این زن ۳۸ساله در اعترافهای خود گفت: پس از طلاق باتوجه به اینکه همسرم حضانت پسرم را بر عهده نگرفت، خودم بهزاد را نگه داشتم اما آنقدر زندگیام سخت بود که مجبور شدم دوباره ازدواج کنم. درواقع با این کار مشکلاتم را بیشتر کردم. چون همسر دومم با نگهداری پسرم مخالفت کرد و همین موضوع باعث اختلاف و درگیری بین ما شده بود.
فقر ناسازگاری می اره و باعث طلاق و میشه عامل اول فراموش شده که فقره و باعث اون آشی که که دولت ها برامون پختن خدا باعثو بانی اونو نبخشه قصاص اون بچه رو باید از دولتها گرفت
درهرشرایطی که باشی فقط باید مریض روانی باشی اینکار توجیه نداره خودت میکشتی
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۷:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
بله درسته حتما این خانم روانی بوده ولی بسته به میزان فشار و توانایی آدمها هر کسی ممکنه به یک انسان روانی تبدیل بشه با فشارهایی که به مردم هر روز داره اضافه میشه آدمهای بیشتری ممکنه روانی بشن و دست به کارهای خطرناک بزنند
یک مادر که پر از مهر وعاطفه هست باید چقد سختی کشیده باشه که روح روانش تا این حد بهم بریزه و با دست خودش بتونه بچه معصومشوبکشه خدایا حق این مادر و طفل معصوم رو از باعث و بانیش بگیر
به نظر شما ملتی که نه کاردار د ونه سایبانی ونه پشتوانه ای ازدواج چه معنی داره دختر مردم بی خانمان پسر جوان ویران وشرمنده تشگیل خانواده یعنی چی یعنی بدبخت کردن دوجوان به جهنم که جمعیت کشور پیربشه به درک از کجا بیارن خرج کنند
فقر ناسازگاری می اره و باعث طلاق و میشه عامل اول فراموش شده که فقره و باعث اون آشی که که دولت ها برامون پختن خدا باعثو بانی اونو نبخشه قصاص اون بچه رو باید از دولتها گرفت