مطرب مهتاب رو آنچ شنیدی بگوما همگان محرمیم آنچ بدیدی بگوای شه و سلطان ما ای طربستان مادر حرم جان ما بر چه رسیدی بگونرگس خمار او ای که خدا یار اودوش ز گلزار او هر چه بچیدی بگوای شده از دست من چون دل سرمست منای همه را دیده تو آنچ گزیدی بگوعید بیاید رود عید تو ماند ابدکز فلک بی‌مدد چون برهیدی بگودر شکرستان جان غرقه شدم ای شکرزین شکرستان اگر هیچ چشیدی بگومی‌کشدم می به چپ می‌کشدم دل به راسترو که کشاکش خوش است تو چه کشیدی بگومی به قدح ریختی فتنه برانگیختیکوی خرابات را تو چه کلیدی بگوشور خرابات ما نور مناجات ماپرده حاجات ما هم تو دریدی بگوماه به ابر اندرون تیره شده‌ست و زبونای مه کز ابرها پاک و بعیدی بگوظل تو پاینده باد ماه تو تابنده بادچرخ تو را بنده باد از چه رمیدی بگوعشق مرا گفت دی عاشق من چون شدیگفتم بر چون متن ز آنچ تنیدی بگومرد مجاهد بدم عاقل و زاهد بدمعافیتا همچو مرغ از چه پریدی بگو