یک آن ای جان کم نشدی در یادم شادم زان دم که بی هوا دل دادمجان جانان آه ای پریزاد من عشقت عمریست رسیده به داد منزیبای دلخواه ای خوب همراه غرق توست بود و نبود منجان به قربان آن دو چشمان مهربانت ای وجود منتو پریزادی و انگاری که رویایی و چشمات مینیاتوری ترین تصویر دنیای منهتو مث خوابی و ای کاش منو دریابی و دریایی بسازی از شب و روزی که رویای منهتو پریزادی و انگاری که رویایی و چشمات مینیاتوری ترین تصویر دنیای منهتو مث خوابی و ای کاش منو دریابی و دریایی بسازی از شب و روزی که رویای منهیک آن در جان غیر تورا ندیده ام افتان خیزان به دام تو رسیده امجان جانان غرور خود شکسته ام هر روز هر شب به پای تو نشسته امزیبای دلخواه ای خوب همراه غرق توست بود و نبود منجان به قربان آن دو چشمان مهربانت ای وجود منتو پریزادی و انگاری که رویایی و چشمات مینیاتوری ترین تصویر دنیای منهتو مث خوابی و ای کاش منو دریابی و دریایی بسازی از شب و روزی که رویای منهتو پریزادی و انگاری که رویایی و چشمات مینیاتوری ترین تصویر دنیای منهتو مث خوابی و ای کاش منو دریابی و دریایی بسازی از شب و روزی که رویای منه