بسمه تعالي
با اهداي سلام و تحيت
اين مقاله برداشتي کاملا آزاد و يکسو نگر به مقوله امام حسين از نگاه مولوي دارد و نويسنده براي اثبات پيش فرض خود، ناگزير به ناديده گرفتن نکاتي در همين ابيات مذکور، شده که ذيلا به پارهاي از موارد اشاره ميشود:
1. عنوان بخش مورد استناد، " نکته گفتن آن شاعر جهت طعن شیعه حلب" ميباشد.
2. مواردي که مدح امام عليه السلام است توسط شيعيان حلب بوده است و نه الزاما عقيده مولوي.
3. در همين بخش از اشعار، مولوي، عزاداران حسين را کوران و خفتگاني ميداند که براي امري که 1000 سال پيش رخ داده است گريه ميکنند.
نويسنده مقاله با وجود حداقل قرائن خلاف، بر مدعاي خود تاکيد دارد و حتي ناگزير شده است مصراع قبلي اشعار مورد استناد در دفتر ششم که عزاداران حسين را به کوران تشبيه کرده حذف کند تا نتيجه مطلوب را بگيرد.
از آن سايت محترم انتظار ميرود که وزانت و استحکام علمي مقالات را امري خطير و هم پايه اعتبار رسانهاي خود قلمداد کند؛ چه آنکه هر فرضيه محتملي تنها با ادله کافي و وافي، مورد توجه صاحب نظران قرار ميگيرد.
مکتوب نويسنده محترم ، دچار اضطراب و تشويش است و در موارد مختلفي به آفت مغالطه مصادره به مطلوب گرفتار آمده است و نويسنده دلايل را داخل در مدعا قرار داده است.
در اين مختصر، مجالي براي تفصيل بيشتر نيست اما اميدوارم متصديان آن سايت، مجالي براي طرح نظر اينجانب نيز بگذارند تا حداقل دانسته شود که نظر صاحب مقاله، داراي مخالفاني نيز هست.
با احترام
يک پژوهشگر
پاسخ ها
دوست پژوهشگر
||
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۶
پژوهشگر محترم شعر رو با دقت بیشتری بخون.
محمد
||
۲۲:۵۳ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۶
پژوهشگر ناشناس مقاله رو کامل میخوندی میفهمیدی اشاره کرده که مولوی به اسیب و مشکلات عزا داری ا
... اشاره کرده
بهتر است نام مقاله اين پروفسور گرامي را آسمان ريسمان در مولوي شناسي بگذاريد. رفرنسهاي مقاله هم در نوع خود بي نظير بود و حاکي از غناي مقاله و مطالعات فراوان آقاي دکتر صفوي !!!!!!!!مخصوصا اينکه چند سطر آخر رفرنس کاملا انگليسي بود!!!!!!!!!
بـنــام خـدای هـسـتـی بـخـش مـهـربــان
بـاتـشکـر و سـپـاس از اسـتـاد دلـسـوز و زحـمتکش بی ریـاء ما جناب آقاي پرفسور سیـد صفوي عـزیـز به خاطر درج اين مقاله تشكر مي گنم .
ای کـاش دیـگـر اســاتـیـد عـزیـزمـان در لـنــدن نیـز کمی عـنـایت نـمـوده وقـتـی بـرای تـحـقیـق از شـعــرای دیـگـر ایـران بـنـمایـنـد تـا مـعـلـوم شـود گـدامیـن شــاعـر مـا بـهـتـر و بـیـشـتر بـه اهـل الـبـیت ارادت داشـته انـد . بـقـول عـرفـای بـزرک اســلام خـوب درس دادن خـوب شـعـر گفـتـن بـدون اخـلاص و ارادت بـه ائـمـه اطـهـار بـدرد قـیـامت و آخـرت نـمیِخــورد مـا شعـرای بـزرگی داریم امـا متـآسـفـانـه سـعـادت ذکـر ائـمـه و تـوفـیـقشان کم بـوده؟؟؟؟؟
خواهر و یا برادر عزیزی که به نکته شعیان حلب اشاره میکنند ببینند مولانا به چه چیزی از شیعه اعتراض دارد و خودتان قضاوت کنید شیعه حلب را کنار بگذارید و خودمان تنها را ارزیابی کنیم آیا این ابیات برازنده ما نیست؟ و اگر گفته شود به ما ظلم شده است؟ اگر برازنده ما نباشد که خوشا به حالمان و اگرنه همانگونه که حضرت مولانا فرموده باید به حال خود گریه نکنیم در عزای امام عزیزی که هیچ قرابتی نه در کردار و نه در گفتار و نه در پندار با او داریم , انصافاً کدامیک از ما برای کسی که هزاران فرسنگ معنوی از وی دوریم عزا گرفته ایم که برای مظهر عشق اعلی حضرت سید الشهدا عزا بگیریم.
روزِ مُلك است و گَش و شاهنشهي گر تو يك ذرّه از ايشان آگهي
ورنه اي آگه بَرو بر خود گِري ز آنكه در انكارِ نَقل و مَحشري