امام حسین بیشتر از اب ،تشنه لبیک بود.
افسوس بجای افکارش،زخم های تنش را نشانمان دادندو بزرگترین دردش را بی ابی نامیدند.
بیایید در ماه محرم بجای زنجیر زدن ، زنجیر از پای گرفتاری باز کنیم.
سینه نزنیم ،اما سینه دردمندی را از غم و آه پاک کنیم.
اشکی نریزیم ولی اشک مظلومی را پاک کنیم.و ...
انوقت با افتخار فریاد بزنیم ( یا حسین )
مشکل مسئله قفهی وقانونی جاری این کاره که اجازه جدا کردن کودک از والدین بی صلاحیت و یا ناتوان از نگهداری فرزند رو نمیده و نمیتونه همه اونها رو زیر یک سقف جمع کنه و بزرگشون کنه(توسط دولت). مسئله دوم اینه که در کشورهای پیشرفته همه آدمهای ناتوان بر اساس هزینه جاری در آن شهر مستمری و سرپناه میگیرند و مثل ایران نیست که میگن بیا این 50 هزار تومن رو بگیر و برو شکم 2 نفر رو واسه یک ماه سیر کن !!!!!)))
با سلام
موضوعی که از این گزارش می توان استفاده کرد بحث سرپرستی کودکان بد سرپرست است و این نکته که از نظر حقوق اسلامی ایا همچنان تصمیم گیری در خصوص اینده این کودکان باید به عهده سرپرستان غیر مسئول انها باشد، یعنی کسانی که نسبت به آینده ایشان احساس مسئولیتی نمی کنند ایا همچنان از نظر حقوق اسلامی حق سرپرستی دارند؟
در کشورهای دیگر قانون حق سرپرستی را از این دسته والدین سلب میکند و به نهادهای اجتماعی می سپرد تا اینده این کودکان تباه نشود چرا که ایشان نیز مانند دیگر ابنا بشر حق خوب زندگی کردن را دارند و حق برخورداری از اموزش و پرورش و سلامت و تامین امنیت اجتماعی و روانی از حقوق مسلم ایشان است که با قرار گرفتن ناخواسته در یک خانواده بی مسئولیت این حق از ایشان ساقط شده است.
بنابراین وظیفه متولیان دینی ما در اینجا سنگین می شود یعنی کسانی که باید احکام اسلامی را مطابق شرایط روز و در نظر گرفتن مسئولیت احاد ملت و حکومت اسلامی در قبال تک تک افراد ملت تعریف کنند.
به عبارتی دیگر قوانین اسلامی با این ادعا که کارامدترین قوانین دنیا هستند نباید با بی تفاوتی از کنار این کودکان گذشته و با در نظر گرفتن حقوق حقه ایشان برای برخورداری از حقوق اجتماعی نظیر اموزش و پرورش، بهداشت و سلامت و امنیت فرهنگی ، اجتماعی و روانی قوانینی در حیطه ها ی مختلف تدوین شود که این قوانیت باید در بر گیدنده موارد زیر باشد
1) در حیطه قضا که زمینه سلب مسئولیت از والدین بی مسئولیت و سپردن حق سرپرستی این کودکان به افراد و یا نهادهای مسئول اجتماعی فراهم شود
2) در زمینه تامین اجتماعی و تشکیل سازمانهای ناظر بر عملکرد والدین بی مسئولیت برای این کودکان
3) در زمینه بهداشت و درمان برای تدوین قوانین حمایتی سرویسهای خدماتی بهداشتی و درمانی برای کودکان صرفنظر از وضعیت سرپرستان ایشان
4)در زمینه خدمات اجتماعی نظیر اموزش و پرورش که با توجه به قوانین باید اموزش و پرورش برای کودکان علاوه بر رایگان بودن نیز اجباری گردد که در صورت عدم همکاری خانواده بدسرپرست این موضوع از طریق نهادهای قانونی پیگیری و اجرا گردد
5) در زمینه خدمات مالی حمایتی از کودکان برای پوشش دادن به نیازهای ائلیه ایشان نظیر خورد و خوراک و پوشش مناسب
قابل توجه است که چشم پوششی از این موارد نه تنها میتواند موجب خسران اجتماعی برای جامعه و از دست رفتن استعدادهای نهفته این کودکان گردد بلکه در سرنوشت اتی ایشان و اینکه چه نقشی در اینده قرار است برای دستیابی به اهداف حکومت اسلامی ایفا کنند نیز موثر است
متاسفانه تعداد زیادی از کودکان کار در ایران پاکستانی و افغانی هستند . پاکستانی ها کاملا از چهره مشخص هستند . در شوش و مولوی کودکان کار افغانی دیدم. در منطقه 13 تهران هم دیدم گفت خاله از اینا بخر پرسیدم اهل کجایی گفت افغانستان
مسئله عظیم تر از اینها ست و از بلیط ما بیشتر است. ما به همان واژه تکدی گری برسیم که صدا و سیمای ملی هم بی وسواس بکار میبرد. تکدی یعنی آنطورکارها که سر چهارراه ها میبینید و بالا راج به آن قلم فرسائی ها کردید. تکدی گری چه صیغه ایست؟ علمای لغت نظر بدهند چنین ترکیبی صحیح است؟
ببخشید، درسطر سوم کامنت فوق در شتاب تحریر "راجع به" را "راج به" تایپ کردم. عجیب است کار روزگار درس آموز که پریشب " راجب" نوشتن مدیر ساختمانمان را نانجیبانه ایرادگرفتم : زدی ضربتی ضربتی نوش کن. شاید زمانی که خودم اشتباه نوشتم ناخودآگاه در فکر کار پریشبم بودم. خداراشکر که تسویه حساب به آنجانماند، یا امیدوارم نمانده باشد، بهرقیمت از دلش در میآورم. توان پرداخت قیمت آنجاراندارم.
افسوس بجای افکارش،زخم های تنش را نشانمان دادندو بزرگترین دردش را بی ابی نامیدند.
بیایید در ماه محرم بجای زنجیر زدن ، زنجیر از پای گرفتاری باز کنیم.
سینه نزنیم ،اما سینه دردمندی را از غم و آه پاک کنیم.
اشکی نریزیم ولی اشک مظلومی را پاک کنیم.و ...
انوقت با افتخار فریاد بزنیم ( یا حسین )
لطفا ذکر کنید