خوب شاید اعصاب ندارن

واقعا بهترین نظری بود که دیدم. اصل مطلب رو بیان کردی.

حداقل فرهنگ ترافيك انها از ما بالاتر است

سلام ناشناس جان
من کتابدار کتابخانه های عمومی از همه اونهایی که از گرانی کتابها می نالن از جمله شما که دربدر به دنبال کتابید ولی پول نداری! دعوت می کنم بیا کتابخوانه تا ما چشممون به جمالتان روشن بشه عزیز دل برادر!

کتابخانه خوبه
اما کتاب خریدن و خواندن چیزه دیگه یه
یه فرهنگه
یه نشانه
تربیته
مایه شادیه روحه
تفریحه

این علت العلل رو خوب اومدی
من با فوق لیسانس روابط بین الملل نتونستم کاری بهتر از نگهبانی در فرودگاه پیدا کنم در حالیکه بعضی از ما بهترون با زیر دیپلم در همین فرودگاه دایم به مسافرت خارج از کشور می رن. حیف وقت و پولی که بابت کتاب دادم . هرچند ته دلم پشیمون نیستم اما خیلیها رو به این نتیجه رسوند که راه من رو نرن.لطفا منتشر کنید. شما تا حالا از من هیچی منتشر نکردید.

ناصر جان؛ دیوار حاشا بلنده. کسی تضمین نکرده اگر شما بری این رشته حتماً یک کار تو وزارت خارجه برات کنار بزارن. شما اگر از همون اول می رفتی دنبال کار شاید الان هم پولدارتر بودی هم با تجربه تر.

مشگل شما این هست که درس و علم را به خاطر پول فهمیدی نه خود علم

اما تو بعنوان معلم خیلی بیشتر وقت برای کتاب خواندن داری و آن آرایشگر باید حداقل 16 ساعت در روز کار کند.

ناقلا روزی چند ساعت کار می کنی؟ نکنه تو هم مثل زن برادرم فقط 4 یا 5 ساعت بیشتر کار نمی کنی ولی مرتب نق می زنی. در ضمن آرایشگر منافع معلم ها را ندارد و خرج دکتر و دندانپزشک که خیلی گران است را باید خودش پول بدهد. در ضمن تو که سفر می کنی برای مسکن پول نمی دهی و خیلی مزایای دیگر که اگر رویهم بگذاری تو بعنوان معلم پول بیشتری می گیری و وقت زیادتری برای خواندن داری اما حیف که فقط نق زدن بلدی؟ ...

احسنت به پاسخ دوم.

سلام معلم عزیز در آستانه سال نو متاسف شدم از این کلامت چون همه چیز را شماهم با پول می سنجید توقعی نیست وقتی معلمی همراه دانش آموزانش به کتابخانه میان اول از همه معلم می پرسه قیمت ایت کتاب چنده و من کتابدار باید یادآوری کنم اینجا کتابخونست و نه فروشگاه از بس کتاب نخونده کتابخانه هم ندیده!

سید امیر درست میگه. معلم ها تو همه دنیا اینقدر بیکاری دارند نه فقط تو ایران. دلیلشم اینه که اونا کار فکری می کنند و این استراحتشان طبق قوانین بهداشت کار می باشد. ضمنا اونا باید در وقت بیکاری مطالعه هم بکنند ولی به دلیل اینکه برای اونها همانند کارمندان بانک و نفت و... ارزش قایل نیست. و به دلیل سیستم بیمار آموزشی که به اونها و شاگردان تحمیل شده و سبب بی میلی محصل م معلم می شود تمایل به باسوادتر بودن ندارند و حتی در اوقات موظف خود هم خود را زیاد درگیر دانش آموز نمیکنند چه برسد به اینکه در زمان بیکاری مطالعه هم بکنند. معلمها میگویند چرا مطالعه کنم؟چرا با این وضع حقوقم کار دوم نکنم؟

اخ حرف دل منو زدی من مهندسی فناوری اطاعات می خونم خدایی کتاب هایی که مخصوص رشته ما هستند هیچ ارزشی ندارند

بابا رفتم یکی از کتاب های پایه مهندسی مواد رو بخونم که تازه مترجمش مدعی تالیف و ترجمه کتاب های زیادی هست. اصلا جمله بندی درست نداشت
آخرش هم همون انگلیسی دست و پا شکسته ام رو به کار گرفتم و نسخه اصلی اش رو امانت گرفتم و خوندم
متولیان کتاب کارشان سلیقه ای هست
در کل این مملکت مدیران رده میانه به درد بخور هم خیلی نداریم

البته من هم کارشناسی نرم افزار دارم ولی تو حوزه خودم کلی کتاب به درد بخور به زبان اصلی خوندم و دیدم. شمایی که کارشناسی داری چقدر زبان بلدی؟ درسته ترجمه ها هم به درد نمی خوره چون اصولا غیر کارشناس ها ترجمه می کنند یا یک سری استاد کتاب رو پخش می کنند بین دانشجوها و نمره ترجمه براش قائل می شن و بعد به نام خودشون به چاپ می رسونند بدون اینکه لااقل ویراستش بکنند.