متأسفانه در خارج از بخش دولتی نیز چنین است مثال : همکاران وکیل عضو کانون وکلا ، همکاران مهندس در نظام مهندسی ، و.... همینکه یک همکار باهوش و پر کار و توانا را در جمع خودشان می بینند با هزاران ترفند برایش پاپوشی درست می کنند تا بتوانند کارهای بی کیفیت خودشان را ارایه کنند و کسی متوجه نشود . و وقتی برای کسی پاپوش درست کردند ویا تهمت زدند مردم هم جرأت مراجعه به آنها را ندارند ! هممون می دونیم چرا . نیاز به مقاله و این حرفا هم نیست

اتفاقابدنبال نیروهای کارآمددرزمینه چپاول ودزدی ازبیت المال هستند چنانچه باور ندارید تحقیق کنیدآیامدیربدون پرونده درتمامی انواع فساد وجودداردیاخیر؟جواب قطعاخیراست .

امیدوارم کار تابناک جهت دار نباشه
ولی واقعیت جامعه ما را بیان نموده است
سوء مدیریت در حد اعلا
چاپلوسی در حد المپیک
ریا در سطح فوق تصور
......

سازمان چه می شود؟!

عده ای سنگ به سینه زنان اول بسم الله درهرجلسه می گویند؛ سازمان چه می شود! نگران سازمانند و انگار فراموش کرده اند میان آدمانند!...در میان حرف هایشان،انسان دوم و اول سازمان است! گویی منظورشان از سازمان همان ساختمان است.سازمان چه می شود! چه می شود؟ وقتی آدم و اخلاق نباشد !!

اگر سیستم اداری و کاری مانند تیم فوتبالی باشند که هدف گل زدن و پیروزی وموفقیت باشد بتابزین همه از اینکه یک فرد از تیم توانسته با خلاقیت به موفقیت تیم یاری رساند خوشحال میشوند پس میشود گفت در ساختار کار سیستم اداری ما هدف موفقیت نیست که از موفقیت دیگر کارکنان ناراحتند و سعی در تخریب و حذف فرد موفق میکنند.

این که ما برای این معضل اجتماعی مردم یا ساختار را متهم کنیم درست نیست این مشکل دلایل متعدد دارد و برای ریشه های این مشکل را باید در خانواده و دبستان جستجو کرد

...حالا بايد چه كرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من ادعای خاصی ندارم و از انتقاد کردن بیجا هم بیزارم اما چند نکته هست که میدونم شما هم قبول دارین... اول این که کشور ما در حال حرکت به سمتی است که کلا به افراد کاردان نیازی نیست و بیشتر به افراد مطیع و ساکت نیازه تا همه جا از اونا سو استفاده ابزاری کنند .یک نمونه اش شرکت کارمندان دولت در راهپیمایی و نماز جمعه است. کلا ما کار خاصی در ادارات و کارخانجات انجام نمیدهیم.واردات ارزان قیمت انجام داده و به نام برند داخلی توزیع میکنیم.عوض اینکه افرادی رو سر کار بیاوریم که سرشون توی کارشون باشه دنبال افرادی هستیم که بتوان عقاید مسئولان رده بالا را بر آنها تحمیل کرد و تفکر آنها را همسو با سیاست های برخی مسئولان گرداند.این کار کمک فراوانی به حفظ سیستم فعلی خواهد کرد و دهن عده ی زیادی را در مقابل گرانی...تورم و فشار خواهد بست.
از نمونه های این مدل میتوان به سوالات مصاحبه های آستخدامی اشاره کرد که در آنها کوچکترین توجهی میزان سواد و تخصص افراد نمیشود و تماما در مورد ولایت فقیه..احکام اسلام...تاریخ انقلاب و سوالاتی از جزئیات ریز دینی مانند شکیات نماز و احکام نجاسات میشود و این خود فرهنگ دروغگویی و چابلوسی را گستره میکند چون اکثر سوال شوندگان شاید نه انقلاب را قبول داشته باشند و نه ولایت فقیه و نه اهل نماز باشند اما برای جلب نظر استخدام شدن به راحتی دروغ میگویند. البته در بحث کنار گذاشتن افراد یه درصد دیگه ای هم وجود داره که ربطی به موارد بالا نداره اونم جایگزین کردن افرادی است که به نحوی صاحب امتیازی مانند خانواده شهید یا جانباز و یا آشنا و پارتی بازی...البته من تاکید دارم که باید از خانواده شهدا حمایت بشه ولی نه هر خانواده ای...به ولله خیلی از خانواده شهدا اصلا مشکل مالی ندارند اما باز هم امتیازات فراوانی دارند. گذاشتن سهمیه جدا و قبولی به ناحق در کنکور و استخدامی شاید اجر و ثواب شهادت رو برای شهیدشون تحت الشعاء قرار بده...ببخشید که طولانی شد .میدونم تایید نمیکنید...حقیقت تلخه...همه میدونیم حرف راست و حق چیه اما همه ساکتیم

مدیر نبایدقدرت تغییرکادرکارشناسی داشته باشدازسال۱۹۱۹درامریکا چنین قانونی مصوب شده است حتی وزیرهم می تواند کادرسیاسی عوض کند نه گروه کارشناسی ....ولی درایران حتی جاروکش هم عوض می کنند باتعویض وزیرمحترم!!یعنی هردولتی که امده کادرکارشناسی دولت قبلی راازسیستم خارج کرده ودرنهایت متوجه شده که باید کادرجدیدی راتربیت کند دردولت نهم که همه طاغوتی شدن....جالب است اخیرابرای درامدارزی پتروشیمی برنامه ریزی کرده اند درحالیکه اقای ابراهیمی اصل به مدیران قبل ازخودش اتهام نادانی می زد که چرادرعسلویه پتروشیمی ساخته اند.........

اصل در آمدن كار است نه دانستن كار جريان عقل و شانس است بيشتر در اين اوضاع حاكم است منظور شانس نه عقل و درايت وتخصص و تجربه