و اما ریاست جمهوری : ضرغامی هیچ اسی برای ریاست جمهوری ندارد. ام ییدوارم تحت هیچ شرایطی جهانگیری و اردکانیان مناسب نیستند. ستاری یک فاجعه و بدبختی برای کشور خواهد شد چون بسیار بی تجربه است می ماند جهرمیو فتاح ... جهرمی مورد تایید اصولگرایان نیست و دردسر می شود و فناح ادم خوشنامی است هر چند که باید ار مصاحبه اخر ایشان صرف نظر گرد .
حامد کرزای تغریف می کرد که به آمریکا گفتم که اگر طالبان تعدادی از زنان و کودکان افغان را با بمب منفجر کند این یک حادثه تروریستی است؟ گفتند نه . گفتنم پس تروریست چست؟ گفتند آنجایی که منافع و مردم آمریکا آسیب ببینند
نه این مجلس شعاری میتواند کاری کند نه اصولگرایان که دور بعدی به خاطر عدم شرکت مردم در انتخابات حتما قدرت را در دست خواهد کرفت و قبلا نشان دادهاند که چقدر بی کفایت هستند و نه اصلاح طلبان که نشان دادند چقدر ناکارامد هستند
ما هم باید با کرونا و مشکلات اقتصادی و آینده تاریک فرزندانمان دسته و پنجه نرم کنیم!!!
خدا رحم کند!
انتقاد سایت الف از «معاون اول ریاست جمهوری»
بعد از انقلاب تا به حال کدام یک از دولتمردان ما جوابگوی اغمال و رفتارشان بودند؟ کدام یک جوابگوی وعده های نادرستشان بوده اند؟ کدام یک جوابگوی عدم اجرای وظایفشان بوده اند؟
سلام.واقعیت اینستکه فشارهای داخلی و خارجی وارد شده به کشور ما توانسته است جامعه ما را به سه بخش حکومت-دولت-مردم تقسیم کند.بخش اول مفاهیمی مثل بی پولی و فشار معیشتی و نان شب و...را لمس نمیکند لذا برایش در حد دلسوزی اهمیت دارد(در بخش خصوصی شرکتها وکارخانه هایی داریم که چندین ماه و حتی تایکسال است که نتوانسته اند به کارکنانشان حقوق بدهند ولی ارگان یا نهادی که وضعیت مشابه داشته باشد اگر وجود نداشته باشد ،لا اقل رسانه ای نشده است)بخش دوم هم بدلیل زیاد بودن کارکنانش و زیاد بودن ارباب رجوعش معنی مفاهیم را تا حدودی درک کرده است ولیکن چون ابزارهایی مثل دستکاری نرخ ارز یا دستکاری ارزش سهام یا قیمت فرآورده های نفتی در اختیار دارد توانسته است فشار ها را از دوش خودش به دوش بخش سوم منتقل بکند.همه میدانند که عدم برگزاری یا برگزاری ضعیف انتخابات ولو بصورت نمایشی،بدون حضور بخش سوم ممکن نیست در حالیکه عملا فشارات ناشی از حفظ اسقلال ملی عمدتا بر روی دوش بخش سوم که مردم عادی هستند منتقل شده است و ما درجامعه میبینیم که فشارها باعث درگیری موجر و مستاجر و خریدار و فروشنده و... شده است.با وجود اینکه در زمان جنگ فشارها بیشتر از این بود ولیکن شاهد همدلی ومشارکت بیشتر مردم بودیم چرا که اولا مرحوم امام اجازه جنگ زرگری و دعوای قدرت و رانت خواری به سیاست بازان و دلالان و بخش دولتی و حکومتی نمیدادند ،ثانیا واقیت را قبول و فشارها را تا حد امکان به هر سه بخش تقسیم میکردند .اگر استقلال و عزت ملی چیز خوبی هست همه ما باید برایش هزینه بدهیم.یک راه عملی برای اینکار اینستکه واقعیت میدانی تضعیف پول ملی توسط عوامل داخلی و خارجی را قبول بکنیم و روش پرداخت کمک معیشتی و یارانه که در شرایط فعلی عملا تورم زا و توهین آمیز و تبیعیض دار است اصلاح و دولت مکلف شود برای تامین حداقل نیازهای اساسی خانوارها ،سبد معیشتی که براساس میزان وزنی و حجمی کالا باشد و نه براساس میزان ریالی ،به همه خانوارها اختصاص بدهدو درآمد محدود و سرمایه های ملی را در اولویت اول برای این هدف اختصاص بدهد در اولویت بعد برای تامین هزینه های اجرایی بخش دولتی و حکومتی.در این صورت است که بخش سوم ، کاهش فشارها را احساس و همدلی و همنوایی بیشتر میشودو میتوان به مشارکت ملی امیدوار بود.
جالبه سر قضیه هواپیمای ماهان دو طیف مقابل هم مثل هم عمل می کنند چه آنهایی که از بیخ سنگ دشمنی ایران را به سینه می زنند و چه اینانی که با تعصبی کور کننده حمایت بی چون چرا دارند. این وسط آنچه سرش بی کلاه می ماند حقیقت است و آنچه آسیب می بیند مردم و اعتماد اجتماعی است. در این سو کسی به سوالات زیادی که در مورد هواپیمایی ماهان وجود دارد از قضیه چین و ویروس کرونا تا حمل هفت تن کالای ممنوعه به سوریه به گفته کاپیتان هواپیما با حضور شهید سلیمانی و قضیه تحریم این هواپیمایی پاسخی نمی دهد و در آن سو چرایی و چگونگی حضور جنگده های نظامی در کرویدور رسمی پروازهای تجاری و توضیح واقعیت را کسی شفاف سازی نمی کند.