اکثر ما ایرانی ها فقط کار خودمون رو پرزحمت و کم درآمد می دونیم و برای کار دیگران، کارشناس و قاضی بزرگی هستیم. برای مای اکثریت، مرغ همسایه همیشه غازه

سلام. یعنی همه دفاتر یکسان درآمد داشته باشند؟ عادلانه هست؟ به نظر شما سابقه کار، مدرک تحصیلی بالاتر، سرمایه‌گذاری بهتر، تجربه کاری بیشتر، روابط عمومی و اخلاق خوب، و تجهیزات کاری بیشتر ،پرسنل بیشتر ،این ها ملاک نیست ؟!آیا عدالت صرفا به معنی مساوات و برابری است؟ یا این که خیر به معنای استحقاق آنچه لیاقتش را دارد، می باشد؟ پس احساسی قضاوت نکنیم !!!!

بی خودی مقاله نزارید خوب انحصار و رانتی سردفترها راه انداختند چند درصد تحصیل کرده های حقوق مثل من سردفتر شده اند در بعضی شهرها بعد 10 سال با آزمون 2 نفر سردفتر جذب شدند ...... تازه فروش امتیاز دفترخانه ها را موقع بازنشستگی را بگو که الان چندین میلیارد رسیده....اگه اعتراضی هم بشود می گویند قانون بله قانون همیشه قانون عقب تر از تحولات اجتماعیه مخصوصا قانونی که برای دهه ها قبل باشد متاسفانه بعضی رانت ها و انحصارها را در کشور ما قوانین ایجاد می کند مثل همین انحصاریکه برای سردفترها وجود دارد به اینها باشد دوست دارند فقط خودشان سردفتر جدید بهشان اضافه نشود البته از این انحصارها جای دیگه مثل وکالت دادگستری هم وجود دارد ولی نه به اندازه سردفتری که برای کارشناسان حقوقی تبدیل به یکی از آرزوهای دست نیافتنی شده.

سلام یک آقایی نوشته شش سال قبل تعهد داشتم 70 هزارتومان شده در صورتی که شش سال قبل 35هزار تونان هزینه اش می شده یک منزل در املاک معامه کنی اگر یک میلیار قیمتش باشه کمیسیون املاک یک درصد آن 10 میلیون میشه و به هیچ کسی هم جوابگو نیست اما در دفتر اسناد رسمی حداکثر 2 میلیون تومان میشه ولی اگه سند کوچکترین مشکلی داشته باشه تا 50 سال بعد هم زنده باشه سردفتر جوابگو هستش و از همه مهمتر مبنای حق التحریر براساس قیمت منطقه ای دارایی میباشه که قیمت منطقه ای آن حداکثر 20 درصد قیمت واقعی هستش ولی سردفتر جوابگوی قیمت واقعی آن باید باشه دذ مورد اتومبیل متاسفانه تبلیغات صدا وسیما طوری میباشه کهحقیقت گم شده ونیاز به توضیح بیشتر داره و کمی هم انصاف به خرج دهید

نگاهی به کامنت ها می اندازم، حتی یک مورد درباره ی خودِ مقاله نیست.
تمامِ نوشته ها شکایت کردن از زیاد بودنِ درآمد دفاتر اسناد رسمی است، همانند شکایت از زیاد بودن درآمدِ پزشکان.
دقت کنید که شکایتِ این هموطنان از زیاد بودن هزینه هایِ پرداختی ما مردم نیست، بیشتر ناراحتی از این است که چرا من مانده ام و کسانی هستند که میتوانند درآمد زیاد داشته باشند.

این در قشر ما مهندسان هم هست. کسی خیلی شکایت از هزینه های پرداختی خودش ندارد، بیشتر همه ناراحت هستند که چرا کسی باید باشد که در رفاه و آرامش زندگی کند.

