سلام. من پزشک متخصص طب اورژانس هستم.
به جهت کمبود پزشک در یکی از شهرهای جنوبی کشور از تهران عازم خوزستان شدم.
در فرودگاه فرد بیماری با سرفه و تعریف و تنگی نفس را مشاهده کردم.
از کارمندان دفتر هواپیمایی مربوطه و ماموران ورودی ترمینال و ماموران حفاظت ورودی سالن پرواز درخواست کردم مانع مسافرت این فرد و افراد مشابه شوند ولی هیچ کدام اخمیتی ندادند و حتی بعضی با حالت مسخره با من برخورد کردند.
با این روش کنترل به جایی نمیرسیم.
من از پرسنل درمانی هستم و کاملا بی سر و سامانی همیشگی در مواقع بحران و سختی را به عینه دارم می بینم. بدیهی است که یک بیماری عفونی وقتی در چین بروز می کند بالاخره روزی به ما و بقیه دنیا می رسد. این فرصت را باید غنیمت می شمردند و تدارکات کافی برای سناریوهای مختلف را می دیدند از سناریوهای ابتلای محدود گرفته تا سناریوهای ابتلا در تمامی کشور. اما چرا اینطور نیست و باز هم در بر همان پاشنخ می چرخد؟ جواب کوتاه اما در نوع خود پیچیده است. در طی این سالها ما وزارت بهداشت زا از کارکرئهای اصلی خود خالی کرده ایم و وارد هزار کار بیربط کرده ایم از آمورش پزشکی گرفته تا تحقیقات نانوتکنولوژی و کنترل قیمت دارو و درمان و ... به اندازه کافی نیروی خبره در کشور داریم و از آنها استفاده نمی کنیم ولی ساختار وزارتخانه را پر از نور دیدگان کرده ایم. می خواهید نتیجه غیر از این باشد؟
نوروز امسال مردم بین مرگ و زندگی حق انتخاب دارند. سفر یعنی مرگ و حمل مرگ و زندگی یعنی ماندن درخانه. مقصر اصلی جدی نگرفتن این بحران هم مستقیما متوجه دولت و صدا و سیماست که بجای مطرح کردن واقعیت سعی میکنن همه چیز را عادی جلوه بدهند
باتوجه وضعیت بحرانی امروزجامعه که باان مواجه ایم واینهمه مسیولین تذکر میدن که سفرنریدیک عده که نمیشه گفت ادم بلکه شبیه ادم هستن شال وکلاه کردن که شمال وایستااومدیم اینایک عده نفهمی هستن که دلشون نه به حال مردم میسوزه نه خانواده شون خودشون به جهنم طفلک پرستارها و پزشکان رو اسیرنفهمی خودشون می کنن
توو ایران؟ هیچی. فقط حرف و شعار الکی و وقت کشی برای تموم شدن بحران. بعدش تقدیر و تشکر از همدیگه و ساخت برنامه سفارشی توو صدا و سیمای میلی درباره رشادتها و جانفشانیهای مسوولین. فقط این وسط کلی آدم بیگناه میمیرن