زمانه به مردم نادان دهد زمام مراد تو اهل فضلي و دانش همين كناهت بس. اينجانب با ٢٣ سال سابقه صد در صد مفيد و مرتبط همين امروز به دليل تسلط و سلامت در كار فرمودند برو. بالا دست من اما نصف اينجانب نه سابقه دارد نه تجربه مفيد. اما توصيه شده صد در صد. احكم الحاكمين حكم خواهد نمود انشاءا...
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۹:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
چقدر همدرد داریم اینجا! ای خدا...
احمد
||
۲۱:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
در بهترین شرایط این گفته یکی از مدیران بود که کسی که خوب کار میکند فقط باید بیشتر کار کند حالا باز خدا پدرش رو بیامرزد که نگفت اخراجش باید کرد .
با عرض سلام و خسته نباشید
خدا پدر و مادر شما را بیا مرزد که یکی پیدا شد حرف دل ما را بزند دقیقا همانند اداره من همیشه تا میام یک متر بالا برم طوری پایم را میکشند که چند متر پایین تر میافتم
پاسخ ها
محمد
||
۲۳:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
ابتدا پاتو میشکنند و بعد به جرم لنگیدن محاکمه و اخراجت میکنند!
زمانی که در سیستم اداری ارتباطات حرف اول تا آخر را می زند، طبیعی است که انتخاب بر مبنای شایستگی صورت نگیرد. اما مهمترین مسئله ساختار غلط اداری است. زمانی که یک مدیر جدید در هرسطحی منصوب می شود، معمولا اتوبوسی افراد مورد وثوق خود را به آن سیستم اضافه می کند. اگر چنین امکانی گرفته شود، لاجرم در بلند مدت افراد قوی باقی خواهند ماند و افراد ضعیف، قوی شده و یا حذف خواهند شد. همچنین باید توجه داشت که مدیر باید از همان مجموعه انتخاب شود تا اولا دو سال طول نکشد تا زیر مجموعه اش را بشناسد و دوم اینکه کارمندان آن مجموعه امیدوار به ارتقا باشند و تلاش کنند تا با افزایش توانایی ها ، به مدیریت مجموعه بیاندیشند.
چون غالبا مدیرانی سفارشی و ناشایسته منصوب میشوند. و مدیرا نا لایق نمیتوانند بر زیر دستانی کارآمد تر و عالم تر ریاست کنند. و بهترین شیوه به حاشیه بردن آنهاو انتصاب افرادی پاچه خوار و نالایق را بجای آنها وسیله تداوم مدیریت خود را فراهم میکنند.
1-عدم تفکیک پست های اداری از پست های سیاسی
این به هم ریختگی باعث می شود تا بعد ار هر دوره انتخابات افراد بدون در نظر گرفته شدن لیاقت هایشان بلافاصله عوض شوند
2-ساختارمعیوب اداری
3-ناکافی و نا مناسب بودن ضوابط انتساب مدیران و توجه کمتر به مهارت های فنی
4- پائین بودن بهره هوشی بعضی از مدیران از میانگین بهره هوشی کارکنان اداره تحت سرپرستی
5-به کار گرفته نشدن افراد کارآمد در زمینه تخصصی
6- پرتوقع بودن افراد کارآمد در زمینه دریافت دستمزد
7-چالشی بودن افراد کارآمد که باعث ایجاد مشکلاتی برای مدیران ضعیف می گردند
8-توجه ناکافی به کارائی کارکنان و تمرکز به اطاعت پذیری
9- وجود فرهنگ تملق در ادارات و کشور
پاسخ ها
ناشناس
||
۲۲:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
نکات درستی مطرح نمودی. انشاالله بزرگان در سطح معاونت توسعه مدیریت موارد را بخوانند و عمل کنند.
این بیماری ریشه تاریخی داشته ولی شدت و حدت آن در زمانها و دورانهای مختلف متفاوت بوده است شاخصهای کارامدی وکارایی از بطن فرهنگ هر جامعه نشات می گیرد و می بایست استفاده از افراد نخبه و شایسته سالاری به عنوان یک خواسته عمومی مطرح گردد تا فرصت سوء استفاده مدیران در انتخاب تیم ضعیف در اداره کشور گرفته شود