اکثر اونها به خارج خواهند رفت و بر نمیگردند چون جایی در کشور ندارند و پستها و مقامات کشور هم که متعلق به کسانی است که سهمیه ای و سفارشی و غیره اند . خواهش من این است که به اونهایی برسند که نه اونوریند نه اینوری . و بیچاره ها در فلاکت و هلاکتند. آدم که از خوابگاه میره بیرون تازه می فهمه کجا بوده، از اونجا که اگه بمیره هم حاضر نیست یه شب دوباره تو خوابگاه بخوابه.ولی تا وقتی اونجاست گرمه حالیش نیست! خوابگاش تمیزه ولی دانشجوهاش نامرتب هستند. یادش بخیر سال 52تا 54 خوابگاه زنجان یاد شهید حسین شوریده هم بخیر و خیلی از زنده ها ی دیگر همکلاسی و هم دانشگاهی .
البته ایشان در خوابگاه نبودند ولی هم دانشکده ای بودیم .
دکتر حداد عادل هم فلسفه و معارف اسلامی درس میداد از مرکز تعلیمات عمومی
بذارین یه خاطره براتون بگم شاید جالب باشهاز سال 78 تا 80 من تو خوابگاه زنجان(یکی از خوابگاه های شریف) اقامت داشتم.در یکی از سحرهای ماه رمضان سال 79 بعنوان سحری برامون مرغ آوردند.ما تو اتاق چهارنفر بودیم که سه نفرمون روزه می گرفت.یکی دو ساعت بعد هر کس بیدار شد و رفت دنبال کار خودش.یادم میاد آن روز من در حوالی فرحزاد تدریس خصوصی داشتم سر کلاس احساس کردم حالم خوب نیست و با عرض معذرت نیاز به دستشویی دارم بعد از اینکه برگشتم پنج دقیقه بعد دوباره احساس کردم باید به دستشویی برم و خلاصه به فاصله یک ساعت حداقل پنج بار رفتم دستشویی.دیدم اینجور خیلی ضایع میشه از شاگردم عذرخواهی کردم و کلاس رو تعطیل کردم و به سرعت خودم رو به خوابگاه رسوندم البته توی راه یکی دو بار دیگه هم رفتم دستشویی.به خوابگاه که رسیدم یه راست رفتم سرویس بهداشتی چشمتان روز بد نبینه یک صفی جلوی هر دستشویی ایجاد شده بود که اصلا سابقه نداشت و جالب اینجا بود که هر کی از دستشویی خارج می شد می رفت دستاشو می شست و دوباره می رفت ته صف.خلاصه آن روز هر کی سحری خورده بود تو دستشویی بود.بعد که تحقیق کردیم فهمیدیم مرغهایی که برامون آورده بودند مرغهای فاسدی بودند و عده ای می گفتند این مرغها مرده بودند.اینو که فهمیدیم بچه ها شلوغ کردند و بعنوان اعتراض افطاری که برامون آوردند هیچکی نرفت تحویل بگیره و هرکی هم تحویل می گرفت بچه ها هوش می کردند.کار به جایی رسید که معاون دانشجویی آمد خوابگاه و رسما عذرخواهی کرد و اعلام کرد از قضیه فاسدبودن مرغها اطلاعی نداشته...
تابناک ممنون. دوره دانشجویی با تمام سختی هاش شیرین و به یادماندنیه .یادش بخیر داداش ما که تو خوابگاه دانشگاه شریف بود و اینهمه شلخته بازی و بی نظمی دانشجویان رو برامون تعریف کرده بود ولی باورم نمیشد و از کمبود امکانات و سرعت کم اینترنت هم گلایه داشت.میگفت فرهنگهای شهرهای مختلف خیلی فرق داره مثلا با 3 نفر دانشجوی دیگه که اهل یکی از شهرهای بزرگ شرقی کشور بودند هم اتاق بود ولی متاسفانه زیاد از نظافتشون راضی نبود(تازه دانشجوی دکترا بودند که 4 نفری تو یه اتاق جاشون داده بودند)! اینا دیگه نخبه ترینهای ایران هستن دکترا اونم شریف یعنی اینجا باید دیگه ته امکانات دانشجویی ایران باشه تعجب می کنم بعضیا مخصوصا دانشگاه آزادی ها با خودشون مقایسه می کنن بابا امکانات ندیدین که فکر می کنین این امکانات کافیه و خوبه تازه این خوبگاه موقوفه یه خیره کاره این مسئولین بی خاصیت که نیست یه عده ای نمی دونم چرا نمی خوان بفهمن بابا این خوابگاه دکتری دانشگاه شریفه خوابگاهی که باید آخرش باشه اینه.4 5 نفری تو یه اتاق برا دانشجویان دکتری.در ضمن اینا همونایی هستن که قید مزایای تحصیل درخارج کشورو زدن موندن اینجا!!!!؟؟
خوابگاه 4 اتاق 304 دانشگاه صنعتی اصفهان
از سال 78 تا 81