ميشود ولي اگر تمام کشورها با فشار سازمان ملل ملزم به کاهش جمعيت بشوند قواي نظامي ايران در مقابل دشمنان تضعيف نميشود.در اين راستا ايران ميتواند با فشار به سازمان ملل و به کمک دوستان بين المللي جهان را وادار به کاهش جمعيت بکند.درغير اينصورت جمهوري اسلامي به همراه تمدن بشر با هم نابود ميشوند
7علت ناتواني کارخانجات در پرداخت حقوق کافي به کارگران هم در نهايت به افزايش قيمت مواد خوام معدني مربوط ميشود که در مورد علت ان قبلا طوضيح دادم
8شايد بگوييد که مشکل اصلي جامعه دلال ها هستند نه افزايش جمعيت اما چرا مردم به سراغ دلالي ميروند.براي پاسخ بايد ببينيم که چه مشاغلي در ايران وجود دارد .دامداري. کشاورزي.کارگري مشاغل اداري.خدماتي ودلالي . مشاقل اداري فقط نصيب تعداد کمي از مردم ميشود.ومشاقل خدماتي وابسته به پول در گردش جامعه و وضعيت معيشتي عموم مردم است و وضعيت خوبي ندارد.وضعيت حقوق کارگري را هم که شرح دادم.در مورد کشاورزي ودامداري که کاملا وابسته به منابع طبيعي هستند هم بگويم که مردم تا بيست سال پيش يا برروي زمين خدا ويا با دادن هزينه ناچيز براي زمين واب کشاورزي ميکردند ودر زمين خدا دامهايشان ازادانه تغذيه ميکردند اما الان زمين واب کشاورزي در دسترس همه نيست و قيمت ان افزايش زيادي داشته است.در اين وضعيت بهترين انتخواب براي بيکاران دلالي است
در پايان بايد به شما بگويم که درک مشکلات جامعه اين دوره نيازي به مدرک وسواد انچناني نداردوفقط نيازمند انسانيت وفهم کافي است وتمام مشکلات قابل حل جامعه در نهايت از افزايش بيش از حدجمعيت نشعت گرفته است