این فرهنگ ما ایرانیان جای تامل دارد که به جای اینکه سعی کنیم خودمان کسب درآمد کنیم، خودمان مقاله چاپ کنیم، خودمان تولید محتوا کنیم، خودمان بازیگر سینما شویم، خودمان ورزشکار و هنرمند و موسیقی دان شویم، حسادت و چشم و هم چشمی ما باعث میشود که بهراسیم از اینکه دیگری موقعیت خوبی دارد.

در خارج از کشور هم اینچنین است. من دکترایم را از آمریکا گرفتم و این به وضوح قابل مشاهده بود که ایرانیان در مواجهه با اساتید غیر ایرانی (چه آمریکایی و کانادایی و انگلیسی، چه چینی و هندی و ...) بسیار گشاده رو هستند و واقعاً سعی در یادگیری از آن فرد دارند، اما به محض اینکه از آنها درباره ی استادی ایرانی در همان دانشکده سوال میپرسی بلافاصله روی ترش میکنند و میگویند "اون که هیچی حالیش نیست!". گویی پیشرفت آن ایرانی دیگر اینها را از پیشرفت باز میدارد.

امیدوارم همه ی هموطنان عزیز، من جمله سردفتران اسناد رسمی، پزشکان، بازیگران سینما، فوتبالیست ها و .... درآمد خوب و رفاه داشته باشند. امیدوارم کسانی که از قانون تخلف نمیکنند و رشوه نمیگیرند و خلاف نمیکنند و صادقانه طبق تعرفه های مصوب کشور به فعالیت میپردازند در ناز و نعمت زندگی کنند و دارای خانه های چند میلیاردی باشند و در ثروت غوطه ور باشند.

کار سردفتر غیر مولد است و کار دلالان بی سواد که خون شما مردم رو توی شیشه کردن مولد ؟؟؟؟ اصلا تابحال فکر کرده اید چرا اخیرا رسانه ها و ومنجمله همین تابناک دایما اقشار فرهیخته جامعه همانند پزشکان جراحان وکلا مهندسان و سردفتران را آماج حملات و تهمتهای غیرمنصفانه قرار می دهند ولی کسی کاری ندارد به عملکرد و درآمد بی حساب کتاب دلالان رانت خواران و صاحبان مشاغل کاذب که یک کلاس سواد ندارند و تازه هم به اقتصاد کشور لطمه می زنند و هم درآمدهای آنچنانی دارند و هم عرصه را به مردم تنگ کرده اند .

یک اجاره قدیمی قدیمی درج شده در سند که به دلایلی حذف نشده و هیچ منفعتی به مستاجر نمی رسد و پس از آن مستاجرآن دیگر با اجاره محضری رسمی جایگزین شده بودند را برای حذف نزد دفترخانه بردیم به بهانه های مختلف دبه کردند و حتی برای توجیه نزد برخی همکارآن فرستادند و بعد توصیه ارجاع به دادگاه!!در حالیکه وظیفه قانونی دفتردار حذف است و جالب اینکه مدعی است باید اقاله صورت گیرد!! آنهم پس از نیم قرن بیشتر!!
طبق رویه مدت اجاره پایان یافته و قانونی باید از سند حذف می شد و ملک در تصرف مالک است.

سقف حق التحریر عملا کاری برای دفاتر کم درآمد نمیکنه مثلا در استان فارس سقف حدود یک میلیارد تومن در ساله در صورتی که کمتر دفتری به این سقف مخصوصا در شهرستانها میرسد و اکثر درآمدی حدود یک سوم این سقف در سال دارن.پس باید در مقدار سقف نیز تجدید نظر شود و با دفاتر کم درآمد که اکثریت رو تشکیل میدن هماهنگ شود.

مساله مهم ثبت رسمی اسناد برای حفظ وصیانت از حقوق عامه است واین مهم قانوناً برعهده دفاتر اسناد رسمی است که امر حاکمیتی را انجام می دهند و دفترخانه زیر نظر قوه قضائیه است و مقایسه آن با دیگر مشاغل صحیح نیست